-
جغد به خدا گفت:
آدم هایت من و آوازهایم را دوست ندارند..
و خدا گفت:
آوازهای تو بوی دل کندن میدهند
و آدم ها عاشق دل بستن اند..
دل بستن به هرچیز کوچک و بزرگ..
تو مرغ تماشا و اندیشه ای!
و آنکه میبیند و می اندیشد به هیچ چیز دل نمیبندد..
دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست..
اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو "حقیقت" است..
و طعم "حقیقت"..
بسیار تلخ.. -
آواز عاشقانهي ما در گلو شكست
حق با سكوت بود، صدا در گلو شكستديگر دلم هواي سرودن نميكند
تنها بهانهي دل ما در گلو شكستسربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گريههاي عقدهگشا در گلو شكستاي داد، كس به داغ دل باغ، دل نداد
اي واي، هايهاي عزا در گلو شكستآن روزهاي خوب كه ديديم، خواب بود
خوابم پريد و خاطرهها در گلو شكست"بادا" مباد گشت و "مبادا" به باد رفت
"آيا" ز ياد رفت و "چرا" در گلو شكستفرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرين و آفرين و دعا در گلو شكستتا آمدم كه با تو خداحافظي كنم
بغضم امان نداد و خدا..... در گلو شكست -
-
-
ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب
ما ز چشم می پرستت مست و چشمت مست خواب ... -
هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند
با سرورِ آفتاب بیعت کردند
رفتند و به دریای ابد پیوستند
چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند
.
.
. -
-
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست -
دوست داشتنت
شهریوری ترین خیال من است
و نبودنت
سر آغاز بی مهری هایم ...
خنده ات
شکوفه ریزترین رویای من است
و نداشتنت
بهمن ترین حال و هوایم ...
محبوب من ..
تو هستی ...
تو نیستی ...
و من تمام روزها
تمام فصل ها را
در خودم یکجا دارم ...! -
شربت از دست دلارام چه شیرین و چه تلخ
بده ای دوست که مستسقی از آن تشنهتر است ( :- سعدی ( :