-
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این دوبیت بیدل حفظ کنید واسه ضایع کردن فقط
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر میغرند و چون وامیرسی بزغالهاند
سرد شد دل از دم این پهلوانان غرور
رستمند اما بغلپروردههای خالهاند -
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مهمونامون نمیخوان برن:/
یاابلیفض:// -
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یاد فامیلای خودمون افتادم
Acola -
این دوبیت بیدل حفظ کنید واسه ضایع کردن فقط
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر میغرند و چون وامیرسی بزغالهاند
سرد شد دل از دم این پهلوانان غرور
رستمند اما بغلپروردههای خالهاندنوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival گفته است:
این دوبیت بیدل حفظ کنید واسه ضایع کردن فقط
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر میغرند و چون وامیرسی بزغالهاند
سرد شد دل از دم این پهلوانان غرور
رستمند اما بغلپروردههای خالهاندمردان خدا پرده ی پندار دریدند
یعنی همه جا غیرخدا هیچ ندیدندو کتاب ادبیات استاد را ورق می زند..
-
یاد فامیلای خودمون افتادم
Acola -
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یبارم افظاری رفتم یجا سحری هم همونجا خوردم
Acola -
revival گفته است:
این دوبیت بیدل حفظ کنید واسه ضایع کردن فقط
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر میغرند و چون وامیرسی بزغالهاند
سرد شد دل از دم این پهلوانان غرور
رستمند اما بغلپروردههای خالهاندمردان خدا پرده ی پندار دریدند
یعنی همه جا غیرخدا هیچ ندیدندو کتاب ادبیات استاد را ورق می زند..
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهresearcher گفته است:
revival گفته است:
این دوبیت بیدل حفظ کنید واسه ضایع کردن فقط
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر میغرند و چون وامیرسی بزغالهاند
سرد شد دل از دم این پهلوانان غرور
رستمند اما بغلپروردههای خالهاندمردان خدا پرده ی پندار دریدند
یعنی همه جا غیرخدا هیچ ندیدندو کتاب ادبیات استاد را ورق می زند..
با دال؛ :|
در همه حال آدمی شخص ملک سیرت است
لیک به جاه اندکی ناز خری میکند :| -
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از اسب پیاده شو، بر نطع زمین رخ نه
زیر پی پیلش بین شه مات شده،نعماننطع:صفحه ی شطرنج،سفره هم میشه
رخ:قلعه -
یبارم افظاری رفتم یجا سحری هم همونجا خوردم
Acolaنوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهm__sadra__b گفته است:
یبارم افظاری رفتم یجا سحری هم همونجا خوردم
Acolaعا منم زیاد پیش اومده اینجوری
️
همیشه از بابام اجازه میگرفتم ی روز خونه مامان بزرگمینا بمونم بعد میرفتم شبو میموندم بعد فردا صبح زنگ میزدن ب مامان میگفتم بگو خوابیده ناهار میگفتم بگید خونه نیست دیگه شب میومدن دنبالم ک وسط شب خودمو میزدم ب خواب میموندم تا شبو با داییم گیم بزنیم و تا صبح بخندیم یاهم فوتبال و والیبال بازی میکردیم -
researcher گفته است:
revival گفته است:
این دوبیت بیدل حفظ کنید واسه ضایع کردن فقط
دعوی مردان این عصر انفعالی بیش نیست
شیر میغرند و چون وامیرسی بزغالهاند
سرد شد دل از دم این پهلوانان غرور
رستمند اما بغلپروردههای خالهاندمردان خدا پرده ی پندار دریدند
یعنی همه جا غیرخدا هیچ ندیدندو کتاب ادبیات استاد را ورق می زند..
با دال؛ :|
در همه حال آدمی شخص ملک سیرت است
لیک به جاه اندکی ناز خری میکند :| -
m__sadra__b گفته است:
یبارم افظاری رفتم یجا سحری هم همونجا خوردم
Acolaعا منم زیاد پیش اومده اینجوری
️
همیشه از بابام اجازه میگرفتم ی روز خونه مامان بزرگمینا بمونم بعد میرفتم شبو میموندم بعد فردا صبح زنگ میزدن ب مامان میگفتم بگو خوابیده ناهار میگفتم بگید خونه نیست دیگه شب میومدن دنبالم ک وسط شب خودمو میزدم ب خواب میموندم تا شبو با داییم گیم بزنیم و تا صبح بخندیم یاهم فوتبال و والیبال بازی میکردیمنوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تنهایی که زیاد پیش میاد
ماه رمصونا یه هفته میرم خونه خالم
خونواده هم بودن اون یبار
Acola -
revival گفته است:
researcher گفته است:
revival
تضاد مفهومیش منظورم بود
نه مشاعرشتضاد مفهومی نداشت :|
چه فرقی می کنه مردان امروز یا مردان دیروز
مردان خدا همیشه...:|نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهresearcher گفته است:
revival گفته است:
researcher گفته است:
revival
تضاد مفهومیش منظورم بود
نه مشاعرشتضاد مفهومی نداشت :|
چه فرقی می کنه مردان امروز یا مردان دیروز
مردان خدا همیشه...:|عصر لزوما معنی دوره ی «زمانی» نمیده!!!
-
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به یه ایده جذاب دست یافتم
تشک تختمو برداشتم اوردم تو هال -
تنهایی که زیاد پیش میاد
ماه رمصونا یه هفته میرم خونه خالم
خونواده هم بودن اون یبار
Acolaنوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهm__sadra__b گفته است:
تنهایی که زیاد پیش میاد
ماه رمصونا یه هفته میرم خونه خالم
خونواده هم بودن اون یبار
Acolaمن فقط باداییم بهم خوش میگذره
اونم چون فاصله سنیمون کمه و خیلی صمیمی هستیم
ی مدت عین پسرا بودم اصن://صبحا باهم وزنه کار میکردیمو این حرفا
️
کلا خوبه شوخیامونم و اینا هم دیگه ارو تا حد مرگ میزنیم
ولی بقیه جاها زیاد خوش نمیگذره موندن و اینا:/
-
researcher گفته است:
revival گفته است:
researcher گفته است:
revival
تضاد مفهومیش منظورم بود
نه مشاعرشتضاد مفهومی نداشت :|
چه فرقی می کنه مردان امروز یا مردان دیروز
مردان خدا همیشه...:|عصر لزوما معنی دوره ی «زمانی» نمیده!!!
-
به یه ایده جذاب دست یافتم
تشک تختمو برداشتم اوردم تو هالنوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهm__sadra__b گفته است:
به یه ایده جذاب دست یافتم
تشک تختمو برداشتم اوردم تو هالنمیدونم چرا هی حس میکنم تو ایلقاری :|
-
به یه ایده جذاب دست یافتم
تشک تختمو برداشتم اوردم تو هالنوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهm__sadra__b گفته است:
به یه ایده جذاب دست یافتم
تشک تختمو برداشتم اوردم تو هالتکراریه
منم قبلا این کارو کردم
️
ولی حال میده:/
-
m__sadra__b گفته است:
تنهایی که زیاد پیش میاد
ماه رمصونا یه هفته میرم خونه خالم
خونواده هم بودن اون یبار
Acolaمن فقط باداییم بهم خوش میگذره
اونم چون فاصله سنیمون کمه و خیلی صمیمی هستیم
ی مدت عین پسرا بودم اصن://صبحا باهم وزنه کار میکردیمو این حرفا
️
کلا خوبه شوخیامونم و اینا هم دیگه ارو تا حد مرگ میزنیم
ولی بقیه جاها زیاد خوش نمیگذره موندن و اینا:/
نوشتهشده در ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهدایی ای که فاصله سنی نداشته باشی باهاش خیلی خوبه ...
خالم سه تا پسر داره خیلی میترکونیم باهم
Acola