|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@danial-hosseiny
عع نمی دونستم مرسییصَبر برای ما ی‍ـک گزینه نبود.. تنها راهِ چـاره بـود!(:
-
@danial-hosseiny
عع نمی دونستم مرسییپرستو بابایی
کژ همون کج خودمونه
دُم هم که دُم
-
@danial-hosseiny بچه بزرگتر بودن واقعا مسئولیتش زیاده. هم باید حواست به خواهر برادرات و تربیتشون باشه هم مادر پدرت:))))))))))))
-
@danial-hosseiny بچه بزرگتر بودن واقعا مسئولیتش زیاده. هم باید حواست به خواهر برادرات و تربیتشون باشه هم مادر پدرت:))))))))))))
-
پرستو بابایی
کژ همون کج خودمونه
دُم هم که دُم@danial-hosseiny
چه جالب حیوانی که دمش کج است
-
و فردا شبش دعواش کردم که این نخ آخر سیگاری که توی آشپزخونه داری می‌کشی از سر مسخره بازی بعد بوش توی خونه می‌مونه خفه میشیم.
🤌
-
بحث منم دقیقا سر همین بود
مغازه داییم به بابام گفته بودم یه نخ سیگار بگیر بکشیم باهم ببینیم چجوریه دایمم گفته بود باز نخی نمی فروشیم همین
سر همین مامانم نزدیک بود بذارتم دم در -
@Venus655
حالا وی که داشت مسخره بازی درمیاورد. ولی مسئله این بود که سلطان، تو مامااانیییییییی🤌 -
جدیدا هم هی همینجور چپ میره راست میاد به من میگه که شکست عشقی خوردی؟
داری با دوست دخترت میری بیرون؟
با دوست دخترت بیرون بودی؟
و الی آخر«گلی نمانده خودت گل باش»
-
من واقعا ماری رو می‌شناسم. لای سبزیا ندیدم.
خبریه؟
-
@Venus655
حالا وی که داشت مسخره بازی درمیاورد. ولی مسئله این بود که سلطان، تو مامااانیییییییی🤌 -
تلاش‌های بی‌سرانجام مادرِ یک سینگل برای کسب اطلاعات ناموجود از او
️ -
Anzw 18
تهشم بهت می‌گن تو رئیس بازی درمیاری و در نهایت هرجایی که بتونن می‌کوبنت
@danial-hosseiny
بخدا که همینه
ولی تو بازم به کارت ادامه میدی -
مثلا فرض کن مامان باباشونم خواب باشن بیدار شن از سر و صدای این دوتا بیان بگن چی شده اینام غش خنده بزنن درحالی که تیکه تیکه حرف می‌زنن بگن موهـیـ...
تو...
وای!
موهیـ...ـتو رو توی جـ...
جوب با چشــ
و الی آخر...
واقعا اون بندگان خدا حق ندارن زنگ بزنن ستاد مبارزه با مواد مخدر؟ -
وای امروز بحث داییم بود
داشتم راجع به فاکتور های زندگی با مامانم صحبت می کردم
گفتن اون یکی داییتو ببین ؛خوش تیپ ،خوش قیافه ،پولدار با شغل خوب ولی اخلاقش چی؟ولی اون یکی چی ؟
با اون قیافه ش ولی اخلاقش عالیهیک دقیقه نگذشته بود که در زدن دیدم داییمه که مامانم گفته بود با اون قیافه ش
صَبر برای ما ی‍ـک گزینه نبود.. تنها راهِ چـاره بـود!(:
-
️️️️️️️️️️️️
-
واللا از مامانم خواهش کردم که حداقل خاطرهٔ اینکه شیطنت کرده و دیروز با فلانی رفتن سیگار خریدن و کشیدن رو جلوی خواهر برادرم که ۱۷ و ۱۱ سالشونه تعریف نکنه
-
وای امروز بحث داییم بود
داشتم راجع به فاکتور های زندگی با مامانم صحبت می کردم
گفتن اون یکی داییتو ببین ؛خوش تیپ ،خوش قیافه ،پولدار با شغل خوب ولی اخلاقش چی؟ولی اون یکی چی ؟
با اون قیافه ش ولی اخلاقش عالیهیک دقیقه نگذشته بود که در زدن دیدم داییمه که مامانم گفته بود با اون قیافه ش
پرستو بابایی یاد اون افتادم که میگفت اگه اخلاق نباشه چیزی جز صفر باقی نمیمونه
-
شریفو برای دقایقی کاملا روی سیم سکنا گزید
-
جدیدا هم هی همینجور چپ میره راست میاد به من میگه که شکست عشقی خوردی؟
داری با دوست دخترت میری بیرون؟
با دوست دخترت بیرون بودی؟
و الی آخر
