|
️
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ما در مدرسه قفل بود فقطم از دفتر مدیر باز میشد
-
Blue28 احتمالا
-
@_maya
حسد از تو می ورزه
من شر حاشد اذا حسد 🧿پرستو بابایی تازه عروسا
-
برو با او ابرو قشنگ عه سرتم زیادیه
-
Blue28 شیطون
من آروم بودم ولی وقتی زنگ ورزش میشد آدم میخوردم مخصوصا وقتی موقعیت خراب میکرد یکی یا پاس بهم نمیداد _ Reza _ منم در همه حال درحال مسخره بازی و دلقک بازی بودم
-
@Venus655 برا ما یه معلم گذاشته بودن حرفایی که میزد رو خودشم قبول نداشت
می‌گفت با توجه به شرایط کشور دختر پسر باید زود ازدواج کنند و زیاد بچه بیارن
بعد یه بچه ها بهش گفت شما خودتون بچه داشته باشی اندازه ما حاضر میشی این کار رو کنه؟چون تضمینی رو خوشبختی این نوع زندگی نیست که همه چیزش رو هواست
می‌گفت نه -
چقد انسان شادی بودم
-
حسودا
الکی نیست ۴۹ هزار و ۵۰۰ تا اعتبار دارم
-
اینه بدان بچه ننه
-
مدرسه خیلی رو روحیم تاثیر داشت
-
معلم سلامت و بهداشتمون از این اوپن مایند ها بود
فقط کافی بود ۳۰ ثانیه از بحث کلاس به گوش مدیر برسه، در مدرسه برای همیشه تخته میشد -
@Venus655 برا ما یه معلم گذاشته بودن حرفایی که میزد رو خودشم قبول نداشت
می‌گفت با توجه به شرایط کشور دختر پسر باید زود ازدواج کنند و زیاد بچه بیارن
بعد یه بچه ها بهش گفت شما خودتون بچه داشته باشی اندازه ما حاضر میشی این کار رو کنه؟چون تضمینی رو خوشبختی این نوع زندگی نیست که همه چیزش رو هواست
می‌گفت نه -
حسودا
الکی نیست ۴۹ هزار و ۵۰۰ تا اعتبار دارمپرستو بابایی
-
@f-nalist تو خاطره نداری
-
پرستو بابایی
@_maya در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی منم اگه از صبح ساعت ۴ تا ۱ اینجا بودم چرت و پرت تفت میدادم همین میشد
زرمارررر
یعنی من چرت و پرت میگم ؟
زود غیب شو!
-
Blue28
ما مرض داشتیم اونا کاری به ما نداشتن
تازه ما نمونه بودیم ولی نمونه و تیزهوشان هم بهم چسبیده بودن ( در مشترک داشت که همیشه باز بود)هویججج پشمام در مشترک
-
هعی
خلاصه گذشت
منتظرم این چن روز بگذره خاطرات دانشگاهو بسازم
با حضور جنس مخالف جذابتر میشه
