|
شعردانه
-
@narjes-hashemi
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرمنوشتهشده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهpouya hosein pour من در اندیشه ی آنم که روان برتو فشانم/نه در اندیشه که خود را؛ ز کمندت برهانم
-
@narjes-hashemi
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرماین پست پاک شده! -
pouya hosein pour من در اندیشه ی آنم که روان برتو فشانم/نه در اندیشه که خود را؛ ز کمندت برهانم
@narjes-hashemi
مجنون این شهر منم و منم و من
تو ای عاقل کی دانی حالِ دیوانه -
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh هر چه گشتيم در اين شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی و تنهايی ما
-
@ftm-dh هر چه گشتيم در اين شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی و تنهايی ما
@narjes-hashemi
از نگاهت سیر نمی شوم ماهم
از دلت دل نمی کنم جانم -
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی
چه بسا طعنه زدنهای تو بخشیده نشد -
@ftm-dh من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی
چه بسا طعنه زدنهای تو بخشیده نشد@narjes-hashemi
دلا جان و جانان منی
بجوش با ما بجوش با ما -
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh
آتشی در سینه دارم جاودانی عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم بیش از اینم طاقت هجران ندارم… -
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
@ftm-dh
آتشی در سینه دارم جاودانی عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم بیش از اینم طاقت هجران ندارم…نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۰ آخرین ویرایش توسط _Biliifti_ انجام شدهpouya hosein pour
می رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق می شود -
@ftm-dh
آتشی در سینه دارم جاودانی عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم بیش از اینم طاقت هجران ندارم…این پست پاک شده! -
pouya hosein pour
می رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق می شودنوشتهشده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانیلعنت به من و زندگی و عشق و جوانی
-
@narjes-hashemi
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانیلعنت به من و زندگی و عشق و جوانی
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهpouya hosein pour یاد لب های تو افتادم و با خود گفتم
غنچه ای بود که گل کرد ولی چیده نشد -
pouya hosein pour یاد لب های تو افتادم و با خود گفتم
غنچه ای بود که گل کرد ولی چیده نشددانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۵ آخرین ویرایش توسط ftm.dh انجام شده@narjes-hashemi
دلا خموشی چرا چو نجوشی چرا -
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها -
@ftm-dh الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل هانوشتهشده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیامثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا
-
@narjes-hashemi
ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیامثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهpouya hosein pour
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
-
pouya hosein pour
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
الا که از همگانت عزیزتر دارمشکسته باد دلم، گر دل از تو بردارم
-
@narjes-hashemi
الا که از همگانت عزیزتر دارمشکسته باد دلم، گر دل از تو بردارم
نوشته‌شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهpouya hosein pour
ما ز یاران چشم یاری داشتیم /// خود غلط بود آنچه می پنداشتیم -
pouya hosein pour
ما ز یاران چشم یاری داشتیم /// خود غلط بود آنچه می پنداشتیمنوشتهشده در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
مرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزن
