-
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۹، ۲۱:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa عههه سلام رومیسا جون
دلم تنگ شده بود واست
خوبین؟سلام
باللخره یکی دلش برام تنگ شد بیا بغلم -
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa عههه سلام رومیسا جون
دلم تنگ شده بود واست
خوبین؟سلام
باللخره یکی دلش برام تنگ شد بیا بغلمromisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa عههه سلام رومیسا جون
دلم تنگ شده بود واست
خوبین؟سلام
باللخره یکی دلش برام تنگ شد بیا بغلمعزییزم همیشه به یادتم من
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa عههه سلام رومیسا جون
دلم تنگ شده بود واست
خوبین؟سلام
باللخره یکی دلش برام تنگ شد بیا بغلمعزییزم همیشه به یادتم من
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
maryam111 خوبی خوشی
؟
مرسی دکتر...عالیم
تو چطوری؟خوش میگذره؟ -
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۹، ۲۱:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش کرونا تا سه ماه دیگه تموم بشه و ما بتونیم راحت...
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
maryam111 خوبی خوشی
؟
مرسی دکتر...عالیم
تو چطوری؟خوش میگذره؟ -
@zt-d در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش کرونا تا سه ماه دیگه تموم بشه و ما بتونیم راحت...
آره واقعا🥺بذار یه دلنوشته نوشتم امشب اینجا هم بذارمش
-
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۹، ۲۱:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
@zt-d در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش کرونا تا سه ماه دیگه تموم بشه و ما بتونیم راحت...
آره واقعا🥺بذار یه دلنوشته نوشتم امشب اینجا هم بذارمش
-
اینم از یلدای امسال که گذشت پاییزم با خش خش برگاش رفت ...
امشب داشتم به یلدای پارسال فکر میکردم یادش بخیر چقدررر خوب بود همه باهم خونه مامان بزرگا انقدر شلوغ بود و سر و صدا که صدای خودمون به گوش خودمون نمیرسید .. چقدر آهنگای محلی و یلدایی میخوندیم با هم .. با کلی ذوق و شوق از دوهفته قبل فکر میکردیم چه دسری درست کنیم ببریم خونه مامان بزرگ واسه شب یلدا.. حتی کلی فکر میکردیم و برنامه میچیدیم واسه اینکه چی بپوشیم
از پارسال تا الان میدونید چقدر بدهی بالا آوردیم؟؟؟چقدر کنارهم بودن رو بدهکاریم به هم چقدر بغل کردن و در آغوش کشیدن عزیزامون رو بدهکاریم
چیشد خب یهو...
یهو بهمون گفتن نرید جایی یهو گفتن از فردا همه با ماسک یهو گفتن مواد ضدعفونی کننده یهو گفتن قرنطینه...
دقت کردید چقدر سبک زندگیامون عوض شده نسبت به قبل؟!
کاش عادت نکنیم به این حال
عادت نکنیم به این بی هم بودن و تنهایی سر کردن روزامون
ولی هیچی مثل دیشب به اندازه بغض گلوی مامان بزرگا قابل حس کردن نبود...
کاش تموم بشه این بغضا و یه روز برسه که بتونیم بدون ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی کننده و امثال اینا زندگی کنیم و بتونیم این بدهیا رو صاف کنیم باهم..
شب بعد از شب یلداتون مبارک
پ.ن:خدا کنه مثل همین فالی که واسم اومد
غبار غم برود حال خوش شود... -
-
@zt-d شما خوبی؟
-
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۹، ۲۱:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
شبتون بخیر همگی
-
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۹، ۲۱:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه ایه الکرسی بخونم شاید تونستم بخوابم
شب خوش -
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۹، ۲۲:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده