سلام سلاااام🤩
بچه ها تو این تاپیک میخوایم دانشجوها هم مثل کنکوریا ساعت مطالعه شون رو اعلام کنن ✌
هم انگیزه بشه برای فارغ التحصیلای آلاء تا تو محیط دانشگاه هم دست از تلاشِ آلائی برندارن 💪و هم اینکه کنکوریای با درسایی که دانشجوها میخونن یکم آشنا میشن🤗
پس از امشب استارت این تاپیک رو میزنیم و هرشب میایم و میگیم در طول روز چ درسایی رو خوندیم ،چند ساعت و چیکارا کردیم😁
دعوت میکنم از @فارغ-التحصیلان-آلاء که باهامون همراه بشن🤝
خیلی ممنون از z Gheibi و M.ba78 بابت پیشنهاد و همراهیشون❤
راستی از romisa جانم هم دعوت میکنم بهمون سر بزنه و همراهیمون کنه😍
سلام به بچه های عزیز آلا🌻
خب دوستان تو این تاپیک قراره که تجربه هامون رو از دانشجویی بگیم
نحوه درس خوندن، نحوه ارتباطات،خوابگاه و... هر صحبتی که تو ذهن تون هست
که ورودی های امسال مون بتونن استفاده کنن😊
ممکنه حتی یه سری نکات و صحبت ها بگیم که خودمون هم ندونیم و بهمون کمک بشه😅
و اینکه بچه های جدید حتما سوالات شون رو بپرسن
@فارغ-التحصیلان-آلاء @رتبه-های-انجمن-آلاء
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-ریاضی-کنکور-1402
@همیار
سلام.
تا حالا فک کردین به یه سیستم عامل دیگه مهاجرت کنین؟ گاهی اوقات حس نکردین از ویندوز خسته شدین؟
خب من درمانش رو دارم بیاین لینوکس بریزیم، همه!
اصلا لینوکس چیه؟
خب اینه: "لینوکس (Linux) یک سیستم عامل رایگان و متن باز است که بر پایه هسته Linux (کرنل) توسعه داده شده است. هسته لینوکس مسئولیت مدیریت منابع سختافزاری و ارتباط بین نرمافزار و سختافزار در سیستم را بر عهده دارد."
متن بازی (open source ) یعنی چی؟ یعنی کد هاش برای همه آزاد و همه می تونن بیاین لینوکس رو تغییر بدن، (گویی انگولش کنن) اما ویندوز این شکل نیست کدهای توسعه ویندوز، رو فقط خود مایکروسافت داره. (واسه همین ویندوز گرونه 199 دلار ویندوز 11 پرو 😲 )
خلاصه اش اقا اینکه لینوکس یه هسته ی اصلی داره حالا می رسیم به توزیع های لینوکس.
اینم تاریخچه ش :در سال 1991 فردی با نام لینوس توروالدز (Linus Torvalds)، دانشجوی رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه هلسینکی فنلاند، تصمیم گرفت یک سیستم عامل جدید بر اساس یونیکس (Unix) طراحی کند. او نیازمند یک سیستم عامل برای استفاده شخصی و توسعه برنامههای خود بود. لینوس کد منبع سیستم عامل خود را در اینترنت منتشر کرد و خواستار کمک و بازخورد از جامعه برنامهنویسی شد. این کد با عنوان “هسته لینوکس” شناخته میشد.
گروهی از برنامهنویسان از سراسر جهان به لینوس پیوستند و شروع به توسعه و بهبود هسته لینوکس کردند. این جامعه برنامهنویسی فعال با همکاری بینالمللی سایر برنامه نویسان باعث شد هسته لینوکس به سرعت رشد کند. در سال 1994، نسخه اولیه رسمی Linux با ورژن 1.0 منتشر شد. این نسخه اولیه شامل امکانات اساسی سیستم عامل شبیه به یونیکس بود و از آن پس، توسعه و بهبودهای بیشتری در هسته لینوکس صورت گرفت.
(اینجاش مهمه)
با گذر زمان، جامعه برنامهنویسی Linux رشد کرد و شرکتها و سازمانها نیز به توسعه و پیشرفت لینوکس کمک کردند. این شرکتها شامل ردهت (RedHat)، اینتل (Intel)، آیبیام (IBM) و بسیاری دیگر بودند. به مرور و با گذشت زمان، Linux به عنوان یک سیستم عامل پرکاربرد، به ویژه در سرورها و دستگاههای همراه، شناخته شد. همچنین، توزیعهای لینوکس محبوبی مانند اوبونتو (Ubuntu)، فدورا (Fedora) و دبیان (Debian) با امکانات و رابط کاربری متنوعی ارائه شدند.
