Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. ♥شعردانه♥
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
غیر درسی
M
سلام دوستان اونایی ک شلیک نهایی رو گرفتن راضی بودین ؟ نمراتتون خوب بود؟ من دارم میرم یازدهم می‌خوام بگیرم.
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
کانال درسی فروشی
SiliSS
سلام وقتتون بخیر بچه ها من دنبال یه کانال تلگرامی با اعضای دانش‌آموزی ، فروشی! همچین کانالی سراغ دارید؟ یا کسی رو میشناسید منو باهاشون کانکت کنید؟
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
قان قان قان! 🚙🚦
Michael VeyM
هاااعییی آقا به پیشنهاد @Neo..... تصمیم گرفتم که براتون از طریقه گواهی نامه گرفتن بگم البته اینم بگم که همه اینا با توجه به شهر خودمون و آموزشگاهی که من ثبت نام کردم هست.. ممکنه شهر شما فرق داشته باشه نمیدونم اول از همه که برای ثبت نام رفتیم آموزشگاه. بهم گفتن باید کتاب آیین نامه رو برای کلاسای تئوری داشته باشم. حالا چه بخری چه از قبل داشته باشی. منم چون نداشتم خریدم. بعد گفتن که باید اول بری احضار هویت و معاینه چشمی برای احضار هویت، رفتیم پلیس +۱۰ . فقط یه چیز مهم که باید حواستون باشه اینه کهههه.. اونجا ازتون قراره عکس بگیرن. از این عکس یهوییا مثل کارت ملی مثل من نشین همینجوری برین الان عکس من یجوریه که انگار ام کلثومم نه پرنیا خلاصه به خودتون برسین و دخترا با خودتون مقنعه ببرین که از مقنعه شپشوی اونا استفاده نکنین. برای احضار هویت تاجایی که یادمه حتی ازتون میخوام که اسمتونو به انگلیسی بنویسین پس اگه نمیدونین املای انگلیسی اسمتونو، حتما یاد بگیرین چون دیگه ثبت میشه و تغییر نمیشه داد. بعد اینجا یه مبلغی هم ازتون پول میگیرن برای معاینه چشمی هم که میگن کجا برین. اونجا هم ازتون گروه خونیتونو میپرسن (همینجوری شفاهی میپرسن پس مطمئن باشین از گروه خونیتونو. من خودم پارسال که رفته بودم، اشتباه گفته بودم و چند روز پیش تصحیح کردم). خلاصه درست بگین چون مهمه فرض کنین خدایی نکرده تصادف کنین بر حسب همین گروه خونیتونو میفهمن. بعد حالا معاینه چجوریه؟ یه معاینه چشمی میکنن.. (اگه عینکی باشین با عینک). بعد مثلا میگن با پاشنه راه برو و اینا. دقیق یادم نیست همه رو چون پارسال انجام دادم. اینجا هم یه مبلغی ازتون میگیرن. (اینسری رفتم برای همون تصحیح گروه خونی، رو دیوار زده بود ۲۴۰ هزار تومن فکر کنم. البته تصحیح گروه خونی هزینه ای نداشت.) حالا که اینکارا رو کردین اموزشگاه زمان کلاسای تئوری رو میگه. اگر درست یادم باشه، ۸ جلسه کلا کلاس تئوری دارین که ۲ جلسش فنیه. (البته فنیش هم تئوریه). هر کلاس فکر کنم ۱ ساعته بود. بعضی آموزشگاه ها هم تئوریاشون اختیاره میتونین نرین ولی خب برا ما که اجباری بود. اینم بگم که مثلا آموزشگاه ما برای شهریه (که در حال حاضر ۸۶۰۰ تومنه تقریبا)، یه مقدارشو گرفت و گفت میتونین بقیه‌شو بعدا تا جلسه ۶م کلاس عملیتون بدین بدین. حالا که کلاس تئوری تموم شد، نوبت کلاس عملیه. جلسه آخر تئوری خودشون از ما پرسیدن اگه مربی خاصی مد نظرتون هست بگین. و خانما اگه مربی آقا میخوان، باید حتما یه همراه که درجه اول هم باشه داشته باشن. منم که گفتم خانم باشه بعدش، مربی بهتون زنگ میرنه باهم هماهنگ میکنین برای کلاسای عملی. کلاسای عملی ۱۲ جلسه حدودا ۲ ساعته هست کلا. (البته ۲ ساعت باهاتون تمرین نمیکنن‍️ واسه من که مربیم ۱ ساعت و نیم تمرین میکرد‍️‍️‍️). ۱ جلسش هم تمرین تو شبه (که میگن اختیاریه و میتونین همون تو روز تمرینش کنین) این ۱۲ جلسه هم به سلیقه مربیتونه که چجوری آموزش بده. برا من که تا ۳ جلسه اول، همه چیز یعنی دنده ۱ و ۲ و ۳ و پارک دوبل و دور دو فرمونه رو یاد داد و بقیه جلسات تمرین و تکرار بود. جلسه آخر هم تنرین تو شب بود که چراغای ماشین رو بهم یاد داد. تو جلسه آخر، رفتیم آموزشگاه و باز از ما علاوه بر شهریه ای که دادیم پول خواستن یه ۵۰۰ و خوردی و یه ۲۰۰ و خوردی. جمعا ۸۳۵ میشد اگر یادم باشه.. برای کارکس ماردکس و این چرت و پرتا‍️ بعد به ما گفتن فلان روز برو فلان جا برای آزمون آیین نامه برای آیین نامه که اصلا کتابی نخوندم. یه فایل هست ۲۰ سری آزمون آیین نامه اصلی توش هست. آزمونش ۳۰ سواله هست و تا ۳ غلط مجازی. بیشتر از ۳ تا، رد میشی و دوباره باید بری آموزشگاه یه فیش ۱۰۰۰ تومنی ازشون بگیری تا هفته بعد امتحان بدی. منم همون فایل رو خوندم و تو آزمون، یکی از همون سری هایی که تو فایل بود افتاد دست من و با ۱ غلط قبول شدم. یه نکته هم بگم که به هر نفر رندوم برگه ها رو داد یعنی تو و بغل دستیات برگه مشابهی ندارین‌. یکی از اون ۲۰ سری به هر کدومتون اقتاده. پس خیلی به فکر تقلب از بقیه نباشین اما خود سرهنگه افسره چیه، خلاصه اونی که میخواست ازمون آزمون بگیره قبل شروع امتحان چند تا سوال پر تکرار رو به ما رسونده بود و سر آزمون به بچه ها کمک میکرد هر چند به من کمک نکرد گگگ بعد دوباره رفتیم آموزشگاه برای گرفتن نوبت آزمون شهری. ۲۵۰ تومن باز از ما پول گرفتن بخاطر هزینه ماشین آزمون که ما این پول رو دادیم و روز آزمون رفتیم محل قرار من و افسر بار اول، افتادم با آشغال ترین و ملعون ترین افسر قائمشهر که به حروم خوریش معروفه. نفر آخر نشستم پشت فرمون. دو قدم رفتم جلو گفت بزن دنده دو منم گاز دادم و زدم، بعد یهو گفت گاز کم دادی. ردی :| هر چی هم گفتم آقا شما بزار من یکم برم مگه میشه ۱۰ مترم نرفتم منو رد کنی که اوشون گوشش بدهکار نبود. خلاصه، وقتی بار اول رد بشی، یه جلسه تمرین اجباری داری. (بحاطر همینه که بار اول معمولا رد میکنن). ماهم رفتیم آموزشگاه یه ۶۰۰ هزار تومن برای تمرین و یه ۲۵۰ هزار تومن برای هزینه ماشین آزمون و یه ۱۰۰۰ تومن برای رد شدنم ازمون گرفتن یه جلسه تمرینم رفتیم و باز هفته بعد رفتیم آزمون این سری هم که متاسفانه استرس فراواااان داشتم. نفر اول کنار افسر نشستم و قشنگ قفل کرده بودم‌. تا نشستم گفت اون جلو ماشینه رو دوبل بگیر. منم رفتم ولی خب دوبلم خراب شد و خوردم به جدول و همونجا پیادم کرد. امااا این سری برای ۱ جلسه تمرین اختیاری زد که منم نرفتم و خودم با ماشینم تمرین کردم. رفتیم باز آموزشگاه و ۲۵۰ هزار تومن برا ماشین و ۱۰۰۰ تومن برا رد شدنم گرفت. بعد اومدیم برای سری سوم سری سوم من زرنگ بازی دراوردم. آزمونم ۱۰ شروع میشد منم ۶ صبح با ماشین خودمون رفتم تمرین. که استرسم کمتر شد. بعدشم ۱ ساعت قبل آزمون پروپرانول با دوز ۱۰ هم خوردم که دیگه محکم کاری بشه و بخاطر استرس رد نشم سری سوم، نفر دوم رفتم. اول از همه بگم چون از سری پیش ترس داشتم که پارک دوبلو خراب کنم، از بچه ها روش پارک دوبلشونو پرسیدم. بعد با یه گروه از بچه ها که همونجا رفیق شده بودیم هماهنگ شدیم که با چه ترتیبی بریم بشینیم. (بعضی افسرا میگن هر کی میخواد بشینه. اما بعضیا از رو لیستشون به ترتیب میخونن). خلاصه نفر اول دوبل رفت ماشینو و قبول شد (البته با اینکه بار اولش بود و اولش خورد به جدول، افسر بهش گفت بهت یه فرصت دیگه میدم و همینو دوباره برو. دوباره رفت و قبولش کرد). افسر بهم گفت همینو از پارک خارج شو و دوباره دوبل برو. منم همینکارو کردم و حتی وسطش خاموش کردم (چون ماشینش کولرش روشن بود و خب، فشار زیادی به ماشین اومده بود و نباید طبق عادتم با نیم کلاچ خالی عقب میرفتم. تو اینجور مواقع حتما باید یه ذره گاز داد). منم اصصصلا خودمو نباختم و با ریلکسی تمام دنده رو خلاص کردم و دوباره استارت زدم و پارکمو کامل کردم. و قبول شدم بعد قبولی، رفتم آموزشگاه کاردکس اینامو تحویل دادم و حدس بزنین چی شد؟ بااااز هم ۲۴۵ هزار تومن ازم پول گرفتن بخاطر هزینه پست گواهی نامه بعد گفتن ۱ ماه تا ۱.۵ ماه دیگه میاد که ماهم الان منتظریم ببینیم ایشالله موقع اومدن گواهی نامه هم ازمون پولی میگیرن یا نه حالا فعلا این مقدار تجربه رو داشته باشین تا فکر کنم ببینم چه جزئیات دیگه ای یادمه شماهم سوالی داشتیم حتتتما بپرسییین و راننده های دیگه حتما تجربیاتتونو در اختیار بزارین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
