-
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشه ی چشمی به ما کنند؟دعایی گر نمی گویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از ان لب هرچه فرمایینوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا در مشاعره... گفته است:
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشه ی چشمی به ما کنند؟دعایی گر نمی گویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از ان لب هرچه فرماییعجب شعری
-
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشه ی چشمی به ما کنند؟دعایی گر نمی گویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از ان لب هرچه فرمایینوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ی ادراک انداز -
مبیناااااا
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ی ادراک اندازنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۲ آخرین ویرایش توسط مبیناااااا انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ی ادراک انداززمین ز زلزله بر خود چنان نمی لرزد
که من ز جلوه ی ان شهسوار می لرزم -
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ی ادراک انداززمین ز زلزله بر خود چنان نمی لرزد
که من ز جلوه ی ان شهسوار می لرزمنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا
من بی تو پریشان
ولی تو انگار نه انگار
پ.ن: این شعرا رو از کجا میارید؟ خیلی خوبن -
مبیناااااا
من بی تو پریشان
ولی تو انگار نه انگار
پ.ن: این شعرا رو از کجا میارید؟ خیلی خوبننوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
من بی تو پریشان
ولی تو انگار نه انگار
پ.ن: این شعرا رو از کجا میارید؟ خیلی خوبنبا ر یادم نمیاد یه چیز دیگه بگو
-
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
من بی تو پریشان
ولی تو انگار نه انگار
پ.ن: این شعرا رو از کجا میارید؟ خیلی خوبنبا ر یادم نمیاد یه چیز دیگه بگو
نوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا
راه تردید، مسیر گذر عاشق نیست ...
چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم؟! -
مبیناااااا
من بی تو پریشان
ولی تو انگار نه انگار
پ.ن: این شعرا رو از کجا میارید؟ خیلی خوبننوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
من بی تو پریشان
ولی تو انگار نه انگار
پ.ن: این شعرا رو از کجا میارید؟ خیلی خوبنهر وخ یه بیت جالب میشنوم همیشه یادداشت میکنم بعدشم واسه روز مبادا حفظ
-
مبیناااااا
راه تردید، مسیر گذر عاشق نیست ...
چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم؟!نوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
راه تردید، مسیر گذر عاشق نیست ...
چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم؟!مایه خوشدلی انجاست که دلدلار انجاست
میکنم جهد که خود را مگر انجا فکنم -
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
راه تردید، مسیر گذر عاشق نیست ...
چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم؟!مایه خوشدلی انجاست که دلدلار انجاست
میکنم جهد که خود را مگر انجا فکنمنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا
می خورم و می ستانم و می پرستم
در آئین می پرستی من جامی به دستم -
مبیناااااا
می خورم و می ستانم و می پرستم
در آئین می پرستی من جامی به دستمنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
می خورم و می ستانم و می پرستم
در آئین می پرستی من جامی به دستممشکل حکایتی است که از ماجرای عشق
حرفی نگفته ایم و سخن ها شنیده ایم -
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
می خورم و می ستانم و می پرستم
در آئین می پرستی من جامی به دستممشکل حکایتی است که از ماجرای عشق
حرفی نگفته ایم و سخن ها شنیده ایمنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرمدلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم.حافظ
-
مبیناااااا
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرمدلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم.حافظ
نوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرمدلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم.حافظ
مه روشن میان اختران پنهان نمی ماند
میان شاخه های گل مشو پنهان که پیدایی -
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرمدلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم.حافظ
مه روشن میان اختران پنهان نمی ماند
میان شاخه های گل مشو پنهان که پیدایینوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود -
@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرمدلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم.حافظ
مه روشن میان اختران پنهان نمی ماند
میان شاخه های گل مشو پنهان که پیداییخیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمبیناااااا به به
-
نوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۵:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
-
مبیناااااا
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بودنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۵:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
مبیناااااا
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بودنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۵:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 در مشاعره... گفته است:
مبیناااااا
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بودشعر خیلی قشنگیه کامل حفظم
-
مبیناااااا
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بودنوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
-
@javadm328 دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
نوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsheydadb37
رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشدخاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند
-
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از این طرفهتر برانگیزد
بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
نوشتهشده در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۲۰:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin در مشاعره... گفته است:
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از این طرفهتر برانگیزد
بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
نه که کسی نمیتونه تو باشه
عمرا کسی بخواد که تو باشه