کافــه میـــم♡
-
نوشتهشده در ۱۹ بهمن ۱۳۹۹، ۸:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مشودرپیچ وتاب رنج وغم ؛گم ...به هرحالت تبسم
️کن ؛تبسم
️
-
نوشتهشده در ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
موقعی
️که تو داشتی
بال در میاوردی. من داشتم
تو ارتفاع
پرواز میکردم
-
نوشتهشده در ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر چه که.آید به سرم ، باز بگوید گذرم،وای از این عمر ، که هی میگذرد میگذرد
-
نوشتهشده در ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۳:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۸:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
◊هرچـــہ آید بہ سَرم باز بہ گویم گُذَرَد ◊ وای از این عُمــــر ♚ڪـــہ بامیگُذَرَد میگُذَرَد
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حافِظ کُجای کاری
فالَت ، غَلط درآمد
گُفتی غمَت
سرآید.... این عُمر بود سرآمَد
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۵:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خُدآوَندآ آنکِع دَر تَنهآتَرین تَنهآییم تَنهآی تَنهآیم گُذآشت
خوآهِشی دآرَم کِع دَر تَنهآتَرین تَنهآییش تَنهآی تَنهآیَش مَگُذآر
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۵:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آوارهی آن طرز نگاهت شدهام
بیچارهی آن چشم سیاهت شدهام
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۵:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اِي دِل دیوآنه شُو دیوآنگي هَم عآلَمي دآرد.... ♡
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۵:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من؛ خنده زنم بر دل
دل؛ خنده زند برمن
اینجاست که میخندد؛دیوانه به دیوانه!! -
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۷:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۹، ۱۶:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر ذره از وجودم شعر می شود
بی تاب خواستن تو
انتظار و شوق وصال تو
آری می خواهم شاعر شوم️
می خواهم هر مصرعم آینه ای باشد صاف...
در انعکاس مهربانی تو...
و به باغ احساس...
و حرف های دلم هر یک دفتر شعری باشد
که در آن
غزل غزل تو را بسرایم️
مهربانم -
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۹، ۱۶:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتى تو نیستى
هیچ کس نیست دلم را گرم کند! -
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۹، ۱۶:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست … اما …
نفسم میگیرد، در هوایی♾️
که نفسهای تو نیست …️
#سهراب-سپهری -
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۹، ۱۷:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۹، ۱۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، ۶:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میگویند میز شادی جهان ۴ پایه دارد !
دو تاشو "مولانا"به ما نشون داده
دوتاشو "حافظ"دوتایی که مولانا معرفی کرده:
"مرنج" و "مرنجان"
هرگز از ظلم یا بدخلقی و بدرفتاری مردم نرنجید با صبوری با دیگران و نزدیکانتان برخورد کنید. و مانند باران باشید که پلیدی ها را می شوید و دوباره به آسمان میرود پاک می شود و به زمین برمی گردد.
شما هم درد و دل دیگران را گوش کنید.
حق ناشناسی ها را تحمل کنید و آرامش را فقط از خداوند بخواهیدو حافظ گفته:
"بنوشان" و "نوش کن"
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کنهر نعمتی که خدا به شما داده
از مال یا سلامتی از معرفت و آگاهی
با دیگران تقسیم کنید و دیگران را در این لذت سهیم کنید چون همه اینها امانتی ست که به ما داده شده و باید این امانت و هدیه های الهی را، با دیگران تقسیم کنیم و لذت واقعی در همین چیزهاست...