چالش 20 حقیقت
مهربونم
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه . من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن ) پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره.... حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟ این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم. **اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین ! خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید @alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an اخراج نشوم صلوات
غیر درسی
ایران رو به یاد بیار!
Michael VeyM
Topic thumbnail image
غیر درسی
سلام
N
کسی هست که کتاب های یازدهم و دوازدهم تجربی رو داشته باشه
غیر درسی
The Charming English 🌱
Anzw 18A
خبببب سلاممم چطورین؟ خیلی یهویی ایده ان تاپیک به ذهنم رسید و راستش رو بخواید اصلا چک نکردم ببینم یه همچین چیز فعالی داریم یا نه:))))) ماجرا از چه قراره؟ آقا اگه هررررر نکته گرامری، اصطلاح، ضرب المثل، لغت یا هرررررررررر چیزِ اینجوریِ انگلیسیِ جالبی خوندین یا بلد بودین بیایین اینجا با هم دیگه به اشتراک بذاریم هر از گاهی🫠 اینکه چقدر و مطلب و نکته ساده است یا پیچیده است واقعا واقعا فرقی نداره و مشکلی ایجاد نمی کنه... خلاصه اینکه راحت باشین... راحت و فعاااااااااال دعوت می کنم از: همه تون:) -کنارهم کلی چیز میز یاد میگیرم:) @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @انسانیا @ریاضیا @همیار @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
Mr. PerfectM
سلام دوستان هدفم از زدن این تاپیک اینکه: شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم لطفا شما هم در این مسیر یارا باشید. تا حداقل شبی یه قطره از اقیانوس علم را به معلومات خود بیافزاییم.
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
یه مشکل فنی پیش اومده❌️❌️
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. امروز یه برنامه رو از یه سایت که نمیدونم معتبر بود یا نه گرفتم یه مدت بعد از نصبش ۳ گیگ باقیمونده از نتم رو تموم کرد باز یه بسته ۱.۵ گیگی خریدم که اون هم تموم شد چیکار کنم؟ البته برنامه رو حذف کردم همون لحظه @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
*پادکستجات*
dlrmD
%(#1fb5ad)[سلام رفیق رفقا]:) حال دلاتون آروم... همون طور که از اسم تاپیک پیداست این تاپیک مخصوص "%(#b51f1f)[پادکست]" هستش:) این تاپیک رو زدیم که از این به بعد توی تایمایی که حسِ درستون نیست و حال گوش کردن به هیچ آهنگی رو ندارین،پادکست های اینجا رو پلی کنید، سرتون رو بذارید روی دستتون و چشماتون رو ببندین و یکم ریلکس کنید:) این تاپیک جای آهنگ %(#d66666)[نیست] ما آهنگ هامون رو اینجا میذاریم این تاپیک جای شعر %(#d66666)[نیست] ما شعرهامون رو اینجا میذاریم اینجا صرفا تاپیکیِ برای دکلمه و پادکست هایی که به نظرتون میتونه حالِ دل رو خوب کنه و شایدم چند دقیقه ای به فکر وابدارتمون:)) حتی این پادکست هارو میشه شب قبل خواب هم گوش داد و جای فکر کردن به مشکلات روزانه یکم غرق متن و صدای گوینده شد:) پس... بسم الله دعوت می کنم از: @ادمین هامون @ناظم های منظممون:)) @همیار های باهوشمون @فارغ-التحصیلان-آلاء که چقدم بح بح @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا که خیلی خفنیم :)) @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا که شمام خفنید :)) @رتبه-های-انجمن-آلاء که موجب افتخارمونین @خیرین-کوچک-دریا-دل که آلاء رو به شما هم مدیونیم:) و همه ی @دانش-آموزان-آلاء تشکر هم بکنم از @آسمان-آبی واسه مهربونیش و پیشنهاد خفنش جات جات و امیدوارم تاپیک رو نبندن بچه های بالا @ادمین
غیر درسی
My dear books📖
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
خط خط یه گردو 😍❤
اکالیپتوسا
Topic thumbnail image
غیر درسی

