کافــه میـــم♡
-
Bir şey istersen insandan isteme! Verse minnettir, vermese zillettir .
Sen Allah'tan iste ! Verse nimettir, vermese hikmettir .اگه چیزی میخوای از انسان نخواه! اگه بِده منتِ، اگه نَده ذلّتِ.
تو از خدا بخواه! اگه بِده نعمتِ، اگه نَده حکمت . -
به آدم های این دوره اعتباری نیست؛
یک دل و هزار دلبرند لاکردار ها...
تورا میخواهند اما در بهترین حالتش نگهت میدارند روی نیمکت ذخیره
اگر عشق سابقشان برگشت که خودت باید با احترام میدان را خالی کنی...
حرف بزنی میگویند تو که میدانستی...من دوستت داشتم...دارم
اما عشق چیز دیگریست....
اگر هم عشقشان برنگردد که دلشان میرود برای هر از راه رسیده ای که کمی دلبری بلد باشد...
خیالت را راحت کنم
همه اینهایی که دورت میگردند
پایش بیفتد جوری دورت میزنند که سرگیجه اش دامن تو و زندگیت را میگیرد....
به آدم های این دوره اعتباری نیست جانم
نیست.... -
اگه نظر من رو بخوای،
دلتنگی یه جور بیماریه.
مثل سرطان، که خوشخیم و بدخیم داره.
که اگه کاری براش نکنی از پا درت میاره.
کسی که میگه دلش برات تنگ شده
و برای دیدنت کاری نمیکنه،
یا داره دروغ میگه، یا معنی دلتنگی رو نمیدونه!
-
از من بی عاقبت آغاز هستی را مپرس
کز گرانخوابی سرافسانه را گم کرده ام
در چنین وقتی که بی پرواز شد زلف سخن
از پریشان خاطریها شانه را گم کرده ام
بس که در یک جا ز غلطانی نمی گیرد قرار
در نظر آن گوهر یکدانه را گم کرده ام
طفل می گرید چو راه خانه را گم می کند
چون نگریم من که صاحبخانه را گم کرده
صائب تبریزی)
من که بینم گذر عمر در این اشک روان
هوس سایه بید و لب جو، از چه کنم؟
هر دم از رهگذری زنگ سفر میشنوم
تکیه بر عمر چنین بسته به مو، از چه کنم. -
میدونست که من زود ناراحت میشم؛
میدونست که چقدر زیاد دوستش دارم، هی بیشتر بی محلی میکرد و عذابم میداد منم که حساس بودم هی به جونش غُر میزدم هی به روش میاوردم بی محلیشو ! اونم نقطه ضعفمو میدونست و هی میگفت : تو حساس شدی ،تو دیگه خسته شدی از این رابطه ، داری بهونه میگیری !
داشت حرفه دلِ خودشو به من می فهموند و منِ ساده هربار خودمو مقصر میدونستم ...
آدما بعضی وقتا برایِ اینکه حسو حالشونو بهت بفهمونن مجبورن حرفِ دلِ خودشونو به اجبار تو ذهنت بندازن تا درگیرش بشی و خسته!
بعد تمام اشتباهاتو میندازن گردن تو به راحتی میذارن میرن و تو میمونی با وجدانی همیشه ناراحت...
و باور میکنی که مقصری ...!!! -
آخرِ شب
اگر آهنگی برایتان
بیخود و بی جهت
ارسال میشود،
به خودتان بگیرید...
تک تک کلمه هایش را،
یک نفر،
ساعتها،
جان کَنده
تا هم غرورش را نگه دارد
هم حرف دلش را بزند...- علی قاضی نظام
-
- گاهی دوست داری غافلگیر شوی!
مثلا بفهمی
یک نفر آن دور دورها
آنجایی که فکرش را هم نمیکردی
دوستت دارد...
️فريد صارمی
- گاهی دوست داری غافلگیر شوی!
-
بودنش را میخواهی؟ که چه؟
وقتی حواسش جای دیگریست
دلش را میخواهی برای چه؟
آزادش کن!
بگذار پر بزند برود
پرنده ای که قدر صاحبش را نداند
همان بهتر که رها شود!
بگذار برود نفسی تازه کند
با همنوعان خودش، با آدم های دیگر
با هوایی دیگر...
بالاخره یکروز دلش میگیرد!
دلش هوای تو را میکند!
دلش آرزوی همان قفس تنگ قلبت را میکند؛ آن وقت خودش به جایگاه اصلیش برمیگردد...
به حرف من اعتماد کن و یکبار پرنده ی درون قلبت را رهایش کن
اگر دلش با دلت انس گرفته باشد برمیگردد...
شک نکن!
-
-
دوستداشتن را زبان آشکار میکندوعشق راچشمان.
امام علی(ع)
-
وقتی که باد جدایی آواز شد
آخرین اصطکاک دست ما ساز شد
من از پشت کشیده شدم توی طوفان
من پنجه هام مشت تو پنجه هات باز شد• علی سورنا
-
رفت
خجالت کشیدم بگویم: گند زدی به تمام باورهایم
غرورم نگذاشت بگویم: نرو! بمان کنار دلم
دلم نمیگذارد فراموشش کنم
عقلم نمیگذارد بگویم: برگرد
خاطراتش نمیگذارد نفس بکشم
قسمت نمیگذارد دستهایم به رؤیای داشتنش برسد
و این وسط خدا با تمام بزرگیاش فقط نگاه میکند