-
_Sajjad_ سلام راستی
-
_Sajjad_ دنبال یه انیمیشنی بودی
خواستم بگم اسمش پیشگوییه قورباغه ها بود -
_Sajjad_ دنبال یه انیمیشنی بودی
خواستم بگم اسمش پیشگوییه قورباغه ها بود -
AMIR 8 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بچه ها مدیر فقط ایشون( @M-an )هستن؟
کس دیگه ای مدیر نیست؟برو تو گروه زیر(برا اینکه تگ نشن فاصله گذاشتم
@ ادمین
با کسانی کهمدیر انجمنن اشنا شو
ولی مدیر اصلیمون که از همه چی خبر دارن ایشونن
@ M-an -
داستان یکی از آشنایانِ
ملقب به جزیره
جزیره ای تک و تنها ، در دوردست ها و خلوت های اقیانوسِ آرام ، غرق شد
جزیره تنها بود
سیگار نمیکشید خدارا شکر
جزیره تنها بود
تنهایی هم کشش بود و هم رانش
یعنی نه جامعه او را میخواست
و نه دیگر او جامعه را
جزیره بیچاره ...
جزیره را گفتند
"خبر خوب ! حدس بزن! خبر خیلی خوب!"
جزیره نگاهی انداخت
هنوز نه وصال داشت نه مرگ را
چه خبرِ خوبی می توانست باشد آخر؟
جزیره با لبخند پاسخ داد : " هیچ .. "
جزیره خوشش می آمد ! از کثافات اتوکشیده خوشش می آمد.
می فهمید که بد است ؛ اما در پستوهای مغزش.. نه در قلب تکیده اش
و از این حبّ متنفر بود ! حب به کثافت چه دلخوشی دارد؟
جزیره به قول خودش، آنچه از جمیع امراض قلبی بود ، نیافت که در قلب نیافته باشد
جزیره کودکی نکرد! چرا که پدرو مادرش عاقل بودند! به او یاد داده بودند دعوا نکند
از طرفی ، مسوولان مدرسه اش هم گلابی بودند کم و بیش ؛ ناظم های بی ارزه ...
از طرفی ،همکلاسی هایش آزار داشتند..
آری جزیره زجر میکشید و اعتراض نمیکرد
این احمق ها این طور دوست داشتند ؟
جزیره ، از دو یا سوم دبستان
( دقیقش را خاطرم نیست از خود جزیره بپرسید اگر خواستید)؛
تا پایان راهنمایی
همه ی دوران ها انگار کسی ، یا بعضا کسانی ، را گذاشته بودند تا آزار دهد او را
جزیره در همان بچگی اش ، خواست از نو آغاز کند...
اما هربار ، هرجا ؛ درهر محیطی انگار نمیشد که نمیشد که نمیشد...
مسخره اش میکردند ، پشتش حرف میزدند..
یکبار ، دیدند جزیره را آنها ، به جرم خندیدن ؛ انگار خنده اش پتکی باشد بر سرشان
کمی بعد کسی گفت فلانی هرچه از دهنش درآمد گفت..
جزیره ی بیچاره ...
جزیره ابتدای دبیرستان را ،نفسی چند آسوده کشید
آنهایی که زجرشان درد عمیق داشت رفته بودند
" دوستان " رفته بودند
جزیره مانده بود تک و تنها
و چند آشنا
و چند تا از آنها که زجرشان دردِ عمیق نداشت ، جزیره تحمل میکرد
یادش هست جزیره
آنهایی که بدگویی میکردند رفته بودند
جزیره دو دوست داشت
یکی بابت قدمت آشنایی
یکی بابت قدمت شباهت جان ها
سفر! سفر های مدرسه
کوپه های شش نفره ، یا چار ... یادش ؛ نیست
جزیره میخواست با آن دو دوستش باشد
آنها هم تلاش کردند از برای جلب رضایت باقی ساکنان بالقوه ی کوپه
آنها اما خوششان نمی آمد ...
