-
Mahdyyy شعر و شرع و عرش از هم خواستند
اين دو عالم زين سه حرف آراستند -
نوشتهشده در ۷ آبان ۱۳۹۸، ۵:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66
دیده ی جان روی او تا بنبیند عیان
در طلب روی او روی به دیوار باش -
Mahdyyy شادي ندارد آنکه ندارد به دل غمي
آن را که نيست عالم غم، نيست عالمي -
نوشتهشده در ۷ آبان ۱۳۹۸، ۵:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66
یک شبی در تاخت جبریل امین
گفت ای محبوب رب العالمین
صد جهان جان منتظر بنشستهاند
در گشاده دل بتو در بستهاند -
@saraa-66
یک شبی در تاخت جبریل امین
گفت ای محبوب رب العالمین
صد جهان جان منتظر بنشستهاند
در گشاده دل بتو در بستهاند -
@ali_s دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش -
@saraa-66
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنانمست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان -
@saraa-66
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنانمست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخناننوشتهشده در ۷ آبان ۱۳۹۸، ۶:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ali_s
نور تویی سور تویی دولت منصور تویی
مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا -
mrf از هوس ها دور باش و از خدا غافل مباش
زانکه نبود جز خدا اندر دو گیتی یاوری -
@saraa-66 یک قوم نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند -
mrf
دستم بگیر کز غم ایام خسته ام
نازم بکش که عاشقم و دلشکسته امناصر نظمی
-
mrf
دستم بگیر کز غم ایام خسته ام
نازم بکش که عاشقم و دلشکسته امناصر نظمی
نوشتهشده در ۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۳:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Nariman-N-0
من و باد صبا مسکین دو سرگردان دو بی حاصل
من از افسون چشمت مست واو از بوی گیسویت -
@saraa-66
یا لبم را میرسانم بر لب میگون دوست
یا سرم را میگذارم بر سر پیمان عشق -
@Nariman-N-0
من و باد صبا مسکین دو سرگردان دو بی حاصل
من از افسون چشمت مست واو از بوی گیسویتMahdyyy تو را با اشک پروردم ندانستی و باکی نیست
نداند تلخی رنج پدر را هیچ فرزندی
مهدی سهیلی -
Mahdyyy تو را با اشک پروردم ندانستی و باکی نیست
نداند تلخی رنج پدر را هیچ فرزندی
مهدی سهیلینوشتهشده در ۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۴:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Nariman-N-0
یارم به یک لا پیرهن
خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن
مست است، هشیارش کند
ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو خواب است، بیدارش کند -
این پست پاک شده!
-
@Nariman-N-0
یارم به یک لا پیرهن
خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن
مست است، هشیارش کند
ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو خواب است، بیدارش کندMahmood Choopani دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق -
Mahmood Choopani دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیقنوشتهشده در ۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۴:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@saraa-66 قهر او از آشتی شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است -
چون نمایی آن رخ گلرنگ را
از طرب در چرخ آری سنگ رابار دیگر سر برون کن از حجاب
از برای عاشقان دنگ راتا که دانش گم کند مر راه را
تا که عاقل بشکند فرهنگ راتا که آب از عکس تو گوهر شود
تا که آتش واهلد مر جنگ رامن نخواهم ماه را با حسن تو
وان دو سه قندیلک آونگ رامن نگویم آینه با روی تو
آسمان کهنه پرزنگ رادردمیدی و آفریدی باز تو
شکل دیگر این جهان تنگ را
در هوای چشم چون مریخ او
ساز ده ای زهره باز آن چنگ را