♥شعردانه♥

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
9.3k دیدگاه‌ها 485 کاربران 379.7k بازدیدها 337 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • M.anM آفلاین
    M.anM آفلاین
    M.an
    مدیر
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #52

    خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست ؟
    طاقت بار فراق این همه ایامم نیست ؟

    #سعدی

    دوست داشتنیه

    چیزی که عاشقش هستی رو پیدا کن و بذار بکشتت.

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    5
    • parastouP آفلاین
      parastouP آفلاین
      parastou
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط parastou انجام شده
      #53

      اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
      گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
      صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
      دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
      خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
      بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
      هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
      آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
      اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
      زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
      خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

      پروین اعتتصامی

      D parastouP 2 پاسخ آخرین پاسخ
      3
      • parastouP parastou

        اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
        گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
        صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
        دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
        خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
        بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
        هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
        آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
        اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
        زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
        خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

        پروین اعتتصامی

        D آفلاین
        D آفلاین
        dr.mahdie
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #54

        @parastu23 زیبا بود
        از کی بود؟

        تعطیل شد :)

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • parastouP parastou

          اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
          گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
          صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
          دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
          خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
          بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
          هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
          آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
          اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
          زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
          خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

          پروین اعتتصامی

          parastouP آفلاین
          parastouP آفلاین
          parastou
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط parastou انجام شده
          #55

          @parastu23 در ♥شعردانه♥ گفته است:

          اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
          گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
          صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
          دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
          خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
          بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
          هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
          آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
          اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
          زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
          خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

          پروین اعتصامی

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • parastouP آفلاین
            parastouP آفلاین
            parastou
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #56

            کاهلی در گوشه‌ای افتاد سست

            خسته و رنجور، اما تندرست

            عنکبوتی دید بر در، گرم کار

            گوشه گیر از سرد و گرم روزگار

            دوک همت را به کار انداخته

            جز ره سعی و عمل نشناخته

            پشت در افتاده، اما پیش بین

            از برای صید، دائم در کمین

            رشته‌ها رشتی ز مو باریکتر

            زیر و بالا، دورتر، نزدیکتر

            پرده می ویخت پیدا و نهان

            ریسمان می تافت از آب دهان

            درس ها می داد بی نطق و کلام

            فکرها می‌پخت با نخ های خام

            کاردانان، کار زین سان می کنند

            تا که گویی هست، چوگان می زنند

            گه تبه کردی، گهی آراستی

            گه درافتادی، گهی برخاستی

            کار آماده ولی افزار نه

            دایره صد جا ولی پرگار نه

            زاویه بی حد، مثلث بی شمار

            این مهندس را که بود آموزگار؟!