نظراتشان بعضا به گوش جزیره رسیده بود..
-- : بی مزه است !شوخی های بی مزه میکند..
-- : او بیاید خودت را راه نمیدهیم !( خطاب به یکی از آن دو دوستش)
جزیره تلاشش را کرد! او بین خود و بقیه را فرد به فرد اصلاح رفتار کرد
اما آنها میترسیدند.. میترسیدند رفتار خوبِ در خلوتشان را ، در معرض عام هم داشته باشند
انگار مد شده بود با جزیره بد رفتار شود
جزیره یاد گرفت ؛ یادش دادند عده ای ؛
جزیره کمی ؛ خیلی خیلی کم ؛ فهمید
فهمید نمیفهمد ؛ فهمید خیلی ها از بقیه هم نمیفهمند..
جزیره شد متفر!
به قول خودش .. :
"من متنفرم ..
و متنفرم که متنفرم"
جزیره تنها بود
غمگین بود
یادش میرفت اما ! انگار روحش را فراموشی میدادند
جزیره قوی شده بود
نگاهش ترس داشت ، هیبتی داشت
اما دلش ، دل بیچاره اش
کوچک بود و پاره پاره و لرزان
آخر از خودش متنفر بود
جزیره دوست دارد بازی کند
اما کسی را برایش ندارد
داشته باشد اگر ...
اشیاق ندارد ؛ به محض شروع انگار شور و شوقش کور میشود
اشتیاق داشته باشد اگر ...
بدنش کشش قبل را ندارد
به قولش ،
"انسان بودن درد دارد
نفس کشیدن درد دارد
بودن درد دارد
مردم نمیفهمند"
جزیره
مثل تکه گوشتی بود
که قصابها وحشیانه آن را دریده اند
جزیره
وسواس داشت
جزیره
اعصاب نداشت
جزیره میخندد
اما بعید به نظر میرسد
دیگران از آن سوی اقیانوس دردش را ببینند
جزیره برای " یارو " قریب به این مضامین تعریف میکرد
( این را خودم از زبانش شنیدم ):
" امسال تقریبا کسی تولدم را تبریک نگفت "
جزیره را دورادور میشناسم
و به شما خبر میدهم
تقریبا هیچ وقت
بجز اندکی ، هیچ کسی
عید ها را به او تبریک نمیگوید ؛ مگر در جواب تبریک ...
جزیره تابحال چند بار دیده ام تو را
جزیره نفس بکش_Sajjad_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
داستان یکی از آشنایانِ
ملقب به جزیره
جزیره ای تک و تنها ، در دوردست ها و خلوت های اقیانوسِ آرام ، غرق شد
جزیره تنها بود
سیگار نمیکشید خدارا شکر
جزیره تنها بود
تنهایی هم کشش بود و هم رانش
یعنی نه جامعه او را میخواست
و نه دیگر او جامعه را
جزیره بیچاره ...
جزیره را گفتند
"خبر خوب ! حدس بزن! خبر خیلی خوب!"
جزیره نگاهی انداخت
هنوز نه وصال داشت نه مرگ را
چه خبرِ خوبی می توانست باشد آخر؟
جزیره با لبخند پاسخ داد : " هیچ .. "
جزیره خوشش می آمد ! از کثافات اتوکشیده خوشش می آمد.
می فهمید که بد است ؛ اما در پستوهای مغزش.. نه در قلب تکیده اش
و از این حبّ متنفر بود ! حب به کثافت چه دلخوشی دارد؟
جزیره به قول خودش، آنچه از جمیع امراض قلبی بود ، نیافت که در قلب نیافته باشد
جزیره کودکی نکرد! چرا که پدرو مادرش عاقل بودند! به او یاد داده بودند دعوا نکند
از طرفی ، مسوولان مدرسه اش هم گلابی بودند کم و بیش ؛ ناظم های بی ارزه ...
از طرفی ،همکلاسی هایش آزار داشتند..
