گلچینی کوتاه از کتاب های معروف

[Narges_]

Sachli آره

[Sachli]

‏صدای تند تند تایپ کردن با کیبورد لپتاپ خیلی جالبه انگار خیلی مهندسی

[Sachli]

Narges_ شاید فقط چندتا از شعرایی که دوست داشته رو حفظه

[Hamed.s]

خدایا شکرت ....

[Narges_]

Sachli نه فکر کنم بد گفتم یا بد متوجه شدی
خود مهران مدیری تیتراژو خونده
بیننده های دورهمی که میرفتن رو استیج چیزی بلد نبودن

[Narges_]

در صورتی که از دروهمی خیلی وقته میگذره و من چون با آهنگ یاد گرفتم هنوزم هیچی که نه این 2 بیتو حفظم

[Sachli]

Narges_ هااا
خب چرا باید حفظ باشن؟
شاید کسی دوست نداشته باشه اصلا شعرو
یا مثلا اصلا نتونه حفظ کنه
یا جو استیج باعث شه یادش بره اون لحظه

[Sachli]

کوه با نخستین سنگ‌ها، آغاز می‌شود
و انسان با نخستین درد...

پرستو بابایی

[ماهلین سایتمون]

‏زنها را از رقصیدن منع کردند
از آواز خواندن
بوسیدن، خندیدن!
زنها در پیله‌های خود فرو رفتند
و در شعرهایشان وحشیانه رقصیدند
آواز خواندند
عشق ورزیدند
بوسیدند
اما خنده نه
فقط گریستند..

[__Aqua]

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

[Narges_]

Sachli نه ببین من فقط تعجب میکردم چون به هر حال هر چیزی که تکرار بشه دیگه به شکل ناخودآگاه میشنیه تو ذهنت
حس میکنم واسه یه سریاشون همون بالای سن سخت بوده

[__Aqua]

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی

[Narges_]

کلا صداش رو قهوه ی تلخم قشنگه
من سنتی زیاد دوست ندارم
اما آره دیگه عجیبه

[__Aqua]

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

[__Aqua]

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک

تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

[Narges_]

ما محصل بر کسی نگماشتیم:)

[__Aqua]

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک

تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند

امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی

[Narges_]

نباید بیام
بازم نمیدونم واسه چند وقت
شبتون آروم

[__Aqua]

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک

تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند

امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی

من مگر طالع خود در تو توانم دیدن

که توام آینه بخت غبار آگینی

[__Aqua]

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Aqua در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

"شهریار"

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک

تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند

امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی

من مگر طالع خود در تو توانم دیدن

که توام آینه بخت غبار آگینی

باغبان خار ندامت به جگر می شکند

برو ای گل که سزاوار همان گلچینی