            کار کرده، صاحب کاری شده

            اندر آن معموره معماری شده

            این چنین سوداگری را سودهاست

            وندرین یک تار، تار و پودهاست

            پای کوبان در نشیب و در فراز

            ساعتی جولا، زمانی بندباز

            پست و بی مقدار، اما سربلند

            ساده و یک دل، ولی مشکل پسند

            اوستاد اندر حساب رسم و خط

            طرح و نقشی خالی از سهو و غلط

            گفت کاهل کاین چه کار سرسری ست؟

            آسمان، زین کار کردنها بری ست

            کوها کارست در این کارگاه

            کس نمی‌بیند ترا، ای پر کاه

            می تنی تاری که جاروبش کنند؟

            می کشی طرحی که معیوبش کنند؟

            هیچ گه عاقل نسازد خانه‌ای

            که شود از عطسه‌ای ویرانه‌ای

            پایه می سازی ولی سست و خراب

            نقش نیکو می زنی، اما بر آب

            رونقی می جوی گر ارزنده‌ای

            دیبه‌ای می باف گر بافنده‌ای

            کس ز خلقان تو پیراهن نکرد

            وین نخ پوسیده در سوزن نکرد

            کس نخواهد دیدنت در پشت در

            کس نخواهد خواندنت ز اهل هنر

            بی سر و سامانی از دود و دمی

            غرق در طوفانی از آه و نمی

            کس نخواهد دادنت پشم و کلاف

            کس نخواهد گفت کشمیری بباف

            بس زبر دست ست چرخ کینه‌توز

            پنبه ی خود را در این آتش مسوز

            چون تو نساجی، نخواهد داشت مزد

            دزد شد گیتی، تو نیز از وی بدزد

            خسته کردی زین تنیدن پا و دست

            رو بخواب امروز، فردا نیز هست

            تا نخوردی پشت پایی از جهان

            خویش را زین گوشه گیری وارهان

            گفت آگه نیستی ز اسرار من

            چند خندی بر در و دیوار من؟!

