هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
lO_Ol کتابخونه دانشگاه هست
اون دیگه تا شب بخوام تو دانشگاه بمونم خیلی سختهکتابخونه ها خوابگاه هم کوچیکن یا صندلی ندارن و اینکه نورشون خیلی کمه
بعد اصلا از درس خوندن بگذریم با این سر و صدا اینا ادم اصلا استراحت م نمی تونه کنه
بعد من تا 6وخوردی عصر که کلاس دارم واقعا خسته میشم نیاز دارم استراحت کنم و رو تخت باشم حالت خوابیده چون پاهام خیلی درد می گیرند.
ولی اینا اصلا شعور ندارنرشته اشون هم به سختی رشته ها ما نیست هنر هستن یا کلاس ندارن یا خیلی کار خاصی ندارن
اتاق می زارن رو سرشون
فقط منتظرم این دوماه زودتر تموم شه ازاینجا برم یک خوابگاه مزخرف و با ادم ها فرهنگ ها زمین تا اسمون فرق داره. -
خدا کنه عربی تو دو روز فرجه بتونم مرورش کنم کامل ...
از دینی میترسم سوالای پارسالش همه میگفتن ساده بوده از جمله خودم ولی الان دیدم اونقدام ساده نبوده خیلی از نقاط کور طرح شده -
هویججج ببخشید من چون خودم مجازی خرید کردم فکر کردم دارید درباره نحوه گرفتن تخفیف و استفاده بن دانشجویی صحبت میکنید🥲
-
له شدممممم
محاسبات این گزارش آزمایشگاه هم تموم شد
فردا حل تمرین رياضی
و من جزوه رو نخوندم
سوالا رو گذرا فقط نگاه کردمتو خوابگاه هم که اعصابمو خرد کردن
تا نیاد عذر خواهی کنه دیگه مثل قبل باهاش رفتار نمی کنم
از رفتار هاشون طرز حرف زدنشون متنفرم
دیونه انخستهههههه شدم خسته م
دیگه فرجه ها م اینجا نمونم ارزش داره
از محیط و ادما ش بدم میاد
هوففففف -
جمعه میان ترم بودااا
حالا دوباره میان ترم
دو جلسه حل تمرین ریاضی
و این گزارش ها آزمایشگاه هااااون وقت سر کلاس شیمی م مبحث سنگین شده
اونا هم مونده نمی رسم بخونم و
اصلا با شوق درسه گوش نمی دممن به کی بگم رشتم شیمیه ولی شیمی نمی رسم بخونم درست
-
خسته شدم🥺
-
نمی خوام اینجا بمونم
از این شهر و محیط ش از این خوابگاه زندان
از حجم زیاد کار ها و کلاس ها و درسا -
دلم برای شهرمون و خونه تنگ شده
قدرش بیشتر می دونمهوفففف