-
وین همه لاف میزنیم از دهل میان تهی
«سعدی» -
خامیم بیا بسوز ما را
در آتش عشق همچو خرده
چون موسی شیر کس نگیریم
با شیر توایم خوی کرده
*مولوی *
-
تابداند که شب ما به چه سان می گذرد
درد عشقش ده
عشقش ده
و بسیارش ده -
ای شب هجران که در تو چشم من یک دم نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا ؟ -
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی -
مـَــهِ بالانِـــــشین
پــــــایـــین نـــــــظر کــــــن
#30ثانیه ی باحال:) -
چه زیبا گفت فروغ فرخزاد :
اگر مستضعفی ديدی ، ولي از نان امروزت
به او چيزی نبخشيدی ،
به انسان بودنت شک کن!اگر چادر به سر داری ، ولي از زير آن چادر
به يک ديوانه خنديدی
به انسان بودنت شک کن!اگر قاری قرآنی ، ولي در درکِ آياتش
دچارِ شک و ترديدی ،
به انسان بودنت شک کن!اگر گفتی خدا ترسي ، ولي از ترس اموالت
تمام شب نخوابيدي ،
به انسان بودنت شک کن!اگر هر ساله در حجّي ، ولي از حال همنوعت
سوالي هم نپرسيدي ،
به انسان بودنت شک کن!اگر مرگِ کسی ديدي ، ولي قدرِ سَري سوزن
ز جاي خود نجنبيدي ،
به انسان بودنت شک کن -
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود شیوه بنده پروری داند