-
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرمنوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده
بـــا زمـــزمـــه ی عاطفه هایت ثمــــرم ده -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر که عيب دگران پيش تو آورد و شمرد
بی گمان عيب تو پيش دگران خواهد برد -
هر که عيب دگران پيش تو آورد و شمرد
بی گمان عيب تو پيش دگران خواهد بردنوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b در این بازار گر سودیست با درویش خرسندست
خدایــــا منعمم گــــردان به درویشی و خرسندی -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یاد وصال می کنم، دیده پر آب می شود
شرح فراق می کنم، سینه کباب می شود -
یاد وصال می کنم، دیده پر آب می شود
شرح فراق می کنم، سینه کباب می شودنوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b دانه بهتــــر در زمین نــرم بالا می كشد
سرفرازی بیشتر چون خاكساری بیشتر -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن -
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتننوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b نمیدانم ...نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
واو یکریز و پی درپی دم گرم خوشش را در گلویم سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد
بدین سان بشکند درمن ..سکوت مرگبارم را... -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
مولانا -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sara-66 دل مجنون ز شکر خنده خونست تو لب میبینی و دندان که چونست
-
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید -
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آیدنوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b درست اول این نــوبهـــــار عاشق شد
دلم میان همین گیر و دار عاشق شد -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در اين سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند -
در اين سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زندنوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
كه پریـــدن نتـــوان با پـــر و بـال دگـران -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نشاط جوانی ز پیران مجوی که آب رفته باز نیاید به جوی
-
نشاط جوانی ز پیران مجوی که آب رفته باز نیاید به جوی
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b یارم تویی در عالم، یـــــار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مُردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
مرگ خود می بینم و رویت نمی بینم هنوز -
مُردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
مرگ خود می بینم و رویت نمی بینم هنوزنوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۹:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m__sadra__b زاهدم برد به مسجد که مرا توبه دهد
توبه کردم که ندانستــه به جایی نروم