از آن زمان تا به امروز، Linux به یکی از قدرتمندترین و پرطرفدارترین سیستم عاملها تبدیل شده است و در بسیاری از زمینهها از توزیع های مختلف Linux استفاده میشود، از جمله سرورها، دستگاههای هوشمند و رایانههای شخصی.
اگه به میخواین در آینده مهندسی نرم افزار، کامپیوتر، ای تی، شبکه و هزاران چیز دیگه مربوط به علوم کامپیوتر و کامپیوتر بخونین پیشنهاد می کنم همین الان لینوکس رو نصب کنید.
حالا چه توزیعی بریزیم؟
من نزدیک 1.5 ساله از ویندوز مهاجرت کردم به لینوکس و تاحالا سه تا توزیع مختلف روی ماشین مجازی ریختم و تست کردم. عملا انچنان تفاوت خاصی با هم ندارند ولی
برای شروع پیشنهاد می کنم (یعنی خیلی نوبی) : اوبونتو (ubuntu) یا linux mint یا manjaro ، این توزیع های خوبن
من در حال حاضر از manjaro استفاده می کنم که واقعا توزیع مناسبیه، ولی اگه اصلا لینوکس کار نکردین ubuntu یا linux mint بریزین.
حالا چجوری لینوکس بریزیم؟
مثلا برای نصب ubuntu میرم تو گل سرچ می کنیم download ubuntu و وبسایت رسمی ubuntu نسخه اخرین نسخه LTS اوبنتو رو بریزین ( در حال حاضر اخرین نسخه Ubuntu 24.04.1 LTS) هستش
[LTS یعنی چه مخفف long-term support یعنی ما معنی پنج سال به روز رسانی رایگان امنیتی میدیم که یعنی توزیع پایدار و با ثباتی واسه همین برای تازه کارا مناسبه]
یه فایلی به پسوند iso. دانلود میشه.
با نرم افزار refus این فایل رو روی یه فلش یا سی دی بوت می کنیم ( آموزش هاش داخل آقای گوگل هست و می تونین سی دی اوبونتو رو بخرید که بوت شده)
فلش رو وصل می کنیم، سیستم یه ریستارت می زنیم بعد قبل اینکه سیستم بالا بیاد یکی از دکه های f12 یا f10 یا del یا ... ( با توجه به نوع مادربرد، لپتاپ و ... احتمال 99 درصد f12 هستش) از منو بوت فلش رو انتخاب می کنیم و تامام وارد پنجره نصب اوبونتو میشیم که به شدت ساده هستش، داخل اینترنت میلیون ها آموزش نصب اوبنتو و بقیه توزیع ها هستش)
▶️| #معرفی_رشته
بریم برای یه معرفی رشته ی جداب
#مهندسی_پزشکی
☁️رشته ی مهندسی پزشکی چیه؟
ساخت تجهیزات پزشکی یکی از کارهایی هست که بچه های این رشته انجام میدن
این علم تلاش می کنه تا مهندسین پزشکی بتونن از ایده های پزشکی استفاده کنن
🌥کسی که این رشته رو خونده باید چه ویژگی هایی داشته باشه؟
خلاقیت و نو اوری داشته باشه
مسلط به زبان انگلیسی باشه
نرم افزار های تخصصی طراحی رو بلد باشه
قادر به تحلیل نیاز های مشتریان و بیماران باشه
ریاضی، فیزیک، زیست و شیمی اش قوی باشه
⛅️ تهش چی میشه؟
کار در شرکت های تخصصی تجهیزات پزشکی
کار در شرکت های دانش بنیان در حوزه ی مهندسی پزشکی
نمایندگی فروش و خدمات پس از فروش تجهیزات پزشکی وارداتی
طراحی و ساخت دستگاه های تشخیص مشکلات پزشکی و بیماری ها
کار و تحقیق در جنبه های فنی و مهندسی مربوط به سیستم های بیولوژیکی انسان ها و حیوانات
نصب، تنظیم و نگهداری، تعمیر یا پشتیبانی فنی تجهیزات پزشکی با عنوان متخصص تجهیزات پزشکی بیمارستانی
🌤 مسیر تحصیلی اش چیه؟
کارشناسی: مهندسی پزشکی
کارشناسی ارشد: بیوالکتریک، بیومکانیک، بیومتریال
دکتری: مهندسی بافت، رباتیک پزشکی، پردازش سیگنال ها با تصاویر پزشکی، ابزار دقیق پزشکی، مهندسی ورزش، بیوالکتریک، بیومکانیک، بیومتریال
منبع یک کاناله امیدوارم اطلاعات درست باشند. باز هم خودتون بررسی کنید
@ida-shateri
@بچه-های-کنکور-ریاضی-1400
@ریاضیا
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
یلدای گذشته مبارکتون 🙂❄️🌸
یه سوال داشتم از دانشجو های آلایی
روش خاصی برای جزوه نویسی دارین ؟
اون دسته دروسی که علاوه بر فایل ، صحبتای استاد هم مهمن رو چیکار میکنین ؟
من خودم نکات اضافه ی گفته شده سر کلاس و فایل خود استاد ( در صورتی که استاد فایلشو بده 🙄 ) رو با هم تو جزوه پاک نویس میکنم ولی خب آخر ترم با حجم بالای نکات چرکنویس و فایلای نوشته نشده روبرو میشم😐💔
و از طرفی خوندن و تسلط روی مطالب نسبت به جزوه نویسی مهم تره ، مخصوصا الان که نزدیک به امتحانات ترم هستیم
ممنون میشم تجربیاتتون در این زمینه رو به اشتراک بذارین 🙏🌸
گزارش مطالعه دانشجویی
-
سلام سلااااام
اومدم با خاطرات اولین روز کارآموزی بزرگسالان ترم ۳
سر صبح ساعت ۶ بیدار شدم و املت درست کردم چه املتی
سفره کاملاااا دانشجویی و خوابگاهیه
باقی املتا هم رفت مرکزبهداشت و شد صبحانه کارآموزای اونجا ببینم میتونم این املتای مریم پز رو جهانی کنم یا نه
بعدش رفتیم بیمارستان
حالا هر چی میگردم اتیکتم نیست آقا خیلی بده آدم روز اول اتیکت نداشته باشه
اصلا داشتن اتیکت نشان دهنده نظم و انضباط دانشجوعه
خلاصه که فکر کردم نیاوردمش ولی وسیله های کیفم رو که کامل ریختم بیرون به ناگاه اتیکت رویت شد و آنگاه بود که مریم از شدت خوشحالی در پوست خود نمیگنجید و فریاد شادی سر داد
خلاصه کههه رفتیم بخش جراحی
اول استاد درباره یه سری بیماری های روتین بخش توضیح داد و مراقبت های قبل و بعد از عمل
مثلا اینکه قبل از عمل باید چند ساعت یا حتی ۲۴ ساعت بیمار NPO باشه ینی از راه دهان هیچی مصرف نکنه نه غذا نه دارو نه حتی آب
چون موقع عمل وقتی داروی بیهوشی میگیره چون هیچ رفلاکس و انقباضی اتفاق نمیفته ممکنه غذا از معده برگرده و فرد دچار آسپیراسیون (مواد وارد ریه بشه) بشه
و بعد از عمل هم چند ساعت باید NPO بماند تا هوشیاری کامل رو بدست بیاره و بعد از اون هم اول تغذیه وریدی رو شروع میکنیم بعد به مرور اول مایعات گرم رو شروع میکنیم و اگر معده تحمل داشت پیش میریم و غذا میدیم بهش
موارد دیگه هم مثل چک کردن VS یا Vital sign یا علائم حیاتی ، گرفتن رضایت شخصی برای عمل، گرفتن شرح حال کامل و دقیق و ثبت در پرونده ، مشاوره های قبل از عمل که باید انجام بشه و کلییی چیزای دیگهه ... اگر هر کدوم از این اقدامات رو اگر پرستار انجام نده یا دقیق ثبت نکنه بعدا اگر هر مشکلی پیش اومد واسه مریض مسئول و مقصر اون اتفاق پرستاره و باید پاسخگو باشه
خلااااصه
چند مورد خونگیری داشتیم و نمونه فرستادیم آزمایشگاه
بعد یه آقایی بود که تصادف کرده بود و کیسه کلستومی و درن داشت که باید خارج میشد از بدنش
دِرَن انواعی داره و اینکه ترشحات و عفونت های محل جراحی شده رو خارج میکنه
این درن داخل بدن بیماره و با بخیه به پوست وصل شده که تکون نخوره و جا به جا نشه