آری جزیره زجر میکشید و اعتراض نمیکرد
این احمق ها این طور دوست داشتند ؟
جزیره ، از دو یا سوم دبستان
( دقیقش را خاطرم نیست از خود جزیره بپرسید اگر خواستید)؛
تا پایان راهنمایی
همه ی دوران ها انگار کسی ، یا بعضا کسانی ، را گذاشته بودند تا آزار دهد او را
جزیره در همان بچگی اش ، خواست از نو آغاز کند...
اما هربار ، هرجا ؛ درهر محیطی انگار نمیشد که نمیشد که نمیشد...
مسخره اش میکردند ، پشتش حرف میزدند..
یکبار ، دیدند جزیره را آنها ، به جرم خندیدن ؛ انگار خنده اش پتکی باشد بر سرشان
کمی بعد کسی گفت فلانی هرچه از دهنش درآمد گفت..
جزیره ی بیچاره ...
جزیره ابتدای دبیرستان را ،نفسی چند آسوده کشید
آنهایی که زجرشان درد عمیق داشت رفته بودند
" دوستان " رفته بودند
جزیره مانده بود تک و تنها
و چند آشنا
و چند تا از آنها که زجرشان دردِ عمیق نداشت ، جزیره تحمل میکرد
یادش هست جزیره
آنهایی که بدگویی میکردند رفته بودند
جزیره دو دوست داشت
یکی بابت قدمت آشنایی
یکی بابت قدمت شباهت جان ها
سفر! سفر های مدرسه
کوپه های شش نفره ، یا چار ... یادش ؛ نیست
جزیره میخواست با آن دو دوستش باشد
آنها هم تلاش کردند از برای جلب رضایت باقی ساکنان بالقوه ی کوپه
آنها اما خوششان نمی آمد ...
نظراتشان بعضا به گوش جزیره رسیده بود..
-- : بی مزه است !شوخی های بی مزه میکند..
-- : او بیاید خودت را راه نمیدهیم !( خطاب به یکی از آن دو دوستش)
جزیره تلاشش را کرد! او بین خود و بقیه را فرد به فرد اصلاح رفتار کرد
اما آنها میترسیدند.. میترسیدند رفتار خوبِ در خلوتشان را ، در معرض عام هم داشته باشند
انگار مد شده بود با جزیره بد رفتار شود
جزیره یاد گرفت ؛ یادش دادند عده ای ؛
جزیره کمی ؛ خیلی خیلی کم ؛ فهمید
فهمید نمیفهمد ؛ فهمید خیلی ها از بقیه هم نمیفهمند..
جزیره شد متفر!
به قول خودش .. :
"من متنفرم ..
و متنفرم که متنفرم"
جزیره تنها بود
غمگین بود
یادش میرفت اما ! انگار روحش را فراموشی میدادند
جزیره قوی شده بود
نگاهش ترس داشت ، هیبتی داشت
اما دلش ، دل بیچاره اش
کوچک بود و پاره پاره و لرزان
آخر از خودش متنفر بود
جزیره دوست دارد بازی کند
اما کسی را برایش ندارد
داشته باشد اگر ...
اشیاق ندارد ؛ به محض شروع انگار شور و شوقش کور میشود
اشتیاق داشته باشد اگر ...
بدنش کشش قبل را ندارد
به قولش ،
"انسان بودن درد دارد
نفس کشیدن درد دارد
بودن درد دارد
مردم نمیفهمند"
جزیره
مثل تکه گوشتی بود
که قصابها وحشیانه آن را دریده اند
جزیره
وسواس داشت
جزیره
اعصاب نداشت
جزیره میخندد
اما بعید به نظر میرسد
دیگران از آن سوی اقیانوس دردش را ببینند
جزیره برای " یارو " قریب به این مضامین تعریف میکرد
( این را خودم از زبانش شنیدم ):
" امسال تقریبا کسی تولدم را تبریک نگفت "
جزیره را دورادور میشناسم
و به شما خبر میدهم
تقریبا هیچ وقت
بجز اندکی ، هیچ کسی
عید ها را به او تبریک نمیگوید ؛ مگر در جواب تبریک ...
جزیره تابحال چند بار دیده ام تو را
جزیره نفس بکشچقدر جزیره شبیه منه:|
البتا بعضی قسمت ها:)
ذهن نویسندگی قشنگی دارید -
AMIR 8 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بچه ها مدیر فقط ایشون( @M-an )هستن؟
کس دیگه ای مدیر نیست؟برو تو گروه زیر(برا اینکه تگ نشن فاصله گذاشتم
@ ادمین
با کسانی کهمدیر انجمنن اشنا شو
ولی مدیر اصلیمون که از همه چی خبر دارن ایشونن
@ M-anZaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
AMIR 8 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بچه ها مدیر فقط ایشون( @M-an )هستن؟
کس دیگه ای مدیر نیست؟برو تو گروه زیر(برا اینکه تگ نشن فاصله گذاشتم
@ ادمین
با کسانی کهمدیر انجمنن اشنا شو
ولی مدیر اصلیمون که از همه چی خبر دارن ایشونن
@ M-anچشم
-
برای هیچکس آنقدرها مهم نیست که تو
تا چه اندازه غمگینی و داری لابلای نقاب
آرامش و سکوتت چقدر رنج میکشی.
انسانها فقط چهرهی خندان و روی
گشادهی تو را میخواهند. برای هیچکس
تحمل یک چهرهی گرفته و یک حال نگران
منفعتی ندارد. انسانها معمولا در روزهای
آسانی کنار تو میمانند، روزهای سخت
آدمهای سخت و دوستان سخت و رفیقهای
سخت ( Sharllot)میخواهد ...
ولی تو آدمها را دوست داشته باش، حتی
اگر برای هیچکدامشان اهمیتی نداشته باشد
که تو درست همین لحظه که آرام و خونسرد
مقابلشان ایستادهای، در اعماق کدامین پرتگاه
اندوه، داری دست و پا میزنی ... -
سلام چ خلوته امشب
علتی داره؟؟؟ -
چ باحال هیچ کس نیست
-
سلام چ خلوته امشب
علتی داره؟؟؟ -
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
AMIR 8
یکبار از اکانت خارج بشید و مجدد وارد اکانت بشیدسلام رز خوشبوی انجمن
چطوری@dr-agon در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
AMIR 8
یکبار از اکانت خارج بشید و مجدد وارد اکانت بشیدسلام رز خوشبوی انجمن
چطوریسلام قشنگ خانوم
بد نیستمخوبی ؟
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
هاااعییی
آقا به پیشنهاد @Neo..... تصمیم گرفتم که براتون از طریقه گواهی نامه گرفتن بگم
البته اینم بگم که همه اینا با توجه به شهر خودمون و آموزشگاهی که من ثبت نام کردم هست.. ممکنه شهر شما فرق داشته باشه نمیدونم
اول از همه که برای ثبت نام رفتیم آموزشگاه. بهم گفتن باید کتاب آیین نامه رو برای کلاسای تئوری داشته باشم. حالا چه بخری چه از قبل داشته باشی. منم چون نداشتم خریدم.
بعد گفتن که باید اول بری احضار هویت و معاینه چشمی
برای احضار هویت، رفتیم پلیس +۱۰ . فقط یه چیز مهم که باید حواستون باشه اینه کهههه.. اونجا ازتون قراره عکس بگیرن. از این عکس یهوییا مثل کارت ملی مثل من نشین همینجوری برین الان عکس من یجوریه که انگار ام کلثومم نه پرنیا خلاصه به خودتون برسین و دخترا با خودتون مقنعه ببرین که از مقنعه شپشوی اونا استفاده نکنین. برای احضار هویت تاجایی که یادمه حتی ازتون میخوام که اسمتونو به انگلیسی بنویسین پس اگه نمیدونین املای انگلیسی اسمتونو، حتما یاد بگیرین چون دیگه ثبت میشه و تغییر نمیشه داد. بعد اینجا یه مبلغی هم ازتون پول میگیرن
برای معاینه چشمی هم که میگن کجا برین. اونجا هم ازتون گروه خونیتونو میپرسن (همینجوری شفاهی میپرسن پس مطمئن باشین از گروه خونیتونو. من خودم پارسال که رفته بودم، اشتباه گفته بودم و چند روز پیش تصحیح کردم). خلاصه درست بگین چون مهمه فرض کنین خدایی نکرده تصادف کنین بر حسب همین گروه خونیتونو میفهمن. بعد حالا معاینه چجوریه؟ یه معاینه چشمی میکنن.. (اگه عینکی باشین با عینک). بعد مثلا میگن با پاشنه راه برو و اینا. دقیق یادم نیست همه رو چون پارسال انجام دادم. اینجا هم یه مبلغی ازتون میگیرن. (اینسری رفتم برای همون تصحیح گروه خونی، رو دیوار زده بود ۲۴۰ هزار تومن فکر کنم. البته تصحیح گروه خونی هزینه ای نداشت.)
حالا که اینکارا رو کردین اموزشگاه زمان کلاسای تئوری رو میگه. اگر درست یادم باشه، ۸ جلسه کلا کلاس تئوری دارین که ۲ جلسش فنیه. (البته فنیش هم تئوریه). هر کلاس فکر کنم ۱ ساعته بود. بعضی آموزشگاه ها هم تئوریاشون اختیاره میتونین نرین ولی خب برا ما که اجباری بود.
اینم بگم که مثلا آموزشگاه ما برای شهریه (که در حال حاضر ۸۶۰۰ تومنه تقریبا)، یه مقدارشو گرفت و گفت میتونین بقیهشو بعدا تا جلسه ۶م کلاس عملیتون بدین بدین.
حالا که کلاس تئوری تموم شد، نوبت کلاس عملیه. جلسه آخر تئوری خودشون از ما پرسیدن اگه مربی خاصی مد نظرتون هست بگین. و خانما اگه مربی آقا میخوان، باید حتما یه همراه که درجه اول هم باشه داشته باشن. منم که گفتم خانم باشه
بعدش، مربی بهتون زنگ میرنه باهم هماهنگ میکنین برای کلاسای عملی. کلاسای عملی ۱۲ جلسه حدودا ۲ ساعته هست کلا. (البته ۲ ساعت باهاتون تمرین نمیکنن️ واسه من که مربیم ۱ ساعت و نیم تمرین میکرد️️️). ۱ جلسش هم تمرین تو شبه (که میگن اختیاریه و میتونین همون تو روز تمرینش کنین)
این ۱۲ جلسه هم به سلیقه مربیتونه که چجوری آموزش بده. برا من که تا ۳ جلسه اول، همه چیز یعنی دنده ۱ و ۲ و ۳ و پارک دوبل و دور دو فرمونه رو یاد داد و بقیه جلسات تمرین و تکرار بود. جلسه آخر هم تنرین تو شب بود که چراغای ماشین رو بهم یاد داد.
