هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
یبار اون یکی خواهرم بیمارستان بستری بود.من و بابام و این یکی خواهرم رفتیم ملاقاتش.بعد اونجا اسباب بازی فروشی بود من و ابجیم به بابام گفتیم بخره برامون بابام نخرید
رفتیم ملاقات ابجیم دیدیم ابجیم برامون خریدهههه، بابامم اینو نمیدونست اصلن🥺🥺🥺 -
Akito دخترم بزرگ شده کلاس دهمه الان
-
Blue28 شمشیر برامون بخره
-
چرا نگفتم چی بخره
-
شمشیر من نارنجی بود مال ابجیم صورتی🥺
-
Blue28 چقدر زود بزرگ شد
تا همین الان همسن اندازه تربچه بود -
Blue28 فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان پزشکیپاسخ داده شده به زهرا بنده خدا 2 در۷ روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
زهرا بنده خدا 2 والا شوهر چیه اصلن
-
Akito آخه تربچه عروسک بود خواهرم آدم واقعیه
-
Blue28 خدا اون موقعا بسیار ما را دوست داشت
-
Aqua منم ماشین دیوونه داشتم🥺
-
-
-
Blue28 منطقی بود
سخنی ندارم -
داداشم یه ماشین کنترلی داشت
من و دختر خالم میرفتیم تو اتاق بازیمیکردیم
اونو راه نمیدادیم🥺
چقد ظالم بودیم -
Aqua یه تفنگ خفنم داشتم🥺
134901/136731