هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
از هیچی غیر این برترین و بهترین گفتنا متنفر نیستم
مشاور خیلی بهتر از تو هم هست
چرا خودتو با این القاب خطاب میکنی؟؟
متواضع -
بی من داستان می سرایید؟ عیب نمیکنید؟ شرمتان نمیباد؟
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@jahad-128 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@farzam-yousefi
انگار درون چشامنش اون جای تاریک داخل کابوسم را می دیدم
سینه هم درد شدیدی گرفت انگار یک نفر از داخل وجودم مرا به سمت خودش می کشید.
سعی کردم که خودم را نگه دارم و به سمت ش نروم شروع کردم اتفاقات را برای پیتر گفتن.
تا دیدن اون اون عکس پشت در پیش رفتم که ان موج شدت گرفت و مرا به سمت خودش کشید دیگر گویا قلبم از کار افتاد. صدای پیتر در گوشم می پیچید. کسی اینجا دکتر نیست؟؟؟
کلمات و اشکال پشت عکس جلوی چشمانم امد همین طور که به سمت درونم کشیده می شدم
هر کدام از این حروف و اشکال برایم رمز گشایی می شد.آرهه
کار خودش بودد
گفته بود برنمیگرده ، گفته بود که لیاقتشو ندارم
ولی عکس بچگی منو از کجا اورده ؟منظورش چیه ؟ فک کرده من دوباره باهاش اوکی میشم ؟امروز انقدر دیوانه وار بود که تمام خاطرات بد گذشته ام رو به یاد میاوردم یه لحظه حس کردم زمان ایستاد و مه عجیبی همه جا رو فرا گرفت و اوت هیولا باز بهم نزدیک میشد ولی اینبار حس کردم کسی پیشمه پشتمو نگاه کردم نور سفید و خیره کننده ای همه جا رو فراگرفت و از دل اون نور زنی دستشو به سمتم دراز کرد حس اعتماد عجیبی بهش داشتم و چاره ای نداشتم دستشو گرفتم و انگار به هوش اومده باشم صدای پیتر رو میشنیدم که با اضطراب صدام میزد میا میا چیشد یهو کمکم کرد رو صندلی نشستم و یه لیوان آب خوردم اتفاقات امروز رو همشو به پیتر گفتم بغض کرده بودم و دیگه نتونستم تحمل کنمگریه کردم پیتر دلداریم میداد و من فقط دوس داشتم گریه کنم ناگهان دیدم پیتر رفت بعد چند دقیقه بعد با دوتا بستنی اومد پیشم میدونست من بستنی دوس دارم میون اشکام لبخند زدم پیتر دوست دوران کودکی من بود من با اون بزرگ شده بودم و بهش اعتماد کامل داشتم بهم گفت بلند شو موزه رو نشونت بدم بلند شدیم و در حال قدم زدن بودیم و داشتیم بستنی میخوردیم یه لحظه خشکم زد همون زن رویاهام بود توی موزه مجسمه ای ازش داشتیم از پیتر در مورد اون زن پرسیدم و بهش گفتم تو رویاهام اونو دیدم گفت اون کلوپاترا قدرتمندترین فرمانروای زن مصری بوده ...
-
پایین مجسمه کولپترا یک سری از اعداد پشت عکس را دیدم
روی سر بندش هم دقیقا همون تصاویری و اشکال پشت عکس من حک شده بود
ماتم برد.او که مرا نجات داد پس این اعداد و اشکال دیگر چیست؟
-
_MILAD_ مننن میگممم
-
ی پارت میگم میرم هیم
-
_MILAD_ مننن میگممم
Michael Vey
باشه شما بگید
-
پایین مجسمه کولپترا یک سری از اعداد پشت عکس را دیدم
روی سر بندش هم دقیقا همون تصاویری و اشکال پشت عکس من حک شده بود
ماتم برد.او که مرا نجات داد پس این اعداد و اشکال دیگر چیست؟
@jahad-128 درحال تجزیه تحلیل اتفاقات بودم ک سرم گیج گرف. سمت پیتر چرخیدم تا بهش بگم ی لیوان اب برام بیاره ولی با نگاه خیرش ب من و پوزخند کجش متوجه شدم ی جای کار میلنگه.. صب کن ببینم.. اون بستنی؟...
تعادلمو از دست دادم و رو زانوم افتادم. پیتر لگدی ب پهلوم زد و پخش زمین شدم.. چونمو گرفت و ب چشمام خیره شد:
همین الانشم زیادی کاراگاه بازی دراوردی کوچولوی فوضول.. -
@jahad-128 درحال تجزیه تحلیل اتفاقات بودم ک سرم گیج گرف. سمت پیتر چرخیدم تا بهش بگم ی لیوان اب برام بیاره ولی با نگاه خیرش ب من و پوزخند کجش متوجه شدم ی جای کار میلنگه.. صب کن ببینم.. اون بستنی؟...
تعادلمو از دست دادم و رو زانوم افتادم. پیتر لگدی ب پهلوم زد و پخش زمین شدم.. چونمو گرفت و ب چشمام خیره شد:
همین الانشم زیادی کاراگاه بازی دراوردی کوچولوی فوضول..Michael Vey ببینم میخوای چیکارش کنی
_MILAD_
-
Michael Vey ببینم میخوای چیکارش کنی
_MILAD_
اصلا بهبه چطور دست اوردید داخلش
خفن شد -
اصلا بهبه چطور دست اوردید داخلش
خفن شد@jahad-128 هه هه خاارجه دیگ
-
@F-Seif-0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری اره اره…
️
زهر مار و اره :|
انرژی مثبتات کو؟ -
@jahad-128 درحال تجزیه تحلیل اتفاقات بودم ک سرم گیج گرف. سمت پیتر چرخیدم تا بهش بگم ی لیوان اب برام بیاره ولی با نگاه خیرش ب من و پوزخند کجش متوجه شدم ی جای کار میلنگه.. صب کن ببینم.. اون بستنی؟...
تعادلمو از دست دادم و رو زانوم افتادم. پیتر لگدی ب پهلوم زد و پخش زمین شدم.. چونمو گرفت و ب چشمام خیره شد:
همین الانشم زیادی کاراگاه بازی دراوردی کوچولوی فوضول..Michael Vey
بابا تو چقدر نامردی من اصلا میخواستم پیتر آدم خوبی باشه
-
Michael Vey
بابا تو چقدر نامردی من اصلا میخواستم پیتر آدم خوبی باشه
-
Michael Vey
بابا تو چقدر نامردی من اصلا میخواستم پیتر آدم خوبی باشه
_MILAD_ حالا برعکس من میخواستم اون ادم بده خوب از اب دراد