-
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@behnaz-hajizadeh
یاد تو کنم دلم تپیدن گیرد
خونابه ز دیدهام چکیدن گیرد -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@behnaz-hajizadeh
یک دم از خلوت اندیشه نیامد بیرون
عمر صائب همه در سیر پریخانه گذشت -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@behnaz-hajizadeh
موری اگر از ضعف بگیرد سر دستم
تا دم بزنم گرد جهانم بدواند. -
@behnaz-hajizadeh
داديم ز كف نقد جواني و دريغا ..... چيزي به جز از حيرت و حسرت نستانديم
سلام همگی -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
@behnaz-hajizadeh
داديم ز كف نقد جواني و دريغا ..... چيزي به جز از حيرت و حسرت نستانديم
سلام همگی -
یارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۳۹ آخرین ویرایش توسط Fateme Sh 0 انجام شده
dlrm
سلام
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@behnaz-hajizadeh
یابرگرد یا آن دل را برگردان
یا بنشین یا این آتش را بنشان -
dlrm
نشاط جوانی زپیران مجو
که آب روان باز ناید به جو ی -
@behnaz-hajizadeh
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنویم نا مکرر است -
نوشتهشده در ۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@behnaz-hajizadeh یاد تو روح پرور و وصف تو دلفریب
نامتو غم زدای و کلام تو دلربا