هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
@نوشابه
چرا خنده یا گریه ((:؟
حالا بزار ببینم واکنشم چیه*.* -
این یکم شعر نو طور شده
چشم هایت باز است
و فضا تاریک است
داد ها میزنی اما
تو دهانت به خلاء نزدیک است
رنگ ها بر دل خود میپاشی
آبرنگ تو فقط آب بوَد
بی رنگ است
قصد پرواز نداری دلقک ؟
دارم اما
بالهایم به مثال فکرت
کوتاه است
تیر را مینهی در قلب کمان
میکشی سخت ولی میدانی
نه کمانت زه داشت
نه که تیرت نوک داشت
خنده ات میگیرد در دلت میخندی
ناگهان میفهمی
تو نه خنده بلدی
نه که دل در بدنت موجود است .
#نوش آبه -
این یکم شعر نو طور شده
چشم هایت باز است
و فضا تاریک است
داد ها میزنی اما
تو دهانت به خلاء نزدیک است
رنگ ها بر دل خود میپاشی
آبرنگ تو فقط آب بوَد
بی رنگ است
قصد پرواز نداری دلقک ؟
دارم اما
بالهایم به مثال فکرت
کوتاه است
تیر را مینهی در قلب کمان
میکشی سخت ولی میدانی
نه کمانت زه داشت
نه که تیرت نوک داشت
خنده ات میگیرد در دلت میخندی
ناگهان میفهمی
تو نه خنده بلدی
نه که دل در بدنت موجود است .
#نوش آبه@نوشابه
با صدای خودت هم خوندیش ؟(:نه خندم گرفت نه گریه ام،بنظرم خیلی خوب میگی ((((((((((:
-
این یکم شعر نو طور شده
چشم هایت باز است
و فضا تاریک است
داد ها میزنی اما
تو دهانت به خلاء نزدیک است
رنگ ها بر دل خود میپاشی
آبرنگ تو فقط آب بوَد
بی رنگ است
قصد پرواز نداری دلقک ؟
دارم اما
بالهایم به مثال فکرت
کوتاه است
تیر را مینهی در قلب کمان
میکشی سخت ولی میدانی
نه کمانت زه داشت
نه که تیرت نوک داشت
خنده ات میگیرد در دلت میخندی
ناگهان میفهمی
تو نه خنده بلدی
نه که دل در بدنت موجود است .
#نوش آبه@نوشابه با اجازت کپیش کنم ؟.
-
@نوشابه با اجازت کپیش کنم ؟.
-
@نوشابه
با صدای خودت هم خوندیش ؟(:نه خندم گرفت نه گریه ام،بنظرم خیلی خوب میگی ((((((((((:
-
@نوشابه
بخونش (: اگه صدای خوبی هم نداری حتی (((:
داستان هم مینویسی ؟؟ -
اینم از درد شونه که امشب داشتم نوشتم اابته یکم بعضی جاهاش مربوط به یه چیزایی هست که نمیشه گفت
در درد تو ، در آمده جانم
ای کتف و پر و شانه و بالم
از درد من امشب به که نالم
شاید که کنم بغض به حالم
نیستی تو نیستی! عامل دردم
عامل آن قلب جدا گشته ز آدم
درد تو شوخی مستانه ما بود
درد او مرگ که نه سوزش ما بود
سوختم من سوختم با همه ی اعضایم
لب به لب سینه ی من پر شده از دود
درد تنهایی و بغضی که گلوگیر نبود
چشم ها بسته شدند با رنگ کبود
چشمه ها از دل ما جاری شد
سوی دریا ک دویدند ولی صحرا بود
آرام به آرام بدنم یا خونم میشد سرد
همه چیزم به فنا بود به جز مرگ یا درد
کوه دردی بودی الکی امشب هم
تو تَرَک یا ک شکستی امشب ای مثلا مرد
در درد تو قافیه دگر جامانده
مهمان دل تو شده ام ناخوانده
من شعر بگویم تو بخوان شر و وری
عاقبت یافت هر آنکس که بود جوینده -
@نوشابه
بخونش (: اگه صدای خوبی هم نداری حتی (((:
داستان هم مینویسی ؟؟ -
اینم از درد شونه که امشب داشتم نوشتم اابته یکم بعضی جاهاش مربوط به یه چیزایی هست که نمیشه گفت
در درد تو ، در آمده جانم
ای کتف و پر و شانه و بالم
از درد من امشب به که نالم
شاید که کنم بغض به حالم
نیستی تو نیستی! عامل دردم
عامل آن قلب جدا گشته ز آدم
درد تو شوخی مستانه ما بود
درد او مرگ که نه سوزش ما بود
سوختم من سوختم با همه ی اعضایم
لب به لب سینه ی من پر شده از دود
درد تنهایی و بغضی که گلوگیر نبود
چشم ها بسته شدند با رنگ کبود
