هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
الان از مهمونی برگشتیم هیچی نتونستم بخورم.
احساس می کردم همه دارن بهم نگاه می کنن. نمی دونستم چطوری بشینم.
نمی دونستم چطوری سلام و دست بدم به کی سلام بدم با کی دست بدم.
هنوزم لرزش دستام خوب نشدن
نمی دونم مشکل چیه
شایدم می دونم
مشکل اینه که هیچی نشدم.لعنت بهش کاش از معلمی انصراف می دادم شاید حالم الان بهتر بود. -
بابونــــه موفق باشی
Zahra.tg توعم همینطور
️
-
الان از مهمونی برگشتیم هیچی نتونستم بخورم.
احساس می کردم همه دارن بهم نگاه می کنن. نمی دونستم چطوری بشینم.
نمی دونستم چطوری سلام و دست بدم به کی سلام بدم با کی دست بدم.
هنوزم لرزش دستام خوب نشدن
نمی دونم مشکل چیه
شایدم می دونم
مشکل اینه که هیچی نشدم.لعنت بهش کاش از معلمی انصراف می دادم شاید حالم الان بهتر بود.Rover دو سال پیش همین بودم چون خودت حس میکنی هیچی نشدی و بقیه از تو بهترن و یا ممکنه در بارت چه فکری کنن اینطوری میشی...
من از وقتی وارد دانشگاه شدم این مورد برای من حل شد و دیگه به حرف این و اون اهمیت ندادم
سعی کنید خودتون باشید و به اینکه فلانی در موردم چه فکری کرد یا... اهمیتی ندید! شما خودتون زندگی خودتون رو میسازید این استرس های الکی بیشتر باعث پسرفت و احساس ناراحتی آدم میشه... -
یه مدت ازینکه لاغر بودم خجالت می کشیدم الان که وزنم مناسبه بازم خجالت می کشم.
مشکل من نیستم میدونی مشکل منم.اصلا نمیدونم چطوری توصیفش کنم مشکل این نیست که بد باشم یا نقصی داشته باشم مشکل اینه که به همه چی فکر میکنم اینکه دیگران دربارم چی می گن حتی وقتی هم بهش فکر نمی کنم باز یه حسی دارم که آره ببین چون تو هیچی نداری بقیه فکر نمی کنن.