هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
غریب و در به در و خسته جان خودم
تنها میانِ مردمِ غم در جهان خودم... -
حست گولت زده داداش
-
«مردانی علیوار» یعنی
روحهایی چند بعدی، خوش فکر، دانشمند، دلیر، مبارز، نترس، زرنگ، بی اعتنا به این و آن و مصلحت و آبرو و موقعیت، پارسا و تحقیر کننده پول و پُست و پارتی، نویسنده، سخنور، سیاستمدار، جامعه شناس، زمان شناس، اسلام فهم، مردم فهم، سرکش، متواضع، صمیمی، محبوب، آشنا با تمدن و فرهنگ جدید و قدیم، ماجرا های استعمار و استثمار و استعمار کهنه و نو و سیر تاریخ و قوانین حرکت جامعه... که اینجور کسان که میتوانند کاری «علیوار» هم بکنند، در این محیط «معاویه وار» بیشک اگر باشند چند تایی بیشتر نیستند؛ آن هم تا درجه محدودی.
- نامهای به پسرم | علی شریعتی
-
خدایا عاشقان را با غمِ عشق، آشنا کن…
ز غم های دگر، غیر از غمِ عشقت، رها کن
تو خود گفتی که در قلبِ شکسته خانه داری
شکسته قلبِ من جانا به عهدِ خود وفا کن... -
_ Reza _ ولی بی شوخی تو عرصه این خرید و فروش زدنا و... من فقط در حد در آوردن پول اینترنتم کار میکنم چون بیشتر نمیتونم ریسک کنم... ماهی حدود ۲۵۰ خرج اینترنتمه با ۴۰۰ تومن ثابت دارم هی درش میارم
-
اصلا دلم نمیخواد در مورد یه همچین چیزی غر بزنم واقعا حپصله غر زدن دربارشم ندارم. ولی آخه چرا وقتی من ناراحت بودم قهر کردم به جای اینکه واقعا دلیلو بپرسه خودشو زد اون راه؟ اوکی منم خیلی زیاده روی کردم و یه باره کنارگذاشتمش . ولی خب چرا فاز الکی برداشتی؟ چار بار بهت پیام دادم هر بار سین نمیزنی خب حداقل جواب بده بگو نمیخوام با توی احمق بگردم . همین
-
دارم پلنای هفته ایندمو مینویسم درحالی که...
پهلوم در میکنه و نمیتونم یه جا بند بشم
هیچ انگیزه ای برای شروعش و پایانشون ندارم
هیچ ایده ای برای سبک کردن و انجام دادنشون ندارم
کلافم
حوصله مهمونی فردا رو ندارم
با مامانم بحثم شد
امروز کاری که نباید و کردم و از خودم عصبانیم
دارم غر میشنوم
یکی داره با تلفن حرف میزنه و طعنهگویی
صدای قاشق و چنگال رو مخمه
و هر وقت فاطمه میاد خونمون و پیشمه مامانم نمیزاره دو تا کلمه حرف باهم بزنیم..... -
دارم پلنای هفته ایندمو مینویسم درحالی که...
پهلوم در میکنه و نمیتونم یه جا بند بشم
هیچ انگیزه ای برای شروعش و پایانشون ندارم
هیچ ایده ای برای سبک کردن و انجام دادنشون ندارم
کلافم
حوصله مهمونی فردا رو ندارم
با مامانم بحثم شد
امروز کاری که نباید و کردم و از خودم عصبانیم
دارم غر میشنوم
یکی داره با تلفن حرف میزنه و طعنهگویی
صدای قاشق و چنگال رو مخمه
و هر وقت فاطمه میاد خونمون و پیشمه مامانم نمیزاره دو تا کلمه حرف باهم بزنیم.....همین جوری نمیمونه ...
-
مرطوبکننده جدیدم بوی نارگیل میده، وایییی
-
با امید نور آینده ظلمت الان رو تحمل می کنم...
-
از ساعت ۵، ۶ که گوشیو گذاشتم تو اتاقم تا الان چکش نکردم بعد الان دیدم کانالای خبری شلوغه یه لحظه قلبم واستاد