چشمه ها از دل ما جاری شد
سوی دریا ک دویدند ولی صحرا بود
آرام به آرام بدنم یا خونم میشد سرد
همه چیزم به فنا بود به جز مرگ یا درد
کوه دردی بودی الکی امشب هم
تو تَرَک یا ک شکستی امشب ای مثلا مرد
در درد تو قافیه دگر جامانده
مهمان دل تو شده ام ناخوانده
من شعر بگویم تو بخوان شر و وری
عاقبت یافت هر آنکس که بود جوینده@نوشابه
باشه وارد جزئیاتش نمیشم ((:
ولی اینجاشو دوست دارم((((:
درد تو شوخی مستانه ما بود
درد او مرگ که نه سوزش ما بود -
@نوشابه
باشه وارد جزئیاتش نمیشم ((:
ولی اینجاشو دوست دارم((((:
درد تو شوخی مستانه ما بود
درد او مرگ که نه سوزش ما بود -
اینم یکم حالم گرفته بود
نوشتم
در درد غوطه میخوریم و گنگ میمیریم
بر روی بند ها می دویم و روی بند دار لغزیدیم
انگشت نمای جمع دلقکان بی سر و پا
پشت نقاب خنده های بی امانمان باریدیم
تنها زدیم به قلب جنگل و هرگز نترسیدیم
ما ذوب می شویم در این حرارت و باز لرزیدیم
از پر سبک تر و از بادصبا روان تریم
کافر شدیم به عشق تو و مرتد از این دینیم -
@نوشابه
هر چی بیشتر به عمقش فکر میکنم
منحرف میشم کمی (:عه خب ی جا بزار
اینجا هم میزاریشون ؟
همشو ی جا بزاری بیکار بشم میخونم((((((((:
وحشتناک دوست دارم این چیزارو ((((((: -
@نوشابه
-
@نوشابه
-
اینم یکم حالم گرفته بود
نوشتم
در درد غوطه میخوریم و گنگ میمیریم
بر روی بند ها می دویم و روی بند دار لغزیدیم
انگشت نمای جمع دلقکان بی سر و پا
پشت نقاب خنده های بی امانمان باریدیم
تنها زدیم به قلب جنگل و هرگز نترسیدیم
ما ذوب می شویم در این حرارت و باز لرزیدیم
از پر سبک تر و از بادصبا روان تریم
کافر شدیم به عشق تو و مرتد از این دینیم@نوشابه
چقدر ذهن عجیبی داری ((:
من وقتی حالم بده مخم نمیکشه کلا
اونوقت اینقدر ذهنتو میتونی کنترل کنی که شعر بگی (:؟
کلا خوبه
حالتو خوب میکنه ؟ -
@نوشابه
هر چی بیشتر به عمقش فکر میکنم
منحرف میشم کمی (:عه خب ی جا بزار
اینجا هم میزاریشون ؟
همشو ی جا بزاری بیکار بشم میخونم((((((((:
وحشتناک دوست دارم این چیزارو ((((((:@fateme_mlh در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@نوشابه
هر چی بیشتر به عمقش فکر میکنم
منحرف میشم کمی (:عه خب ی جا بزار
اینجا هم میزاریشون ؟
همشو ی جا بزاری بیکار بشم میخونم((((((((:
وحشتناک دوست دارم این چیزارو ((((((:قبلا زیاد تو وب مینوشتم
دیگه کم تر مینویسم
باشه هر وقت حسش بود میزارم (: -
@fateme_mlh در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@نوشابه
هر چی بیشتر به عمقش فکر میکنم
منحرف میشم کمی (:عه خب ی جا بزار
اینجا هم میزاریشون ؟
همشو ی جا بزاری بیکار بشم میخونم((((((((:
وحشتناک دوست دارم این چیزارو ((((((:قبلا زیاد تو وب مینوشتم
دیگه کم تر مینویسم
باشه هر وقت حسش بود میزارم (:@نوشابه
تنک یو(((((((: -
@نوشابه
چقدر ذهن عجیبی داری ((:
من وقتی حالم بده مخم نمیکشه کلا
اونوقت اینقدر ذهنتو میتونی کنترل کنی که شعر بگی (:؟
کلا خوبه
حالتو خوب میکنه ؟@fateme_mlh در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@نوشابه
چقدر ذهن عجیبی داری ((:
من وقتی حالم بده مخم نمیکشه کلا
اونوقت اینقدر ذهنتو میتونی کنترل کنی که شعر بگی (:؟
کلا خوبه
حالتو خوب میکنه ؟(: کلا توی حالت عادی نمیشه شعر گفت (: یا باید حالم خوب خوب باشه یه داغون
اره وقتی مینویسم کلی حالم بهتر میشه (: -
@نوشابه
قبلش متن بود بعدش تغییرش دادی تبدیل شد ب نقطه |: