-
@نازی-79 تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی -
نوشتهشده در ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@shiima
روز ها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم -
نوشتهشده در ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن- پناه آوردیم اینجا
- پناه آوردیم اینجا
-
@نازی-79
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن- پناه آوردیم اینجا
@Saahaar ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هرکه دید آن سرو سیم اندام را - پناه آوردیم اینجا
-
@نازی-79 آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد -
@نازی-79 یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یارتویی غارتویی خواجه نگهدار مرا -
@نازی-79 رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند:)) -
@نازی-79 رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که اهسته و پیوسته رود:))))))))))) -
@نازی-79 ده روز مهرگردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارا -
@نازی-79 ترسم از آن قوم که بر دردکشان می خندند
بر سر کار خرابات کنند ایمان را -
نوشتهشده در ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۵:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگ تر گردد کمند -
نوشتهشده در ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۵:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در هر طرف ز خیل حوادث کمین گهی است
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر -
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۶:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!