هرچی تودلته بریز بیرون۶

[dlrm]

من ، قربانی نبودن تو هستم و دلتنگی در من پرسه می زند.
بیهودگی زل زده به روزگارم.
دوپرنده در دل من آشیانه داشتند
اکنون یکی پرشکسته و مغموم است و دیگری کز کرده در خود .
تنها ته مانده ای از من در دوردست های آینه تنها نشسته است.

~ محمدصالح علاء

[dlrm]

محبوب من
خجالت میکشم بگویم ،
من همه ی عمر را در پی شما دویده ام
و همچنان میدوم و میدوم
و دوان دوان بر میگردم ،
راه هایی را که دویده ام اندازه میگیرم...

~ محمدصالح علاء

[dlrm]

محبوب من
گلی که بخاطر شما نشکفته ، زیبا نیست .
مئل جهانی که شما در آن نباشید .
دنیایی که شما در آن نباشید ، زیبا نیست .

~ محمدصالح علاء

[dlrm]

محبوب من
وقتی دلم نمی خواهد هیچکس را در این دنیا ببینم ،
به سمت خانه ی شما راه می افتم ...

~ محمد صالح علاء

[dlrm]

از دست های تو
قالبی میسازم و دست های مذابم را ،
درون آن میریزم

• حسین صفا

[dlrm]

اصرار میکنی که بخندم ؟!
چه انتظاری از کنده داری ؟
که درخت باشد ؟! =))

• حسین صفا

[dlrm]

روی دلم سنگینی می کند این همه وزن
ستون فقراتم را کجا فرو بریزم ؟

• حسین صفا

[dlrm]

بند نمی آید این همه حرف
چرا زخم های دهانم را
با گوشه ی پیراهنت نمی بندی؟!

• حسین صفا

[Bitsy]

#:|

[Zahra Zahra 0]

بعضی وقتا، موسیقی همون چیزی رو میگه که

تو در درون حس می کنی...

[Zahra Zahra 0]

پادشاه جهنم خودت باش، نه کارگر بهشت دیگران!

••••❥⊰

[dlrm]

محبوب من ️
شما را در خواب دیدم
سرو قد، صنوبر قامت و ماه طلعت.
نزدیک تر شدم، ماه شده بودید...
~ محمدصالح علاء ️

[sandiiii]

بعضی از آدما
خاطرشون یه جور عجیبی
دوست داشتنیه
گرم
دلنشین
و به یادموندنی...
دقیقا مثل یه آهنگ قدیمی كه
وقتی به آخر می رسه
دوباره میزنی عقب تا از
اول گوش کنی..!!
مث یه رفیقِ همیشگی

• dlrm

[sandiiii]

• | |

[Mono]

#

[AMH]

من خدارا دارم بین تمام نداشته هایم :))

[nafas.m]

شده دلتنگ کسی باشی و از شدت حزن
گریه بر شانه باش کنی و خواب شوی

[AMH]

[-Dr_Ugger-]

وقتى با یک دست %(#ff0000)[نقاب]‌هایشان را نگه داشته‌اند و با دست دیگر %(#ff0000)[کلاه]
بر سرم مى گذارند؛ انتظار زیادیست که بخواهم %(#ff0000)[نوازشم] کنند...

[sheyda.fkh]

دوست عجب امنیت خوبی ست
می توانی با او خود خودت باشی
می توانی درد هایت را- هر چقدر ناچیز هر چقدر گران - بی خجالت با او در میان بگذاری
از عاشقی هایت بگویی
از حماقت هایت
دوست انتخاب آزاد توست، اختیار توست
نامش را در شناسنامه ات نمی نویسند
نامت را در شناسنامه اش نمی نویسند
دوست عرف نیست ، عادت نیست ، معذوریت نیست دوست از هر نسبتی مبراست
دوست سایگاه آرامی ست تا خستگی ات را با او به فراموشی بسپاری!
هر وقت دوست داری در آغوشش بگیری
شانه هایش را با بی سر و سامانی ات سهیم کنی،
اشک هایت را با نوک انگشتانش محو!
دوست چیز دیگری ست
دوست چیز دیگری ست…