هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Danial-al
اینو موافقم
اصلا کارلتو یه نماده .... می بینی حرکاتش رو ....ژاوی شده پپ و انریکه ...
چه پاسکاری هایی تو بازی میبینیم ...
خیلی خوشم میاد ازش -
@Mammal در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اشک تو چشمام جم شد 🥺
اصلا کی چنین داداشی دیدهالان گریم میگیره
حالا مثل این بچه کوچولو ها بشینم هر انگشتمو یه رنگ کنم
-
@Mammal در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اشک تو چشمام جم شد 🥺
اصلا کی چنین داداشی دیدهالان گریم میگیره
حالا مثل این بچه کوچولو ها بشینم هر انگشتمو یه رنگ کنم
-
@M-Shajarian آره خب همین سبک ک انتخاب سرمربی رو سخت میکنه
همین سبک بازی ....
من خودم واقعا دو دل بودم سر بارسا یا رئالی شدناومدم رئالی شدم از اون طرف تیم ملی اسپانیا
واقعا ترکوندم -
میدونم که همتون منتظر بودید بفهمید چیشد و حتی یه ثانیه هم از فکرم در نمیومدید
ما که رفتیم بهشون کارخونو بگیم، دوتا کار داشتم، کار اولی رو داشتم میگفتم یهو یکی از بچه هاشون اومد، داشتم ادامه میدادم یهو اون یکی اومد، آخرش دیگه پدرشون هم اومده بود داشتم با ایشون حرف میزدمکار اولی که بهانه بود، کار اصلی اون دومی بود که دیگه از شدت خجالت کلا قرمز شده بودم گفتم ولش کن «عمر سرشار از فرصت هاست
»
حالا گزینه دیگه ای هم ندارم که، بالاخره دیر یا زود باید کارمو بهشون بگم، بدبختی انقدر باید توضیح بده که قبلش باید نوبت رزور کنم
@30πR @Venus655 Ainoor Hhh Hh -
میدونم که همتون منتظر بودید بفهمید چیشد و حتی یه ثانیه هم از فکرم در نمیومدید
ما که رفتیم بهشون کارخونو بگیم، دوتا کار داشتم، کار اولی رو داشتم میگفتم یهو یکی از بچه هاشون اومد، داشتم ادامه میدادم یهو اون یکی اومد، آخرش دیگه پدرشون هم اومده بود داشتم با ایشون حرف میزدمکار اولی که بهانه بود، کار اصلی اون دومی بود که دیگه از شدت خجالت کلا قرمز شده بودم گفتم ولش کن «عمر سرشار از فرصت هاست
»
حالا گزینه دیگه ای هم ندارم که، بالاخره دیر یا زود باید کارمو بهشون بگم، بدبختی انقدر باید توضیح بده که قبلش باید نوبت رزور کنم
@30πR @Venus655 Ainoor Hhh Hh -
میدونم که همتون منتظر بودید بفهمید چیشد و حتی یه ثانیه هم از فکرم در نمیومدید
ما که رفتیم بهشون کارخونو بگیم، دوتا کار داشتم، کار اولی رو داشتم میگفتم یهو یکی از بچه هاشون اومد، داشتم ادامه میدادم یهو اون یکی اومد، آخرش دیگه پدرشون هم اومده بود داشتم با ایشون حرف میزدمکار اولی که بهانه بود، کار اصلی اون دومی بود که دیگه از شدت خجالت کلا قرمز شده بودم گفتم ولش کن «عمر سرشار از فرصت هاست
»
حالا گزینه دیگه ای هم ندارم که، بالاخره دیر یا زود باید کارمو بهشون بگم، بدبختی انقدر باید توضیح بده که قبلش باید نوبت رزور کنم
@30πR @Venus655 Ainoor Hhh Hh -
@Venus655 آخه باید بهشون بگم که کی وقت دارید تا درمورد اون موضوع صحبت کنیم، خب دیگه نصف کسایی که تو خونشون بودن اومدن دم در از خجالت ذوب شدم
البته یه نقشه B و C هم دارم -
میدونم که همتون منتظر بودید بفهمید چیشد و حتی یه ثانیه هم از فکرم در نمیومدید
ما که رفتیم بهشون کارخونو بگیم، دوتا کار داشتم، کار اولی رو داشتم میگفتم یهو یکی از بچه هاشون اومد، داشتم ادامه میدادم یهو اون یکی اومد، آخرش دیگه پدرشون هم اومده بود داشتم با ایشون حرف میزدمکار اولی که بهانه بود، کار اصلی اون دومی بود که دیگه از شدت خجالت کلا قرمز شده بودم گفتم ولش کن «عمر سرشار از فرصت هاست
»
حالا گزینه دیگه ای هم ندارم که، بالاخره دیر یا زود باید کارمو بهشون بگم، بدبختی انقدر باید توضیح بده که قبلش باید نوبت رزور کنم
@30πR @Venus655 Ainoor Hhh Hh -
@تومیوکا-گیو
سلام میرفتین سر اصل مطلب سریع
سر کار اولی خیلی لفتش نمیدادین
البته همینکه رفتین حرف زدین خودش خوبه
انشالله دفعه ی بعدی با خجالت کمتر...
=))Ainoor ایشالا
-
پرستو بابایی
الان میخونممم
آفرین دخملمAinoor
️
-
Hhh Hh به امید خدا