            علم ره بنمودن از حق، پا ز ما

            قدرت و یاری از او، یارا ز ما

            تو به فکر خفتنی در این رباط

            فارغی زین کارگاه و زین بساط

            در تکاپوییم ما در راه دوست

            کارفرما او و کارآگاه اوست

            گر چه اندر کنج عزلت ساکنم

            شور و غوغایی ست اندر باطنم

            دست من بر دستگاه محکمی ست

            هر نخ اندر چشم من ابریشمی است

            کار ما گر سهل و گر دشوار بود

            کارگر می خواست، زیرا کار بود

            صنعت ما پرده‌های ما بس است

            تار ما هم دیبه و هم اطلس است

            ما نمی‌بافیم از بهر فروش

            ما نمی گوییم کاین دیبا بپوش

            عیب ما زین پرده‌ها پوشیده شد

            پرده ی پندار تو پوسیده شد

            گر، درد این پرده، چرخ پرده در

            رخت بر بندم، روم جای دگر

            گر سحر ویران کنند این سقف و بام

            خانه ی دیگر بسازم وقت شام

            گر ز یک کنجم براند روزگار

            گوشه ی دیگر نمایم اختیار

            ما که عمری پرده‌داری کرده‌ایم

            در حوادث، بردباری کرده‌ایم

            گاه جاروبست و گه گرد و نسیم

            کهنه نتوان کرد این عهد قدیم

            ما نمی‌ترسیم از تقدیر و بخت

            آگهیم از عمق این گرداب سخت

            آنکه داد این دوک، ما را رایگان

            پنبه خواهد داد بهر ریسمان

            هست بازاری دگر، ای خواجه تاش

            کاندر آنجا می‌شناسند این قماش

            صد خریدار و هزاران گنج زر

            نیست چون یک دیده ی صاحب نظر

            تو ندیدی پرده ی دیوار را

            چون ببینی پرده ی اسرار را

            خرده می‌گیری همی بر عنکبوت

            خود نداری هیچ جز باد بروت

            ما تمام از ابتدا بافنده‌ایم

            حرفت ما این بود تا زنده‌ایم

            سعی کردیم آنچه فرصت یافتیم

            بافتیم و بافتیم و بافتیم

            پیشه‌ام این ست، گر کم یا زیاد

            من شدم شاگرد و ایام اوستاد

            کار ما اینگونه شد، کار تو چیست؟

            بار ما خالی است، دربار تو چیست؟

            می نهم دامی، شکاری می زنم

            جوله‌ام، هر لحظه تاری می‌تنم

            خانه ی من از غباری چون هباست

            آن سرایی که تو می سازی کجاست؟

            خانه ی من ریخت از باد هوا

            خرمن تو سوخت از برق هوی

            من بری گشتم ز آرام و فراغ

            تو فکندی باد نخوت در دماغ

            ما زدیم این خیمه ی سعی و عمل

            تا بدانی قدر وقت بی بدل

            گر که محکم بود و گر سست این بنا

            از برای ماست، نز بهر شما

            گر به کار خویش می‌پرداختی

            خانه‌ای زین آب و گل می‌ساختی

            می گرفتی گر به همت رشته‌ای

            داشتی در دست خود سر رشته‌ای

            عارفان، از جهل رخ برتافتند

            تار و پودی چند در هم بافتند

            دوختند این ریسمان ها را به هم

            از دراز و کوته و بسیار و کم

            رنگرز شو، تا که در خم هست رنگ

            برق شد فرصت، نمی داند درنگ

            گر بنایی هست باید برفراشت

            ای بسا امروز کان فردا نداشت

            نقد امروز ار ز کف بیرون کنیم

            گر که فردایی نباشد، چون کنیم؟

            عنکبوت، ای دوست، جولای خداست

            چرخه‌اش می گردد، اما بی صداست

            پروین اعتصامی

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • D آفلاین
              D آفلاین
              dr.mahdie
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #57

              متن جایگزین

              تعطیل شد :)

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              1
              • D آفلاین
                D آفلاین
                dr.mahdie
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #58

                متن جایگزین

                تعطیل شد :)

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                1
                • D آفلاین
                  D آفلاین
                  dr.mahdie
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #59

                  متن جایگزین

                  تعطیل شد :)

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • parastouP آفلاین
                    parastouP آفلاین
                    parastou
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #60

                    براهی در، سلیمان دید موری

                    که با پای ملخ میکرد زوری

                    بزحمت، خویش را هر سو کشیدی

                    وزان بار گران، هر دم خمیدی

                    ز هر گردی، برون افتادی از راه

                    ز هر بادی، پریدی چون پر کاه

                    چنان در کار خود، یکرنگ و یکدل

                    که کارآگاه، اندر کار مشکل

                    چنان بگرفته راه سعی در پیش

                    که فارغ گشته از هر کس، جز از خویش

                    نه‌اش پروای از پای اوفتادن

                    نه‌اش سودای کار از دست دادن

                    بتندی گفت کای مسکین نادان

                    چرائی فارغ از ملک سلیمان

                    مرا در بارگاه عدل، خوانهاست

                    بهر خوان سعادت، میهمانهاست

                    بیا زین ره، بقصر پادشاهی

                    بخور در سفرهٔ ما، هر چه خواهی

                    به خار جهل، پای خویش مخراش

                    براه نیکبختان، آشنا باش

                    ز ما، هم عشرت آموز و هم آرام

                    چو ما، هم صبح خوشدل باش و هم شام

                    چرا باید چنین خونابه خوردن

                    تمام عمر خود را بار بردن

                    رهست اینجا و مردم رهگذارند

                    مبادا بر سرت پائی گذارند

                    مکش بیهوده این بار گران را

                    میازار از برای جسم، جان را

                    بگفت از سور، کمتر گوی با مور

                    که موران را، قناعت خوشتر از سور

                    چو اندر لانهٔ خود پادشاهند

                    نوال پادشاهان را نخواهند

                    برو جائیکه جای چاره‌سازیست

                    که ما را از سلیمان، بی نیازیست

                    نیفتد با کسی ما را سر و کار

                    که خود، هم توشه داریم و هم انبار

                    بجای گرم خود، هستیم ایمن

                    ز سرمای دی و تاراج بهمن

                    چو ما، خود خادم خویشیم و مخدوم

                    بحکم کس نمیگردیم محکوم

                    مرا امید راحتهاست زین رنج

                    من این پای ملخ ندهم بصد گنج

                    مرا یک دانهٔ پوسیده خوشتر

                    ز دیهیم و خراج هفت کشور

                    گرت همواره باید کامکاری

                    ز مور آموز رسم بردباری

                    مرو راهی که پایت را ببندند

                    مکن کاری که هشیاران بخندند

                    گه تدبیر، عاقل باش و بینا

                    راه امروز را مسپار فردا

                    بکوش اندر بهار زندگانی

                    که شد پیرایهٔ پیری، جوانی

                    حساب خود، نه کم گیر و نه افزون

                    منه پای از گلیم خویش بیرون

                    اگر زین شهد، کوته‌داری انگشت

                    نکوبد هیچ دستی بر سرت مشت

                    چه در کار و چه در کار آزمودن

                    نباید جز بخود، محتاج بودن

                    هر آن موری که زیر پای زوریست

                    سلیمانیست، کاندر شکل موریست

                    پروین اعتصامی

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    2
                    • parastouP آفلاین
                      parastouP آفلاین
                      parastou
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #61

                      شنیدستم که وقت برگریزان

                      شد از باد خزان، برگی گریزان

                      میان شاخه‌ها خود را نهان داشت

                      رخ از تقدیر، پنهان چون توان داشت

                      بخود گفتا کازین شاخ تنومند

                      قضایم هیچگه نتواند افکند

                      سموم فتنه کرد آهنگ تاراج

                      ز تنها سر، ز سرها دور شد تاج

                      قبای سرخ گل دادند بر باد

                      ز مرغان چمن برخاست فریاد

                      ز بن برکند گردون بس درختان

                      سیه گشت اختر بس نیکبختان

                      به یغما رفت گیتی را جوانی

                      کرا بود این سعادت جاودانی

                      ز نرگس دل، ز نسرین سر شکستند

                      ز قمری پا، ز بلبل پر شکستند

                      برفت از روی رونق بوستان را

                      چه دولت بی گلستان باغبان را

                      ز جانسوز اخگری برخاست دودی

                      نه تاری ماند زان دیبا، نه پودی

                      بخود هر شاخه‌ای لرزید ناگاه

                      فتاد آن برگ مسکین بر سر راه

                      از آن افتادن بیگه، برآشفت

                      نهان با شاخک پژمان چنین گفت

                      که پروردی مرا روزی در آغوش

                      بروز سختیم کردی فراموش

                      نشاندی شاد چون طفلان بمهدم

                      زمانی شیردادی، گاه شهدم

                      بخاک افتادنم روزی چرا بود

                      نه آخر دایه‌ام باد صبا بود

                      هنوز از شکر نیکیهات شادم

                      چرا بی موجبی دادی به بادم

                      هنرهای تو نیرومندیم داد

                      ره و رسم خوشت، خورسندیم داد

                      گمان میکردم ای یار دلارای

                      که از سعی تو باشم پای بر جای

                      چرا پژمرده گشت این چهر شاداب

                      چه شد کز من گرفتی رونق و آب

                      بیاد رنج روز تنگدستی

                      خوشست از زیردستان سرپرستی

                      نمودی همسر خوبان با غم

                      ز طیب گل، بیاکندی دماغم

                      کنون بگسستیم پیوند یاری

                      ز خورشید و ز باران بهاری

                      دمی کاز باد فروردین شکفتم

                      بدامان تو روزی چند خفتم

                      نسیمی دلکشم آهسته بنشاند

                      مرا بر تن، حریر سبز پوشاند

                      من آنگه خرم و فیروز بودم

                      نخستین مژدهٔ نوروز بودم

                      نویدی داد هر مرغی ز کارم

                      گهرها کرد هر ابری نثارم

                      گرفتم داشتم فرخنده نامی

                      چه حاصل، زیستم صبحی و شامی

                      بگفتا بس نماند برگ بر شاخ

                      حوادث را بود سر پنجه گستاخ

                      چو شاهین قضا را تیز شد چنگ

                      نه از صلحت رسد سودی نه از چنگ

                      چو ماند شبرو ایام بیدار

                      نه مست اندر امان باشد، نه هشیار

                      جهان را هر دم آئینی و رائی است

                      چمن را هم سموم و هم صبائی است

                      ترا از شاخکی کوته فکندند

                      ولیک از بس درختان ریشه کندند

                      تو از تیر سپهر ار باختی رنگ

                      مرا نیز افکند دست جهان سنگ

                      نخواهد ماند کس دائم بیک حال

                      گل پارین نخواهد رست امسال

                      ندارد عهد گیتی استواری

                      چه خواهی کرد غیر از سازگاری

                      ستمکاری، نخست آئین گرگست

                      چه داند بره کوچک یا بزرگست

                      تو همچون نقطه، درمانی درین کار

                      که چون میگردد این فیروزه پرگار

                      نه تنها بر تو زد گردون شبیخون

                      مرا نیز از دل و دامن چکد خون

                      جهانی سوخت ز اسیب تگرگی

                      چه غم کاز شاخکی افتاد برگی

                      چو تیغ مهرگانی بر ستیزد

                      ز شاخ و برگ، خون ناب ریزد

                      بساط باغ را بی گل صفا نیست

                      تو برگی، برگ را چندان بها نیست

                      چو گل یکهفته ماند و لاله یکروز

                      نزیبد چون توئی را ناله و سوز

                      چو آن گنجینه گلشن را شد از دست

                      چه غم گر برگ خشکی نیست یا هست

                      مرا از خویشتن برتر مپندار

                      تو بشکستی، مرا بشکست بازار

                      کجا گردن فرازد شاخساری

                      که بر سر نیستش برگی و باری

                      نماند بر بلندی هیچ خودخواه

                      درافتد چون تو روزی بر گذرگاه

                      پروین اعتصامی

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      3
                      • F آفلاین
                        F آفلاین
                        fotros313
                        دانش آموزان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #62

                        احسان ، هنری نیست به امید تلافی

                        نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید

                        #صائب_تبریزی

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        4
                        • Dr.SaraaaD آفلاین
                          Dr.SaraaaD آفلاین
                          Dr.Saraaa
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.Saraaa انجام شده
                          #63

                          فرقِمان هم فقط در اینجا بود

                          او خودش بود و من خودم بودم ...

                          #علیرضا اذر

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          7
                          • banooB آفلاین
