-
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی ؟
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ.
#مولانا -
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۲:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
غبار راهگذارت کجاست تا حافظ
به یادگار نسیم صبا نگه دارد
لسان الغیب -
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
در نالهام از لبان قند اندر قند
هر وعدهی دیدار تو هیچ اندر هیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند
-
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۸:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را تبه کردم جوانی را
-
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۱۱:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است
مصلح جون(ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف)
-
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است
مصلح جون(ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف)
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۱۲:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin سعدی خیلی سخت بود گفتنش؟
-
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۱۴:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چرخ گردون ، چه بخندد ، چه نخندد ،
تو بخند...
مشکلی ، گر تو را ، راه ببندد ،
تو بخند...
غصه ها ، فانی و باقی ، همه زنجیر به هم
گر دلت از ستم و غصه برنجد ،
تو بخند... -
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۱۵:۱۰ آخرین ویرایش توسط Omid Asia انجام شده
گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سرآید..
گفتم که نان گران شد، گفتا گرانتر آید!گفتم ز نرخ قصاب، فریاد ما بلند است..
گفتا که گوشت کم خور، تا حاجتت بر آید!گفتم چرا کم است این، یارانه های نقدی..
گفتا خموش غافل، این نیز هم نیاید!گفتم که از گرانی، جانم به لب رسیده..
گفتا تحملش کن، تا جان تو درآید...!! -
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
میبرم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد
چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد
تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد
جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد
در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم
گرد سودای تو بر دامن جانم باشد
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست
تا شبی محرم اسرار نهانم باشد
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست
من خود این بخت ندارم که زبانم باشد
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی
سر این دارم اگر طالع آنم باشد -
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۲۱:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شب به کوی عشقم و روز ویرانهای
دل همی گوید بیا
باهم بسازیم خانهاییار اگر پرسید
نشان منزل مارا بگو
عاشقان کی خانه
دارند جز دل دیوانهای#مولانا
-
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۲۱:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پايان ماجراي دل و عشق روشن است
اي قايق شكسته به دريا خوش آمدي#فاضل_نظري
-
نوشتهشده در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ۲۱:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر كه عيب دگران
پيش تو آورد و شمرد
بي گمان عيب تو پيش دگران خواهد برد(بینظیره)
-
نوشتهشده در ۲۱ فروردین ۱۳۹۷، ۱۷:۰۷ آخرین ویرایش توسط Dr.Saraaa انجام شده
ارغوان !
شاخه ی ِ همخون ِ جدا مانده ی ِ من
آسمان ِ تو
چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا
یا گرفته ست هنوز؟#هوشنگ ابتهاج
-
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
میبرم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد
چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد
تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد
جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد
در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم
گرد سودای تو بر دامن جانم باشد
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست
تا شبی محرم اسرار نهانم باشد
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست
من خود این بخت ندارم که زبانم باشد
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی
سر این دارم اگر طالع آنم باشدنوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۷، ۸:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@soheil95s95
در عالم بیوفا ،کسی خرم نیستشادی و نشاط، در بنیآدم نیست
آن کس که درین زمانه او را غم نیست
یا آدم نیست، یا از این عالَم نیست
-
ارغوان !
شاخه ی ِ همخون ِ جدا مانده ی ِ من
آسمان ِ تو
چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا
یا گرفته ست هنوز؟#هوشنگ ابتهاج
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۷، ۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-saraaa
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بربادمزچشم من بپرس اوضاع گردون
که شب تا روز اختر می شمارمزشت در آیینه گر خود زشت بیند گو مرنج
گر عمل زیبا کنی زیبا کنی عکس العمل
استاد شهریار -
فااطمه اره واقعا این شده سر لوحه زندگیم
️
-
اشتیاقی كه به ديدار تو دارد دلِ من
دلِ من داند و من دانم و دل داند و من...#مولانا
#اشتیاق -
نوشتهشده در ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شب تاریک و ره باریک و من مست
قدح از دست من افتاد و نشکست
نگهدارندهاش نیکو نگهداشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
-
نوشتهشده در ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، ۱۳:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از هر چــــــــه %(#00bfff)[نه از بهر تو] کردم توبــه
ور بی تو غمی خوردم از آن غم توبـهو آن نیـــــز که بعد ازین برای تو کنم
گر بهتر از آن توان، از آن هم %(#00bfff)[تـــــــوبه]|ابوسعید
️ابوالخیر|
#شعرِخـــوب -
نوشتهشده در ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، ۱۳:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده