-
شعردانه
|
-
بی کلام اینجا باش ..
بودنت
با دل من
بی صداهم زیباست -
گرم یاد آوری یا
نه
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم -
-
@FarZanehh یاد یاس افتادم
من تنهایی ...
تو با تنهایی
"**که ولت می کنن تو اوج تنهایی **"ما همواره زندانی هویتمان هستیم ...
-
@FarZanehh یاد یاس افتادم
من تنهایی ...
تو با تنهایی
"**که ولت می کنن تو اوج تنهایی **" -
@FarZanehh
زمانی شعر میگفتم برای غربت باران...
ولی حالا خودم تنهام،تنهاتر از بارانما همواره زندانی هویتمان هستیم ...
-
@FarZanehh
زمانی شعر میگفتم برای غربت باران...
ولی حالا خودم تنهام،تنهاتر از بارانnajafiali78
زیر باران شده ام خیس
بگو صبر کنم یا بروم؟
سایه ات چتر سرم نیست
بگو صبر کنم یا بروم؟ -
najafiali78
زیر باران شده ام خیس
بگو صبر کنم یا بروم؟
سایه ات چتر سرم نیست
بگو صبر کنم یا بروم؟@FarZanehh
چنانت دوست می دارم که گر روزی فراق افتدتو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
ما همواره زندانی هویتمان هستیم ...
-
@FarZanehh
چنانت دوست می دارم که گر روزی فراق افتدتو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
najafiali78
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستیساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
-
najafiali78
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستیساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
-
@FarZanehh
من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانهرفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من
وابستگی ام را به تو باور کردم
-
@FarZanehh
من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانهشعر هاتون خوبه...
-
اینم اخرین شعر:
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهایی ا م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من
گریه پنهانیم را حس نکرد
-
تکلیفم مثل کبریت های خیس است
هیچگاه روشن نمیشود...
-
شايد همين ثانيه دو نفر دارند باهم ميجنگند
يكي با نفرت و ديگري تنها با عشق
ولي ما در دنياي خاكستري نشسته ايم
و بادكنكهاي سبز، زرد و قرمز را
كه دانه دانه ميتركند نميبينيم
كسي از تبار تاريكي رنگ را سياه ميكند
و ديگري، روبرويش ايستاده
از عشق دفاع ميكند
و تمام باد بادكهاي رنگي را
در آسمان خاكستري رها ميكند
اما ما نشسته ايم ، به پنجره هاي كور و بيرنگ
به ساختمان هاي طوسي رنگ مينگريم
و هنوز نميدانيم، دو نفر دارند براي دنياي ما ميجنگند
ولي ما، همچنان در ماشين هاي ثقيل نشسته ايم
و ديوارهاي خاكستري را مسخ مينگريم
... -
به خودت نگیر شیشه پنجره
تمیزت می‌کنند
که کوه را بی‌غبار ببینند
و آسمان را بی‌لکه
به خودت نگیر شیشه
تمیزت می‌کنند که دیده نشوی!
-
کاشکی همه اتفاقای دنیا همه باب دل ادم بوووود
#محسن ابراهیم زاده