                            banooB آفلاین
                            banoo
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #64

                            http://forum.alaatv.com/topic/3277/تست-قرابت/1342#

                            گر از یادم رود عالم
                            تو از یادم
                            نخواهی رفت

                            #شهریار

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            2
                            • banooB آفلاین
                              banooB آفلاین
                              banoo
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #65

                              آی چه قدر اینو دوست دارم

                              با آن همه دلداده
                              دلش بسته ی ما شد ،
                              ای من به فدای
                              دل دیوانه پسندش ...

                              #سیمین_بهبهانی

                              گر از یادم رود عالم
                              تو از یادم
                              نخواهی رفت

                              #شهریار

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              5
                              • banooB آفلاین
                                banooB آفلاین
                                banoo
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #66

                                روز اول که دیدمش گفتم
                                آنکه روزم سیه کند این است

                                #عراقی

                                گر از یادم رود عالم
                                تو از یادم
                                نخواهی رفت

                                #شهریار

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                8
                                • MahbubeM آفلاین
                                  MahbubeM آفلاین
                                  Mahbube
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #67

                                  چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
                                  تو صنم نمی‌گذاری که مرا نماز باشد
                                  نه چنین حساب کردم چو تو دوست می‌گرفتم
                                  که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
                                  دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
                                  که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
                                  سعدی

                                  چال روی گونه ات اخر مرا دق میدهد...

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  6
                                  • F آفلاین
                                    F آفلاین
                                    fotros313
                                    دانش آموزان آلاء
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #68

                                    خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی!

                                    که بی قرار نباشد، که بی قرار شوی . . .

                                    #محمد_حسینی

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    6
                                    • _MILAD__ آفلاین
                                      _MILAD__ آفلاین
                                      _MILAD_
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #69

                                      گيسوان تو روي حبل وريدت هستند
                                      به لبانم چقدر سخت شده اينكه حسودي نكنم

                                      من تهی پیمانه بودم، سر کشیدم خویش را

                                      paripariP 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      4
                                      • _MILAD__ _MILAD_

                                        گيسوان تو روي حبل وريدت هستند
                                        به لبانم چقدر سخت شده اينكه حسودي نكنم

                                        paripariP آفلاین
                                        paripariP آفلاین
                                        paripari
                                        فارغ التحصیلان آلاء
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #70

                                        _MILAD_
                                        شاعر شدیاااااااااااااااااا
                                        خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

                                        دانشجو
                                        کمک در امور مشاوره بصورت رایگان دراسرع وقت :)

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • AmirbernosiA آفلاین
                                          AmirbernosiA آفلاین
                                          Amirbernosi
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #71

                                          صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
                                          كه سر به كوه و بيابان تو داد هاي ما را
                                          شكرفروش كه عمرش دراز باد چرا
                                          تفقدي نكند طوطي شكرخا را

                                          #حافظ

                                          D 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          3
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 3
                                          • 4
                                          • 5
                                          • 6
                                          • 7
                                          • 466
                                          • 467
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع