-
تو مرا آزردی ...
که خودم کوچ کنم از شهرت ،
تو خیالت راحت !
میروم از قلبت ،
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی !
و به خود میگویی: باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...
برنمی گردم ، نه !
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...
عشق زیباست و حرمت دارد ..."سهراب سپهری"
-
عشقت آموخت به من رمز پريشاني را
چون نسيم از غم تو بي سر و ساماني را
بوي پيراهني اي باد بياور ، ور نه
غم يوسف بكشد ، عاشق كنعاني را
-
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد....
-
دلت را با خداوند آشنا كن
زعمق جان خدايت را صدا كن
وَ مٰا أُمِرُوا إِلاّٰ لِيَعْبُدُوا اَللّٰهَ مُخْلِصِينَ لَهُ اَلدِّينَِ (٥) بینه
دلت غفلت زده مانند سنگ است
مس دل را ز ياد او طلا كن
ِ
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجٰارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً َ (٧٤) بقرهشكوه بندگي در خاكساري است
خضوع و بندگي پيش خدا كن
اُسْجُدْ وَ اِقْتَرِبْ (١٩) علق
تو غرق نعمت پروردگاري
بيا و حقّ نعمت را ادا كن
َ اُشْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ (١١٤) نحل
نشان حق شناسي در نماز است
جفا تا كي؟ بيا قدري وفا كن
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ أَعْمىٰ (١٢٤) طه
ركوعي، سجدهاي، اشكي، خضوعي
به پيش آن يكي، قامت دو تا كن
وَ مِنَ اَللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً (٢٦) انسان
-
دلت را خانه ی مـا کن، مصفّـا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مـداوا کردنش با مناگر گم کردهای ای دل، کلید استجــابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیــدا کردنش با منبیفشان قطره اشکی که من هستـم خریدارش
بیاور قطرهای اخــلاص، دریـا کردنش با مناگر درها به رویت بسته شـد دل برمکن بازآ
درِ این خانه دقالبـاب کُـــن وا کردنش با منبه من گو حاجت خود را، اجـابت میکنم آنی
طلب کن آنچه میخواهی، مهیّـــا کردنش با منبیا قبل از وقـوع مرگ روشـن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را، جمـع و منها کردنش با منچو خوردی روزی امروز ما را شـکر نعمت کن
غم فردا مخور، تأمیــن فـــردا کردنش با منبه قـرآن آیهی رحمت فـراوان است ای انسان
بخوان این آیه را، تفسیر و معنا کردنش با مناگر عمری گنـه کردی، مشو نومیــد از رحمت
تو نامه توبه را بنویس، امضـا کردنش با منشاعر: مرحوم ژولیده نیشابوری
-
این پست پاک شده!
-
خشت بر خشت زوایای
جهان گردیدم...
منزلی امنتر از
گوشه تنهایی نیست..! -
داد از این طرز مسلمانی که هرکس در نظر
قبله را میجوید اما از خدا برگشته است#فاضل_نظری
-
بخوان از انچه که تورا ارام میکند.
گاهی دوسه خط شعر
گاهی با نقطه ای به یک روزگار درد کفایت میکند -
و من هنوز هم
دلخوشم به چتری
که در خانه جا گذاشته ای ؛
اما نمیدانم چرا
هرچه پاییز نزدیکتر میشود
تو دورتر میشوی ...! -
مادري مهريه اش آب و پسر تشنه لب است
از ازل غٌصه ي مادر لب عطشانش بود... -
خیمهی خورشید را
دیندارها آتش زدند
آه! معنای حقیقت
تا کجا برگشته است...فاضل نظری
-
بابا دو بخش دارد
یک بخش روی نیزه
یک بخش توی صحرا
-
عباس آب پیش تو ندارد آبرو
او به اشک دیده میگیرد وضو
.
.
.
علی العباس واویلا
حسین تنهاست واویلا