تو جلسه آخر، رفتیم آموزشگاه و باز از ما علاوه بر شهریه ای که دادیم پول خواستن یه ۵۰۰ و خوردی و یه ۲۰۰ و خوردی. جمعا ۸۳۵ میشد اگر یادم باشه.. برای کارکس ماردکس و این چرت و پرتا️ بعد به ما گفتن فلان روز برو فلان جا برای آزمون آیین نامه
برای آیین نامه که اصلا کتابی نخوندم. یه فایل هست ۲۰ سری آزمون آیین نامه اصلی توش هست. آزمونش ۳۰ سواله هست و تا ۳ غلط مجازی. بیشتر از ۳ تا، رد میشی و دوباره باید بری آموزشگاه یه فیش ۱۰۰۰ تومنی ازشون بگیری تا هفته بعد امتحان بدی. منم همون فایل رو خوندم و تو آزمون، یکی از همون سری هایی که تو فایل بود افتاد دست من و با ۱ غلط قبول شدم. یه نکته هم بگم که به هر نفر رندوم برگه ها رو داد یعنی تو و بغل دستیات برگه مشابهی ندارین. یکی از اون ۲۰ سری به هر کدومتون اقتاده. پس خیلی به فکر تقلب از بقیه نباشین اما خود سرهنگه افسره چیه، خلاصه اونی که میخواست ازمون آزمون بگیره قبل شروع امتحان چند تا سوال پر تکرار رو به ما رسونده بود و سر آزمون به بچه ها کمک میکرد هر چند به من کمک نکرد گگگ
بعد دوباره رفتیم آموزشگاه برای گرفتن نوبت آزمون شهری. ۲۵۰ تومن باز از ما پول گرفتن بخاطر هزینه ماشین آزمون که ما این پول رو دادیم و روز آزمون رفتیم محل قرار من و افسر
بار اول، افتادم با آشغال ترین و ملعون ترین افسر قائمشهر که به حروم خوریش معروفه. نفر آخر نشستم پشت فرمون. دو قدم رفتم جلو گفت بزن دنده دو منم گاز دادم و زدم، بعد یهو گفت گاز کم دادی. ردی :| هر چی هم گفتم آقا شما بزار من یکم برم مگه میشه ۱۰ مترم نرفتم منو رد کنی که اوشون گوشش بدهکار نبود.
خلاصه، وقتی بار اول رد بشی، یه جلسه تمرین اجباری داری. (بحاطر همینه که بار اول معمولا رد میکنن). ماهم رفتیم آموزشگاه یه ۶۰۰ هزار تومن برای تمرین و یه ۲۵۰ هزار تومن برای هزینه ماشین آزمون و یه ۱۰۰۰ تومن برای رد شدنم ازمون گرفتن یه جلسه تمرینم رفتیم و باز هفته بعد رفتیم آزمون
این سری هم که متاسفانه استرس فراواااان داشتم. نفر اول کنار افسر نشستم و قشنگ قفل کرده بودم. تا نشستم گفت اون جلو ماشینه رو دوبل بگیر. منم رفتم ولی خب دوبلم خراب شد و خوردم به جدول و همونجا پیادم کرد. امااا این سری برای ۱ جلسه تمرین اختیاری زد که منم نرفتم و خودم با ماشینم تمرین کردم.
رفتیم باز آموزشگاه و ۲۵۰ هزار تومن برا ماشین و ۱۰۰۰ تومن برا رد شدنم گرفت. بعد اومدیم برای سری سوم
سری سوم من زرنگ بازی دراوردم. آزمونم ۱۰ شروع میشد منم ۶ صبح با ماشین خودمون رفتم تمرین. که استرسم کمتر شد. بعدشم ۱ ساعت قبل آزمون پروپرانول با دوز ۱۰ هم خوردم که دیگه محکم کاری بشه و بخاطر استرس رد نشم
سری سوم، نفر دوم رفتم. اول از همه بگم چون از سری پیش ترس داشتم که پارک دوبلو خراب کنم، از بچه ها روش پارک دوبلشونو پرسیدم. بعد با یه گروه از بچه ها که همونجا رفیق شده بودیم هماهنگ شدیم که با چه ترتیبی بریم بشینیم. (بعضی افسرا میگن هر کی میخواد بشینه. اما بعضیا از رو لیستشون به ترتیب میخونن). خلاصه نفر اول دوبل رفت ماشینو و قبول شد (البته با اینکه بار اولش بود و اولش خورد به جدول، افسر بهش گفت بهت یه فرصت دیگه میدم و همینو دوباره برو. دوباره رفت و قبولش کرد). افسر بهم گفت همینو از پارک خارج شو و دوباره دوبل برو. منم همینکارو کردم و حتی وسطش خاموش کردم (چون ماشینش کولرش روشن بود و خب، فشار زیادی به ماشین اومده بود و نباید طبق عادتم با نیم کلاچ خالی عقب میرفتم. تو اینجور مواقع حتما باید یه ذره گاز داد). منم اصصصلا خودمو نباختم و با ریلکسی تمام دنده رو خلاص کردم و دوباره استارت زدم و پارکمو کامل کردم.
