وابسته وابسته
-
هویججج
چی شد؟! -
@Znbs
سلام.
در جزء داری میپرسی وابستهٔ وابسته چیه یا وابستهٔ وابسته اینجا چیه؟ سؤالت از این حیث مشخص نیست...
جدای از اینکه من اینجا وابستهٔ وابسته نمیبینم. -
@Znbs
سلام.
در جزء داری میپرسی وابستهٔ وابسته چیه یا وابستهٔ وابسته اینجا چیه؟ سؤالت از این حیث مشخص نیست...
جدای از اینکه من اینجا وابستهٔ وابسته نمیبینم. -
@danial-hosseiny
منم وابسته وابسته ندیدم ولی چون پرسیدن گفتم شاید هر روز قیدی برای صفت ژنده باشههویججج
توی ساختار گروه اسمی ما مگه قید داریم؟
(به شیوهای که توی ساختار جمله داریم) -
@Znbs منطقیه و غیرقابل رد
-
هویججج
توی ساختار گروه اسمی ما مگه قید داریم؟
(به شیوهای که توی ساختار جمله داریم) -
هویججج
توی ساختار گروه اسمی ما مگه قید داریم؟
(به شیوهای که توی ساختار جمله داریم) -
لباسِ ژندهٔ هرروز
لباسِ ژنده
لباسِ هر روز
«هر» صفتِ «روز»ه و «روز» مضاف الیهیه برای «لباس».
حواستون باشه بچهها. ترکیبِ «ژندهٔ هر روز» از لحاظ معنایی درست نیست.
جدای از این
هویججج در وابسته وابسته گفته است:هر روز قیده
درموقع مواجهه با قیدِ صفت توی ساختار گروه اسمی، ما چیزی مثل حالت قید توی جمله نداریم. به صورت ساده بخوام توضیح بدم، یعنی اینکه داخل گروه اسمی کلماتی که قید محسوب میشن، خودشون فی ذات قیدن و معمولا تنویندارن.
نسبتاً، ترجیحاً، کاملاً
«درِ کاملاً باز»
یا حالا اگه تنوین هم نداشته باشن، بازم توی ذات کلمه حالت قیدی هست.
«زن بسیار پاکدامن»
و الی آخر...
ولی توی ساختار جمله وقتی قید داشته باشیم، اصلا جور دیگهای باهاش رفتار میکنیم و حتی خیلی از واژههای عادی میتونن قید باشن.(مثل اوقاتی که پای متمم قیدی میاد وسط)
برای همینه که وقتی میگن «هر روز» توی ساختار گروه اسمی قیده، من متوجه میشم که تعریف قید صفت رو اشتباه متوجه شدین.
او هر روز به باشگاه میرود.
لباسِ ژندهٔ هرروز را نپوشیده بود.
هر روز توی اولی قید و توی دومی مضاف الیهه.
قاطیشون نکنین بچهها.
به قولِ حافظ:
« ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا» -
لباسِ ژندهٔ هرروز
لباسِ ژنده
لباسِ هر روز
«هر» صفتِ «روز»ه و «روز» مضاف الیهیه برای «لباس».
حواستون باشه بچهها. ترکیبِ «ژندهٔ هر روز» از لحاظ معنایی درست نیست.
جدای از این
هویججج در وابسته وابسته گفته است:هر روز قیده
درموقع مواجهه با قیدِ صفت توی ساختار گروه اسمی، ما چیزی مثل حالت قید توی جمله نداریم. به صورت ساده بخوام توضیح بدم، یعنی اینکه داخل گروه اسمی کلماتی که قید محسوب میشن، خودشون فی ذات قیدن و معمولا تنویندارن.
نسبتاً، ترجیحاً، کاملاً
«درِ کاملاً باز»
یا حالا اگه تنوین هم نداشته باشن، بازم توی ذات کلمه حالت قیدی هست.
«زن بسیار پاکدامن»
و الی آخر...
ولی توی ساختار جمله وقتی قید داشته باشیم، اصلا جور دیگهای باهاش رفتار میکنیم و حتی خیلی از واژههای عادی میتونن قید باشن.(مثل اوقاتی که پای متمم قیدی میاد وسط)
برای همینه که وقتی میگن «هر روز» توی ساختار گروه اسمی قیده، من متوجه میشم که تعریف قید صفت رو اشتباه متوجه شدین.
او هر روز به باشگاه میرود.
لباسِ ژندهٔ هرروز را نپوشیده بود.
هر روز توی اولی قید و توی دومی مضاف الیهه.
قاطیشون نکنین بچهها.
به قولِ حافظ:
« ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»