آدمای اطرافمون...
-
Maryam Nateqi بزرگترن اما فک کنم زیادی بزرگترن
به خاطر سن بالا و ....
اما واقعا درک نمیکنن
بعضی وقتا واقعا نمیدونم باید چیکار کنم دیگهنوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۱۱ آخرین ویرایش توسط Maryam Nateqi انجام شدهAmin Ali Akbari
آها که اینطور اگه از بستگان هستن شاید میخوان به روش خودشون (آدمای قدیمن دیگه و طرز فکر خیلی متفاوت) به شما اهمیت بدن و نگرانی شون رو نشون بدن یا نه به یه موقعیت شما حرص میخورن و دست خودشون نیست
یا نه ممکنه از بستگان نباشه در هر صورت شاید بازم فکر میکنن با این رفتار شما رو از یه تصمیمی که دارین منصرف کنن
در کل منظورم اینه ببینین ایشون کجای پیازه؟ چه نقشی داره؟ کدوم کارتون باعث این رفتارش شده؟ اصلا از جونتون چی میخواد؟
بعد ببینین چیکار کنین کار شون اثرش روی شما کمتر میشه! مثلا یه کاری که باعث خوشحالی و حواس پرتی تون بشه اون کار رو انجام بدین و به خودتون بگین من این کار رو انجام میدم تا یادم بره رفتار اون شخص رو و چون وقت گذاشتم براش که ذهنم دیگه بهش مشغول نشه حق ندارم دوباره بهش فکر کنم اصلا ارزش شو نداره من وقت مو بخاطرش هدر بدم. -
Amin Ali Akbari
آها که اینطور اگه از بستگان هستن شاید میخوان به روش خودشون (آدمای قدیمن دیگه و طرز فکر خیلی متفاوت) به شما اهمیت بدن و نگرانی شون رو نشون بدن یا نه به یه موقعیت شما حرص میخورن و دست خودشون نیست
یا نه ممکنه از بستگان نباشه در هر صورت شاید بازم فکر میکنن با این رفتار شما رو از یه تصمیمی که دارین منصرف کنن
در کل منظورم اینه ببینین ایشون کجای پیازه؟ چه نقشی داره؟ کدوم کارتون باعث این رفتارش شده؟ اصلا از جونتون چی میخواد؟
بعد ببینین چیکار کنین کار شون اثرش روی شما کمتر میشه! مثلا یه کاری که باعث خوشحالی و حواس پرتی تون بشه اون کار رو انجام بدین و به خودتون بگین من این کار رو انجام میدم تا یادم بره رفتار اون شخص رو و چون وقت گذاشتم براش که ذهنم دیگه بهش مشغول نشه حق ندارم دوباره بهش فکر کنم اصلا ارزش شو نداره من وقت مو بخاطرش هدر بدم.نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMaryam Nateqi بله دقیقا به خاطر افکار قدیمی
کلا پایه کار ما خرابه
از اولش همون افکار قدیمی همه چیرو خراب کرد -
Maryam Nateqi بله دقیقا به خاطر افکار قدیمی
کلا پایه کار ما خرابه
از اولش همون افکار قدیمی همه چیرو خراب کردنوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAmin Ali Akbari
چه عجب متوجه شدم
خب حالا رفتار شما وابسته اس به عکس العمل ایشون
شما مثلا درک شون کنین اصلا بگین چشم شما درست میگین باشه چشم و... انقد چاپلوسی کنین کوتاه بیاد
چون دیگه ایشون هم یه قلق دارن واسه اینکه دل شون رو بدست بیارین یا ی کاری کنین که باهاتون کنار بیاد -
Amin Ali Akbari
چه عجب متوجه شدم
خب حالا رفتار شما وابسته اس به عکس العمل ایشون
شما مثلا درک شون کنین اصلا بگین چشم شما درست میگین باشه چشم و... انقد چاپلوسی کنین کوتاه بیاد
چون دیگه ایشون هم یه قلق دارن واسه اینکه دل شون رو بدست بیارین یا ی کاری کنین که باهاتون کنار بیادنوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMaryam Nateqi بله باید راهش پیدا بشه فقط امیدوارم دیر نشه
-
Maryam Nateqi بله باید راهش پیدا بشه فقط امیدوارم دیر نشه
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAmin Ali Akbari
انشاالله که دیر نمیشه، مثبت فکر کنین -
Amin Ali Akbari
انشاالله که دیر نمیشه، مثبت فکر کنیننوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام
یکم عجیب و متفاوته راه حلم ولی نظرت چیه بری باهاشون صحبت کنی؟ نه اینکه مستقیم بگی اخلاقت رو مخهه تغییرش بدهنه منظورم اینه میشه براشون بهونه درس و کنکور بیاری ک سال مهمی هست و باید درس بخونم و این حرفا و حالا یا نری خونشون یا وقتی میان درحد سلام احوال پرسی و بعد برگردی اتاقت تا وقتی ک برن!؟ این موضوع رو درک میکنن؟
مسئله اینجاست جزئیات نگفتی ب اون صورت و خب ماهم ب اون صورت نمیتونیم راهکار بدیم خلاصه خودت یه جمع بندی کن و تصمیم بگیر
موفق باشی -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
سلام
یکم عجیب و متفاوته راه حلم ولی نظرت چیه بری باهاشون صحبت کنی؟ نه اینکه مستقیم بگی اخلاقت رو مخهه تغییرش بدهنه منظورم اینه میشه براشون بهونه درس و کنکور بیاری ک سال مهمی هست و باید درس بخونم و این حرفا و حالا یا نری خونشون یا وقتی میان درحد سلام احوال پرسی و بعد برگردی اتاقت تا وقتی ک برن!؟ این موضوع رو درک میکنن؟
مسئله اینجاست جزئیات نگفتی ب اون صورت و خب ماهم ب اون صورت نمیتونیم راهکار بدیم خلاصه خودت یه جمع بندی کن و تصمیم بگیر
موفق باشینوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۰۰ آخرین ویرایش توسط Amin Ali Akbari انجام شدهSarah Ghanaatiyan بلههههه
اما یه چیزی
اونا خونه ما نمیان
من هرشب مجبورم برم خونش پیشش بخوابم
خدااااایا -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شتت چقد من://
-
سلام
یکم عجیب و متفاوته راه حلم ولی نظرت چیه بری باهاشون صحبت کنی؟ نه اینکه مستقیم بگی اخلاقت رو مخهه تغییرش بدهنه منظورم اینه میشه براشون بهونه درس و کنکور بیاری ک سال مهمی هست و باید درس بخونم و این حرفا و حالا یا نری خونشون یا وقتی میان درحد سلام احوال پرسی و بعد برگردی اتاقت تا وقتی ک برن!؟ این موضوع رو درک میکنن؟
مسئله اینجاست جزئیات نگفتی ب اون صورت و خب ماهم ب اون صورت نمیتونیم راهکار بدیم خلاصه خودت یه جمع بندی کن و تصمیم بگیر
موفق باشینوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSarah Ghanaatiyan ولی هر راهکاری ارزش امتحان کردن رو داره
-
Sarah Ghanaatiyan بلههههه
اما یه چیزی
اونا خونه ما نمیان
من هرشب مجبورم برم خونش پیشش بخوابم
خدااااایانوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAmin Ali Akbari در آدمای اطرافمون... گفته است:
Sarah Ghanaatiyan بله جزییات نگفتم
اما یه چیزی
اونا خونه ما نمیان
من هرشب مجبورم برم خونش پیشش بخوابم
خدااااایاشتت شانستو پسر
نگو ت اتاق یا هال کنار هم دیگه هم میخوابین
ک اینجوری تنها راه حل اینه دوتا چوب پنبه بکنی ت گوشت هیچی نشنوی -
Sarah Ghanaatiyan ولی هر راهکاری ارزش امتحان کردن رو داره
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAmin Ali Akbari در آدمای اطرافمون... گفته است:
Sarah Ghanaatiyan ولی هر راهکاری ارزش امتحان کردن رو داره
میخوای بری چی بگی بهشون با ای فریکی ایدیام؟
-
Amin Ali Akbari در آدمای اطرافمون... گفته است:
Sarah Ghanaatiyan ولی هر راهکاری ارزش امتحان کردن رو داره
میخوای بری چی بگی بهشون با ای فریکی ایدیام؟
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSarah Ghanaatiyan عاااام الان که هیچی
فک کن الان یه دفعه ای برم بگم چرا ولم نمکنین چرا نمیزارین برمنه الان که نمیگم
هرموقع بحثش پیش بیاد یا یه بگو مگو ای بشه به هرحال
امشبم یه بحث کوچولو کردم اما خب امیدوارم کسی از دستم ناراحت نشه... -
Amin Ali Akbari در آدمای اطرافمون... گفته است:
Sarah Ghanaatiyan بله جزییات نگفتم
اما یه چیزی
اونا خونه ما نمیان
من هرشب مجبورم برم خونش پیشش بخوابم
خدااااایاشتت شانستو پسر
نگو ت اتاق یا هال کنار هم دیگه هم میخوابین
ک اینجوری تنها راه حل اینه دوتا چوب پنبه بکنی ت گوشت هیچی نشنوینوشتهشده در ۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSarah Ghanaatiyan دقیقا
کم تر از نیم متر فاصله