و قبول شدم
بعد قبولی، رفتم آموزشگاه کاردکس اینامو تحویل دادم و حدس بزنین چی شد؟ بااااز هم ۲۴۵ هزار تومن ازم پول گرفتن بخاطر هزینه پست گواهی نامه بعد گفتن ۱ ماه تا ۱.۵ ماه دیگه میاد که ماهم الان منتظریم ببینیم ایشالله موقع اومدن گواهی نامه هم ازمون پولی میگیرن یا نه
حالا فعلا این مقدار تجربه رو داشته باشین تا فکر کنم ببینم چه جزئیات دیگه ای یادمه شماهم سوالی داشتیم حتتتما بپرسییین و راننده های دیگه حتما تجربیاتتونو در اختیار بزارین
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون
نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه .
من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن )
پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره....
حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟
این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم.
**اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین
پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین !
خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید
@alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an
اخراج نشوم صلوات
خبببب سلاممم چطورین؟
خیلی یهویی ایده ان تاپیک به ذهنم رسید و راستش رو بخواید اصلا چک نکردم ببینم یه همچین چیز فعالی داریم یا نه:)))))
ماجرا از چه قراره؟
آقا اگه هررررر نکته گرامری، اصطلاح، ضرب المثل، لغت یا هرررررررررر چیزِ اینجوریِ انگلیسیِ جالبی خوندین یا بلد بودین بیایین اینجا با هم دیگه به اشتراک بذاریم هر از گاهی🫠
اینکه چقدر و مطلب و نکته ساده است یا پیچیده است واقعا واقعا فرقی نداره و مشکلی ایجاد نمی کنه... خلاصه اینکه راحت باشین...
راحت و فعاااااااااال
دعوت می کنم از: همه تون:)
-کنارهم کلی چیز میز یاد میگیرم:)
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@تجربیا
@انسانیا
@ریاضیا
@همیار
@فارغ-التحصیلان-آلاء
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
%(#1fb5ad)[سلام رفیق رفقا]:)
حال دلاتون آروم...
همون طور که از اسم تاپیک پیداست این تاپیک مخصوص "%(#b51f1f)[پادکست]" هستش:)
این تاپیک رو زدیم که از این به بعد توی تایمایی که حسِ درستون نیست و حال گوش کردن به هیچ آهنگی رو ندارین،پادکست های اینجا رو پلی کنید، سرتون رو بذارید روی دستتون و چشماتون رو ببندین و یکم ریلکس کنید:)
این تاپیک جای آهنگ %(#d66666)[نیست] ما آهنگ هامون رو اینجا میذاریم
این تاپیک جای شعر %(#d66666)[نیست] ما شعرهامون رو اینجا میذاریم
اینجا صرفا تاپیکیِ برای دکلمه و پادکست هایی که به نظرتون میتونه حالِ دل رو خوب کنه و شایدم چند دقیقه ای به فکر وابدارتمون:))
حتی این پادکست هارو میشه شب قبل خواب هم گوش داد و جای فکر کردن به مشکلات روزانه یکم غرق متن و صدای گوینده شد:)
پس...
بسم الله
دعوت می کنم از:
@ادمین هامون
@ناظم های منظممون:))
@همیار های باهوشمون
@فارغ-التحصیلان-آلاء که چقدم بح بح
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا که خیلی خفنیم :))
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا که شمام خفنید :))
@رتبه-های-انجمن-آلاء که موجب افتخارمونین
@خیرین-کوچک-دریا-دل که آلاء رو به شما هم مدیونیم:)
و همه ی @دانش-آموزان-آلاء
تشکر هم بکنم از @آسمان-آبی واسه مهربونیش و پیشنهاد خفنش جات جات
و امیدوارم تاپیک رو نبندن بچه های بالا @ادمین