حالا شما وقتی میخوای این درن رو دربیاری اول باید بخیه ها رو با تیغ بیستوری که خیلی کوچیکه بکشی بعد درن رو با پنس بگیری بکشی بیرون .. یکی از بچه ها رفت که این کارا رو انجام بده مریضم اصلا حوصله نداشت میگفت یکی تیغ موکت بری بدین خودم اینو ببرم شما ها بلد نیستین دستاتون میلرزه هرچی دستشو میگرفتیم کنترلش کنیم اجازه نمیداد کارمون رو انجام بدم آخرم تیغ رو گرفت و خودش زد بخیه رو بعد کلا خیلی اذیت میکرد ما کلی با محیط استریل کار میکردیم و حواسمون بود زخم آلوده نشه بعد اون دستمال کاغذی برمیداشت به همه جای شکمش میکشید️ هرچی میگفتیم عامو اذیت نکن بذار کارمون رو بکنیم میگفت نه شما ها خیلی یواش کار میکنین... خلاصه که سرپرستار بخش اومد و دعواش کرد که داری چیکار میکنی بذار کارشون رو انجام بدن دستشو محکم گرفت یکی هم درن رو کشید بیرون که حدود ۲۰ سانت بود ... بعدش که دید گفت عههه همه این تو شکم من بود؟
خلاصههه
استاجر ها داشتن پای همین بنده خدا رو گچ میگرفتن ما هم رفتیم نگاه کنیم ببینیم چطوریه .. تراکشن رو هم اونجا از نزدیک دیدیم
آقا این به دکترا هم گیر میداد یکی دوتا انگشت پاشو گرفته بود پا رو آورده بود بالا که اون یکی باند گچی رو بپیچه ... یهو دیدیم مریض داره میگه چرا اونجوری گرفتی؟ قشنگ زیر پا رو بگیر بیار بالا که ببینه بعد دکتره بهش میگفت بابا اصلا زیر پاتو نمیشه گرفت باید انگشت پا رو بگیریم بکشیم بالا این قبول نمیکرد
همون موقع دکتر بهش گفت این گچ رو که دارم میگیرم تا ساعت ۶ عصر نباید تکون بخوری که کامل خشک بشه بعد از یک ساعت دیدیم نشسته رو ویلچر داره واسه خودش راه میره تو بخش️ باز سرپرستار دعواش کرد میگفت اینجا مگه خونه خاله است؟ چرا گوش نمیدی هرچی میگیم
امرووووز یه اتفاقی افتاد خدایی یه عده هستن نمیدونم چرا انقدر گیجن
استاجر اومد به یکی بچه ها گفت دستکش داری؟
گفت لاتکس؟ گفت آره ... دست برد تو جیبش دستکش یکبار مصرف درآورد داد بهش دکتره گفت این چیه دیگههه
نمیدونستم بخندم بهش یا تاسف بخورم
حقیقتش اینه که دانشجوهای پزشکی و پرستاری یه سری درگیری های لفظی دارن باهم همیشه و طبق همین اتفاقات نباید آتو بدیم دستشون و کلا این موارد خیلی پیش میاد تو بیمارستان و پرستاریا باید صبور باشن در برابر بعضی از پزشک ها
و خب خیلی از پزشک ها هم هستن واقعا این مسئله رو بعنوان اختلاف طبقاتی نمیدونن و حتی ازشون سوال میپرسی کامل برات توضیح میدن و خیلی خوبن
بعد کارمون تموم شد و استاد گفت میتونید برید .. ما هم از فرصت استفاده کردیم و رفتیم بخش گردی و خوندن پمفلت بیماریا
از سر در بخش خودمون عکس نگرفتم حالا اینو داشته باشید از بخش گردی امروز
و یه بخش پیدا کردم که نمیدونم چیه و اگر شما اطلاعاتی درباره اش دارید به منم بگید
و اینکه همین
تا فردا خدانگهدار -
سلااام خوبین؟
روزم دوم کارآموزی ترم ۳
چرا انقدر بخش خالیه؟
تا ما مامون رو گذاشتیم تو بخش خدا همه رو شفا داد
بالا سر هر تختی که میرفتیم یا داشت ترخیص میشد یا اتاق عمل بود
نصف تختا هم که خالی بود/:
صبح که رفتیم تو بخش استاد گفت هرکی بره بالاسر یکی از تختا ازشون شرح حال بگیره بعدم ببینه جراحی شدن یا نه و مراقبت های قبل و بعد از جراحی رو ازشون بپرسید چیکار کردن بعد بیاید کنفرانس بدید
خدا رو شکر اون تختی که به من دادن مریض داشت و یه کیس کامل بود و دیروز جراحی شده بود و امروز داشت مرخص میشد:
بیمار خانم ۴۶ ساله ای بود که با شکایت درد بالای ناف و پهلو به پزشک مراجعه کرده بود. بعد از انجام تست های تشخیصی فتق تشخیص داده شد.
