-
من آن نیم که به نیرنگ دل دهم به کسی
بلای چشم کبود تو اسمانی بود -
نوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در دل هوسي هست دريغا نفسي نيست
ما را نفسي نيست كه در دل هوسي نيست -
من آن نیم که به نیرنگ دل دهم به کسی
بلای چشم کبود تو اسمانی بودنوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 دریاب ک مبتلای عشقم
ازاد کن از بلای عشقم -
mohammad666666 دریاب ک مبتلای عشقم
ازاد کن از بلای عشقم@sara-66 من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم -
@sara-66 من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویمنوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 من را به غیر عشق به نامی صدا نکن غم را دوباره وارد این ماجرا نکن
-
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت که جان برادر کارکرد -
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت که جان برادر کارکردنوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 در نابسته ی احسان گشاده است
به هرکس انچه می بایست داده است -
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز -
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد بازنوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 زین همرهان سست عناصر دلم گرفت شیر خدا و رستم دستانم ارزوست
-
تورا من چشم در راهم شباهنگام در ان دم که می گیرند درشاخه تلاجن سایه ها رنگ سیاهی ....
-
تورا من چشم در راهم شباهنگام در ان دم که می گیرند درشاخه تلاجن سایه ها رنگ سیاهی ....
نوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 یارب به خدایی خداییت
وانگه به کمال پادشاییت
از عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگرچه من نمانم -
اخراج شدهنوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ آخرین ویرایش توسط mohammad666666 انجام شده
مستم کن آنچنان که ندانم ز بیخودی در عرصه خیال که آمد کدام رفت
-
مستم کن آنچنان که ندانم ز بیخودی در عرصه خیال که آمد کدام رفت
نوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۳:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 تاتوانی دلی بدست اور
دلشکستن هنر نمیباشد -
در طریقت رنجش خاطر نباشد می بیارهرکدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت
-
در طریقت رنجش خاطر نباشد می بیارهرکدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت
نوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۳:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم
-
ما در درون سینه هوایی نهفته ایم برباد اگر رود دل کا زان هوا رود
-
ما در درون سینه هوایی نهفته ایم برباد اگر رود دل کا زان هوا رود
نوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۳:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 درخواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
بادست اشارتم کرد که عزم سوی ماکن -
نشان یار سفرکرده از که پرسم باز که هرچه گفت برید صبا پریشان گفت
-
نشان یار سفرکرده از که پرسم باز که هرچه گفت برید صبا پریشان گفت
نوشتهشده در ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۳:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 تو مو می بینی و مجنون پیچش مو تو ابرو او اشارت های ابرو
-
واعظ شهر چو ملک و شحنه گزید من اگر مهرنگاری بگزینم چه شود