-
@m__sadra__b دانه بهتــــر در زمین نــرم بالا می كشد
سرفرازی بیشتر چون خاكساری بیشتر -
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن -
@m__sadra__b نمیدانم ...نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
واو یکریز و پی درپی دم گرم خوشش را در گلویم سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد
بدین سان بشکند درمن ..سکوت مرگبارم را... -
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید -
@m__sadra__b درست اول این نــوبهـــــار عاشق شد
دلم میان همین گیر و دار عاشق شد -
در اين سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند -
@m__sadra__b در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
كه پریـــدن نتـــوان با پـــر و بـال دگـران -
نشاط جوانی ز پیران مجوی که آب رفته باز نیاید به جوی
-
@m__sadra__b یارم تویی در عالم، یـــــار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم -
مُردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
مرگ خود می بینم و رویت نمی بینم هنوز -
@m__sadra__b زاهدم برد به مسجد که مرا توبه دهد
توبه کردم که ندانستــه به جایی نروم -
محبوب دلم ز من جدایی تا کی؟
من درطلب و تو بی وفایی تا کی؟ -
@m__sadra__b یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هــــر زبـــان که می شنـوم نامکـــرر است