مراقبت های قبل از عمل: از ساعت ۱۲ شب قبل از عمل NPO ، موهای ناحیه مربوط به جراحی شیو شود ، به منظور جلوگیری از عفونت قبل از عمل بیمار استحمام کند ، به تشخیص پزشک ممکن است سوند ادراری برای بیمار گذاشته شود
مراقبت های بعد از عمل: ۱۲ ساعت ناشتا ، آموزش های تنفس عمیق به منظور جلوگیری از عفونت ناحیه گلو و جلوگیری از سرفه به بیمار داده شود
مراقبت بعد از ترخیص: برداشتن پانسمان و شستشوی محل انسزیون (برش جراحی) ، مصرف به موقع آنتی بیوتیک ها ، عدم جا به جایی وسایل سنگین بمدت ۶ هفته ، کشیدن بخیه ها ۷ تا ۱۰ روز پس از عمل
وای این خانومه خیلی خوب بود (: قشنگ همه چیو واسم توضیح داد و مثل مریضایی نبود که تا دانشجو میبینن فرار میکنن و هیچ همکاری نمیکنن
گفت فقط از ساعت ۱۰ تا ۳ شب درد داشته و بعدشم بدون هیچ مسکنی خوب شده و وقتی لبنیات میخورده شکمش ورم میکرده و فکر میکرده از چاقی هست و رژیم میگرفته(:
بعدش که اومده دکتر متوجه شده فتق داره و باید جراحی بشه پس نتیجه میگیریم که:
درد های ناحیه شکمی رو جدی بگیرید!
بعد میگفت صبح ساعت ۸ عمل شدم و شب وقتی میخواستم شام بخورم سرفه میکردم هی و این به خاطر همین عفونت گلو بود و منم بهش آموزش تنفس عمیق رو گفتم که سرفه هاش کمتر بشه
خلاصه که اینطوری
بعد واقعا هیچ کاری تو بخش نبود و ما هم با استاد نشستیم راجب بیماری ها و داروهایی که تو کاردکس نوشته بود صحبت کردیم
و ساعت ۱۱ و نیم هم دیگه گفتن برید(_:
ما هم رفتیم یکم بخش گردی
بخش های مراقبت های ویژه ورود ممنوعه و پرسنل بخش هر وقت بخوان برن باید پسورد وارد کنن تا در باز بشه
بعد اینکه یه چی دیدم رو دیوار بخش زده بودن گفتم براتون بذارم شاید دوست داشته باشید بدونید
البته اینا رو بیشتر پرستارا باید رعایت کنن️ از نظر پوشش به پزشکا من ندیدم خیلی سخت بگیرن ولی میگن که سخت میگیرن
اما خب کاری به سخت گیری هم نداشته باشیم به نظرم تو محیط کاری اونم بیمارستان که یه محیط کاملا بهداشتی هست باید این نکات رعایت بشه پزشک و غیر پزشک هم نداره
دیگه همینا بود از امروز
خدافظی -
سلااااام
روز پنجم کارآموزی جراحی عمومی ترم سه/:
امروز رفتیم بیمارستان سوار آسانسور که شدیم دیدیم یکی از دانشجوهای ترم ۷ هم اومد
فکر کردم شاید کارورزی داره این بیمارستان
بعد رفتیم تو بخش دیدیم با ما اومد بعد از سلام و احوالپرسی متوجه شدیم که استاد امروز نمیاد و همین دانشجوی ترم ۷ بعنوان استاد امروز تو بخش هستن/:
و مایی که از شدت یه سری بی برنامگی ها داشت دود از سرمون بلند میشد️
خلاصه که شروع کرد به توضیح دادن درباره یه سری بیماری های روتین بخش و ناگهان دیدیم یه خانمی از پشت سر وارد صحنه شد و گفت خانم دکتر به من زنگ زدن که امروز به جای استادتون بیام اینجا
حالا دوتایی با هم میخواستن به ما درس بدن و بخش رو بچرخونن
دیگه داشتم سر به بیابون میذاشتم از دستشون حالا بمااااند...
رفتیم به شرح حال گیری و فرآیند و تشخیص پرستاری نوشتن
بچه هاااا یه نکته ای که خیلی خیلی مهمه تو شرح حال گیری اینه که با روی باز بری سراغ بیمار و اصلا خجالت نکشی و خیلی راحت و خودمونی باهاش حرف بزنی تا راه بیاد باهات و همکاری کنه تو جواب دادن بهتون
و من خیلی میدوستم این شرح حال گیری رو به جهت اینکه یه ارتباط متعادل و دوستانه ای با بیمار میگیری و یه جورایی ترست از فضا میریزه
البته در این بین مریضایی هم هستن که همکاری نمیکنن، حالا یا خیلی خسته اند یا دیگه حوصله ندارن هی حرفای تکراری بزنن، یا به هرحال مریضن و روحیه خوبی ندارن برای صحبت کردن، یا مسن هستن و گوش هاشون نمیشنوه️
خلاصه که شرح حال گیری و نوشتن فرآیند پرستاری رو کامل برامون توضیح دادن و از هر بیماری که شرح حال میگرفتیم درباره بیماریش هم یکی از بچه ها کنفرانس میداد و استاد توضیحات تکمیلی رو میگفت ... واقعا این case metod بودن آموزش خیلیییی خوبه.. قشنگ تو ذهنت میمونه که از فلان مریض چی پرسیدی چی جواب داد چی یاد گرفتی و کلا بیماریش تو ذهنت میمونه
بعد از اون استاد رفت و ما موندیم و همون دانشجوی ترم ۷/:
یکم رفع اشکال کردیم و بعدش رفتیم داروهای ساعت ۱۲ رو بدیم
همش هم کفلین بود ما قبلا کفلین رو میریختیم تو میکروست و وصل بیمار میکردیم ولی ایندفعه بهمون گفتن IV مستقیم بزنید ینی مستقیم بزنیم تو رگ از طریق آنژیوکت
و بعدش دیدیم که کفلین ها رو به جای اینکه با ۵ سی سی(یک آب مقطر) رقیق کنن، با ۱۰ سی سی رقیق کردن و چون رقیق تر شده مشکلی نداره آی وی مستقیم هم زده بشه
البته این برای همه داروها نیستااا... روی دارو طریقه مصرفش رو نوشته که آی وی یا آی ام یا فلان...
به هر حال رفتم بالا سر مریض دیدم تازه از اتاق عمل اومده و اون حالت بیهوشی رو داره هنوز
اول صداش کردم و بهش گفتم میخوام دارو بزنم بهت بعدش کارم رو شروع کردم
فکر کنم ترومایی بود چون دوتا دستش تو آتل بود و آنژیوکت وصل شده بود به پاش
خلاصه که دارو رو گرفت
رفتم بالا سر یه مریض دیگه و همین دارو رو زدم بهش
آقا داشتم دارو رو پوش میکردم که یهو دارو پاشید بیرون و ریخت تو صورتم و چشمام
هیچی دیگه استاد همون دانشجو ترم ۷ اونطرف بود صداش کردم بیا که کفلینی شدم دیگه اومد کار رو تحویل گرفت من رفتم دست و صورتم رو شستم
بعد برگشتم گفتم چرا اینطوری شد؟
گفت به خاطر اینکه ۱- سرنگ رو کامل تو آنژیوکت فیکس نکردی ۲- سرت رو کامل گرفتی روی آنژیوکت خب معلومه اگه بریزه میریزه تو چشمت و صورتت ۳- عیبی نداره منم زیاد این اتفاق میفتاد واسم.. یه بار تو چشمم یه بار تو بینیم تو دهنم.. حالا راه میفتی عیبی نداره
این مورد ۳ رو که گفت واقعا خیالم راحت شد و آروم تر شدم/: حالا اگر اون استاد دیگه بود میگفت شما ترم ۳ هستین هنوز بلد نیستید یه آی وی مستقیم بزنید/: و سر زنش میکرد
این ترم بالایی ها درسته کل کل زیاد میکنیم باهاشون ولی خب بعضیاشونم واقعا خوبن و انگیزه میدن به آدم
نمونه اش همین که اومده بود بخش باهامون، خیلی هوامون رو داشت و کمک میکرد بهمون و هر سوالی هم که داشتیم کامل جواب میداد و اگرم بلد نبود میگفت بلد نیستم میرفت میپرسید و تحقیق میکرد بعد میومد بهمون میگفت
خلاصه که این روز از کارآموزی هم تموم شد -
bahar mohammadi 0 فارغ التحصیلان آلاءreplied to maryam111 on آخرین ویرایش توسط bahar mohammadi 0 انجام شده
maryam111
واااو چقد با جزئیات و کامل تعریف میکنین
من هر بار گزارش هاتون میخونم حس میکنم خودم اونجا بودم و تصویرش تو ذهنم حک میشه
ان شاءالله همیشه موفق باشی 🥰 -
bahar mohammadi 0 سلام عزیزم
ممنونم از بازخوردت
خیلی خوشحالم از اینکه خوشت اومده
اگه پیشنهادی هم داشتی حتما بهم بگو -
سلام خدا قوت
از فردا انشاالله منم گزارش مطالعه میدم ترم داره تموم میشه و امتحانا نزدیکن باید پر قدرت شروع کرد دیگه -
این دقیقا و کاملا خودِ منم وقتی دارم کاردکس بیمار و اوردر اینترن بخش رو میخونم -
به نام خدا
3 ساعت اصول مشاوره : که البته نصفشو سر کلاس بودم ولی انصافا همه شو فهمیدم از بسکه این درس شیرینه و استادش حرفه ای🥰
1 ساعت اصول کتابداری
یه کمم روانشناسی عمومی خوندم و تمام -
سلام سلاااام
حالا درسته از روز آخر جراحی براتون نگفتم
ولی میخوام از بخش داخلی بگمممم
از امروزش که روز دومش بود
صبح رفتیم تو بخش استاد اومد و قرار شد بریم سرم مریض رو وصل کنیم
آقااا قد بلند هم نعمتیه هااا
تنها رفتم بالا سر مریض بعد این سرم قبلیش رو میخواستم بردارم خیلی بالا بووود قدم نمیرسید دیگه یکی از همکلاسیام رو صدا زدم گفتم بیا اینو بدش به من بعد میخواستم سر سوزن رو از ست سرم جدا کنم که بزنم به آنژیوکت باز زورم بهش نمیرسید یکی از دوستامو صدا زدم اومد اونم نتونست بازش کنه
بعد همونی که قدش بلند بود سرم رو داد دستم اومد اینو باز کرد گفت بیا انقدر تلاش نمیخواست که ولی خدایی سفت بود نمیدونم چطوری بازش کرد آخه
بعد دوتا نمونه خون گرفتیم و نمونه ها رو گذاشتیم تو ظرف نمونه آزمایشات و فرستادیم آزمایشگاه
بعد استاد رست داد
رفتیم نشستیم تو همکف داشتم بیسکوییت میخوردم یهو دیدم دارن پیج میکنن کد ۹۹ داخلی!
همین الان من از بخش اومدم بیرون و هیچ خبری نبود .. یهو چیشد؟ کدوم مریض بود؟!
با خودم گفتم خدا رو شکر وقتی کد خورده که ما تو بخش نیستیم و نمیبینیم و داشتم مقاومت میکردم و نمیخواستم برم تو بخش
دوباره پیج کرد کد ۹۹ داخلی! اینبار با صدای بلند تر
(کد ۹۹ برای CPR یا احیای قلبی ریوی هست)
یه لحظه یخ زدم .. یهو یکی از بچه ها گفت پاشید بریم ببینیم چه خبره .. نمیدونستم چیکار کنم ناخودآگاه بلند شدم رفتم پشت سرشون
بالاخره رسیدیم به اتاق بیمار
دیدم تخت بغلی اونی که بهش دارو دادمه
تیم کد اومده بودن بالا سرش پرستارای بخش همه بالا سرش بود
اینترنا و کارورزا هم از بخشای دیگه اومده بودن
اتاق شلوغ بود همه با همه حواسشون داشتن مریض رو نگاه میکردن
رفتم تو اتاق دیدم آمبوبگ بهش وصله دستگاه مانیتورینگ وصله
و دستگاه شوک هم داره نوار قلب میگیره و نوار قلبی که هیچ علامتی نشون نمیده .. صافِ صاف .. ۱۱ دقیقه بود که احیا شروع شده بود
یه علامت قرمز روی دستگاه شوک بود... Asystole
مریض کلا سیستول نداشت ... ماساژ قلبی رو شروع کرده بودن
و cv line وصل بود .. لوله تراشه و کلی وسیله دیگه که اگه بخوام بگم باید کاربرد هر کدومم بگم واستون️ خلاصه که بریم سر اصل مطلب
صداهای اطراف داشت تو سرم میپیچید ... آلارم دستگاه شوک .. صحبتای پرستارا ... امید و انگیزه دادن اینترنا به ما
هر چند دقیقه نوار قلب یه موجی میگرفت ولی اون موجی که باید نبود ... موج بود ولی نه اونی که باید..
۴ تا اپی نفرین زده بودن بهش .. سرپرستار گفت پنجمی رو بزن
دو نفر مسئول ماساژ قلبی بودن یکی ماساژ میداد خسته میشد میرفت نفر دومی میومد... تو همین جا به جا شدنا دیدم محلی که ماساژ میدن گود شده و بالا نمیاد .. قفسه سینه اش شکسته بود
یه نفر بالای سرش بود و هر ۵ ثانیه یکبار آمبوبگ رو فشار میداد (شبیه بادکنکه برای اکسیژن رسانی احتمالا تو فیلما دیده باشید) و حواسش به مانیتور بود
۱۸ دقیقه گذشته بود
یهو یه اینترن که نگاهش به دستگاه شوک بود گفت نبضش برگشت rate داره .. گفتم آخیش برگشت بنده خدا
سرپرستار: یه اپی نفرین دیگه .. ماساژ رو ادامه بدید ..
از پرستار پرسیدم برگشت؟ سر تکون داد و گفت نه هنوز نبضش ضعیفه
ادامه ماجرا .. اپی نفرین ، ماساژ قلبی ، آمبوبگ و یه داروی دیگه
۲۰دقیقه گذشته بود .. سرپرستار گفت: دیگه فایده نداره فکر نمیکنم برگرده ... پرستار همون مریض با یه نگاه نا امیدانه ای بهش نگاه میکرد
هر لحظه ماساژ با انرژی بیشتری ادامه پیدا میکرد ... اون دو نفر صورتشون سرخ شده بود و دستاشون رو ورزش میدادن و تند تند شیفت عوض میکردن
از همدیگه میپرسیدن رفت؟
هر کدوم از اعضای تیم احیا سر تکون میدادن و یه نفس عمیق میکشیدن
نوار قلب دیگه شده بود یه خط صاف
پرستار: ختم سی پی آر؟
سرپرستار: آره دیگه فایده نداره
پرستاری که ماساژ میداد: بذار یه بار دیگه بریم ماساژ رو
ادامه میدادن ۲۵ دیقه گذشته بود
سرپرستار: ختم سی پی آر
خانم پرستاری که پرستار بیمار بود: نه بذارید من برم ماساژ ...
سرپرستار: چند تا اپی نفرین زدین؟
پرستار: ۹ تا
سرپرستار: دهمی رو هم بزن
زد ولی فایده نداشت .. مریض دیگه رفته بود
سرپرستار: ختم سی پی آر خسته نباشید
پرستارا ادامه میدادن .. یه ماساژ دیگه یه داروی دیگه یه اکسیژن دیگه
ادامه دادن ولی دیگه فایده نداشت یکی یکی عقب کشیدن از تخت
سرپرستار:ختم سی پی آر خسته نباشید
یکی یکی اومدن عقب با یه نگاه غمگین و ناامید ...
پرستار خود مریض اومد عقب و گفت من میرم به افسردگیم برسم️
همه به هم خسته نباشید گفتن
من ماتم برده بود ... ینی واقعا رفت؟ تموم شد؟
آره تموم شد از بخش رفتم بیرون و نشستم رو صندلی همینطوری رو به روم رو نگاه میکردم دستام یخ زده بود اصلا نمیتونستم حرف بزنم
برگشتم بخش دیدم دارن دستگاها رو ازش جدا میکنن
استاد اومده بود .. و یه ربع منتظر مایی که رفته بودیم سی پی آر ببینیم️
اول دعوامون کرد که چه فاید رفتید اونجا وایستادید؟ بلد که نبودید ... وقتتون تلف شده ... بعد دید حالمون بده دیگه هیچی نگفت
گفت برید وسیله های رگ گیری رو بیارید
رفتیم بالا سر مریض .. استاد آستین دست چپ رو زده بود بالا که رگ پیدا کنه ... دیدم بالا سر مریض نوشته دست چپ ایزوله است ( ینی به هیچ عنوان هیچ کتتری نباید وارد این دست بشه .. حالا یا فیستول داره یا هرچی..)
از پرستار بخش پرسیدیم این واقعا ایزوله است؟ گفت دکتر به صورت دیفالت دست چپ رو ایزوله واسه خودش نگه میداره که اگر یه وقتی نیاز به رگ داشت این دست رو داشته باشه واسه خودش کلا با دست چپ مریضای دکتر فلانی کاری نداشته باشید
خلاصه که دو سه نمونه خون گرفتیم و آنژیوکت زدیم و استاد گفت میتونید برید
رفتیم/:
ولی من تا وقتی که گریه نکردم خوب نشدم/:
از پرستارش پرسیدیم چش بوده این مریض؟ میگفت من الان مغزم کار نمیکنه نمیتونم حرف بزنم چیزی نپرسید ازم/:
دلم گرفت به حالش
موقعی که داشتیم میومدیم بیرون دیدیم cv line اش رو درآوردن و داره از شریان خون میپاشه بیرون با پانسمان فشاری هم مهار نشد خونریزی .. نمیدونم چیکارش کردن دیگه
بعدم که گواهی فوتش رو پزشک نوشت و لباساشو درآوردن و گذاشتنش تو کاور و بردن سردخونه
خدافظ️