هرچی تودلته بریز بیرون۶

[jahad.20]

از یه سریا خیلی خوشم میاد همونایی که با وجود همه ی اختلافات عقیده ای بینمون سر یه چیز باهم اشتراک قوی داریم سر چی؟
سر کشورمون(:

[هویججج]

ثبت‌نام نمایشگاه کتاب احیانا نباید از طریق سایت باشه؟
یه ادمینی گقگفت باید به حساب من بزنی
ادمین گروه دانشگاهه ولی نمیدونم ادمین رسمیه یا نه
میشه بگین شما قبلا گطپری ثبت نام کردین

[Narges_]

Hhh Hh 🫂

[jahad.20]

مثلا میبینم که تو اینستا تقریبا هرکی با هر سبکی یه تودهنی زده به اونی که اسم خلیج فارس و تغییر میده

[jahad.20]

هویججج خرید کتاب و حتی گرفتن بن تخفیف از طریق سایته و خودت میتونی اقدام کنی

[jahad.20]

هویججج
وارد سایت شو

اگر قبلا ثبت نام نکردی با شماره همراهی که به اسم خودته ثبت نام کن
بعد که وارد سایت شدی از آیکون سمت راست یه قسمتی به نام یارانه اعتباری داره میری و دریافت رو میزنی اطلاعات دانشجویی از جمله کد ملی شماره دانشجویی رشته و دانشگاه و انتخاب میکنی ثبت میکنی و بهت تعلق میگیره بعد از تو سایت کتاب هایی که میخوای انتخاب میکنی در مرحله ی اخر قبل از رفتن به صفحه پرداخت تخفیف رو برات محاسبه میکنه
تا سقف یک ملیون تومن خرید پونصد هزار تومن تخفیف داره

[Narges_]

الان فقط باید استرسمو کنترل کنم که باعث نشه هی آن بشم
میتونم انجامش بدم....فایتینگ

خدایا
خداجونم منو شرمنده نکن تهش:)

[Nilay]

با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثلِ مهر سرنوشته
دیگه اسمِ تو رو هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه، نه فرقی داره...

[Nilay]

اصرارِ من بیهوده بود،
خاکسترت با باد رفت
من سوختم، تا سوختم
خاکسترم از یاد رفت.

[melancholy]

Anzw 18 آره آره دیدم🥰.
دستت دردنکنه.

[Nilay]

اشکات مثل گل توی باد پرپر زدن پرپر شدن
طفلی چشای خوشگلت با گریه خوشگل تر شدن
با ماهیای قرمزت هم دم شدی دریا شدی
وقتی که مردن ماهیات غمگین شدی تنها شدی

[Nilay]

من ماهیای قلبتو کشتم که دیوونت کنم
زنجیر ساختم از خودم تا بند این خونت کنم
غمگین شدی ابری شدی ابری شدی تنها شدی
هی پشت ابرای خودت پنهون شدی پیدا شدی

[Nilay]

بارون شدی بند اومدی غمگین شدی لاغر شدی
انقدر سوزوندم تورو تا این که خاکستر شدی
طفلی تو که من صاحب تاریکی زندانتم
تاریک تر من چون که من چند ساله زندانبانتم

[jahad.20]

وقتی میخوام درس بخونم :

[زهرا بنده خدا 2]

Maaah
اِی راضی بودم که پاس شدم
کاملا آماده‌ی افتادن بودم

[Ramos9248]

قبلا که عصبانی میشدم در اتاقو محکم میزدم به هم مامانم می‌گفت اگه راست میگی مشت بزن تو دیوار
الان که مشت میزنم تو دیوار میگه چرا مشت میزنی

[زهرا بنده خدا 2]

خالم بهم زنگ زد
همون که ان شاءالله حسینش تیر به دنیا میاد(اون یکیشم که به دنیا اومد فک کنم ۱۱ام بودم و همینجا صحبتشو میکردم)
فک کنم مامانم گفته بود بهم زنگ بزنه
چون گفت قبلش داشتم با مامانت صحبت میکردم
و مامانمم چند شب پیش میگفت که
خونه بودی حالت بهتر بود
یه ذره میخندیدی
الان که کلا حال نداری حرف بزنی
گفتم خوبم ،این ترمم سنگینه خسته ام
اما خب‌‌...
این دفعه رو نمیخوام زیاد ادا بیام که بقیه ناراحت نشن...( :
حتی اگه قراره غرورم خورد شه بشه...
که احتمالا شده...
مطمئنم تک تک این حرفا و کارا به فامیلم منتقل شده...
اما وانمود نمیکنم که خوبم تا یاد بگیرن اذیتم نکنن...
و یاد بگیرن که من توان تحمل اون حجم از فشار رو ندارم...
فک نکنن این خنده های من یعنی همیشه عالی ام و هیچی برام مهم نیست...
از آدما که توقعی ندارم اما شاید حواسشونو جمع تر کردن که کمتر بخوان با این مسئله برن رو مخم...( :

[زهرا بنده خدا 2]

و میگم که فعلا نمیخوام ازدواج کنم
دلیل؟
رومخیایِ بعد از هربار نشدن...
و دخالت تمام فامیل!
میگم بهشون
که من اونی که همه چیش خوب بود و دوسش داشتم رو رد نکردم که اینا رو قبول کنم...
از دستش ندادم که بخوام بابت خط قرمزام با کسی دیگه کوتاه بیام...
اون دور و ور آدم شبیه به من نیست
پس لازم نکرده با کسی حرف بزنم...
نمیخوام اصلا...
واقعا نمیخوام...

[زهرا بنده خدا 2]

امیدوارم که درکم کنن...( :

[هویججج]

jahad.20
ممنون
اردو حضوری میخوام برم