-
- کنار پنجره رفت
و روی صندلی نرم پارچهای
نشست:
هنوز در سفرم
خیال میکنم
در آبهای جهان قایقی است
و من-مسافر قایق-هزارها سال است
سرود زندهی دریانوردهای کهن را
به گوش روزنههای فصول میخوانم
و پیش میرانم..
مرا سفر به کجا برد؟
کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشتهای نرم فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن، و پهن کردن یک فرش
و بیخیال نشستن
و گوش دادن به
صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور؟
و در کدام بهار
درنگ خواهی کرد
و سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد؟
#سهراب سپهری
- کنار پنجره رفت
-
پرده را برداریم...
بگذاریم که احساس هوایی بخورد
#سهرابِ جان -
جانا به غریبستان چندین به چه میمانی
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانیصد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانیگر نامه نمیخوانی خود نامه تو را خواند
ور راه نمیدانی در پنجه ره دانیبازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس
با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانیای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته
از دام جهان جسته بازآ که ز بازانیهم آبی و هم جویی هم آب همیجویی
هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانیچند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان
آمیختهای با جان یا پرتو جانانینور قمری در شب قند و شکری در لب
یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانیهر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر
بازار چنین خوشتر خوش بدهی و بستانیاز عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن
زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانیمولانا
-
%(#07bd0d)[هر که در عاشقی قدم نزده است]
%(#07bd0d)[بر دل از خون دیده نم نزده است]%(#07bd0d)[او چه داند که چیست حالت عشق]
%(#07bd0d)[که بر او عشق، تیر غم نزده است]%(#0c800f)[خاقانی]
-
%(#bd0707)[دگر از درد تنهایی، به جانم یار میباید]
%(#bd0707)[دگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید]%(#bd0707)[ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح]
%(#bd0707)[نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید]%(#bd0707)[مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی]
%(#bd0707)[که میگفتم: علاج این دل بیمار میباید]%(#bd0707)[بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را]
%(#bd0707)[نمیبایست زنجیری، ولی این بار میباید]%(#8c2323)[شیخ بهایی]
-
دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن مداوا کردنش با مناگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با منبیفشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص و دریا کردنش با منبه من گو حاجت خود را اجابت میکنم آنی
طلب کن آنچه میخواهی مهیا کردنش با منبیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را جمع ، منها کردنش با منچو خوردی روزی امروز ما را شکر نعمت کن
غم فردا مخور تامین فردا کردنش با منبه قرآن آیه رحمت فراوان است ای انسان
بخوان این آیه را تفسیر و معنا کردنش با مناگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من