هرچی تودلته بریز بیرون۶

[آیلین]

jahad_121
روز او و روزی عاشق هم او
دل همو دلسوزی عاشق هم او

[jahad_121]

@Ailin

و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد
و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شد

[آیلین]

jahad_121
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی

[نوآ]

@Ailin
یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش
می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش

[jahad_121]

نوآ
شبِ تاریک و سنگستان و مو مَست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگهدارنده اش نیکو نگه داشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

اگر اشتباه نکنم مولانا یا باباطاهر سرودنش
یا عطار
شعر زیبای ه
هرچی خدا بخواد همون میشه

[آیلین]

jahad_121
تن مپرور زانک قربانیست تن
دل بپرور دل به بالا می‌رود

[jahad_121]

@Ailin
در انتظارِ مرحمتِ خلق نیستم!
از دشمنان و دوستانِ نمایان چه انتظار؟

[نوآ]

@Ailin
دراین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی زند

[jahad_121]

نوآ

دوش دیدم در‌میخانه که‌مجنون آمد است
در پی آن ساغر لبریز از می آمد است

[نوآ]

jahad_121
تو کافر‌دل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دل‌ستان ابرو

[آیلین]

نوآ
ور بگفتی که به درد آمد سرم
ور بگفتی درد سر شد خوشترم

[نوآ]

@Ailin
مرا چشمی‌ست خون‌افشان ز دست آن کمان‌ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

[آیلین]

نوآ
وه که در عشق چنان می‌سوزم
که به یک شعله جهان می‌سوزم

[mr.vinyzo]

@Ailin من از آن روز که در بند توام آزادم

پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند

در من از بس که به دیدار عزیزت شادم

[نوآ]

@mr-vinyzo
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید

[mr.vinyzo]

نوآ در خراباتِ طریقت ما به هم منزل شویم

کاین‌چنین رفته‌ است در عهدِ ازل تقدیرِ ما

[آیلین]

@mr-vinyzo
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کاتش اندر گُنهِ آدم و حوا فکنم

[jahad_121]

@Ailin
من پلک به دیدن تو بستم
بیناتر از این شدن چگونه؟

[MSina]

jahad_121
همتم تا می‌رود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‌کند...

[mr.vinyzo]

MSina در دمی چون کهربا آتش نمایان می کند

هست یار آذر و چون پور آزر هر زمان

"ملک الشعرا"