هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Blue28 بعدم تیمی که قراره تو یه همچین رقابتی بازی کنه باید از همه لحاظ تامین بشه
سرمربی که از یه طرف لج کرده بود
گروهی که مسئول نقل و انتقالات بودن هم که به فکر دلالی
چمن ورزشگاه رو هم که شنیدم خیلی افتضاح بود
خلاصه این سپاهان، اون سپاهانی نیست که دل مردم رو شاد کنه، یعنی نمیذارن که اونقدر پیشرفت کنه
از تو خود باشگاه هم خیلی شیطنتها میکنن -
Sachli
انشالله تقویم آموزشی از ۲۰ مهره باید زود بدن که عملی بشه -
jahad_121 یادش بخیر یه چیز بامزه بابابزرگم یچه بودم برام میگفت
تهرونی ها به شو میگن شَب
به اُو میگن آب
به گو میگن گاو
خیلی لحجه شیرازی باحالهفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط jahad_121 انجام شدهAkito ها الکی
طولانی ش می کنند
وقتی با یک اُ تموم میشه چرا حرف اضافه؟! -
میگه کرج دانشگاه نداره
دانشگاه البرز دانشگاه آزاد رجایی شهر دانشگاه خوارزمی
من جای استاندار ناراحت شدم@f-nalist اونا آزادن(حداقل توی رشته ریاضی)
دانشگاه خوارزمی هم فقط محل تحصیلش کرجه وگرنه خود دانشگاه برای تهرانه -
خب تو شهرستانمون
یه چندتا روستا و دهک های کوچیک اون دور و ورش هست
اینارو بابابزرگم میگفت و خودش هم ظاهراً دیده بوده
توی یکی از این دهک ها، دوتا مسجد(یا جاهایی که موقع محرم روضه خوانی داشتن) بوده
یه دیواری یه جایی بین مسیر این دو مسجد بوده
و خب اینا محرم که شروع میشد، تاسوعا(یه روز قبل شهادت امام حسین) میرفتن پشت دیوار
بعد بچهای یکی از مسجدا، همه شون بلند میگفتن :«فردا حسین اِش میکُشن(فردا حسین رو میکشن)»
اون یکی ها هم میگفتن:« نِی تونَن، نی تونن(نمیتونن، نمیتونن)»
بعد حالا عاشورا دوباره میومدن پشت دیوار رو به رو هم
این یکیا میگفتن:«اِمشو حسین اِ میکُشن(امشب حسین رو میکشن)»
اونا هم دوباره میگفتن:« نی تونن، نی تونن(نمیتونن، نمیتونن)»
حالا روز بعد از عاشورا دوباره جمع میشدن
یکی شون میگفتن:«دیشُو حسین اِش کشتن(دیشب حسین رو کشتن)»
اون یکی ها هم میگفتن:«جدا جنایت کردن»
جالبه هر سال همچین رسمی داشتندانشجویان پیراپزشکی فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAkito
عجببب
شبیه بختیاری ها لهجه -
Akito در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
jahad_121 یادش بخیر یه چیز بامزه بابابزرگم یچه بودم برام میگفت
تهرونی ها به شو میگن شَب
به اُو میگن آب
به گو میگن گاو
خیلی لحجه شیرازی باحالهععع ما هم
پرستو بابایی جالبه واقعا
-
jahad_121 بِقولَن
-
@Hamid-s در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate در
از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز
گفته است:
@Hamid-s در
از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز
گفته است:
استادهایی که میخندن رو جدی بگیرید تو امتحانا
استادهای سخت گیر هم طول ترم شاید اذیت شید ولی خیلی چیزا یاد میگیرین ازشوناونایی که می خندن مهربونن از همه ترسناک ترن
اونی که سخت گیره درس میخونی نمره رو میدهاحسنت سانیا خانوم
من یه استاد ادبیات داشتم واقعا خوش خنده ۲۰ دقیقه درس میداد بقیش فرصت به دانشجو میداد
هر جلسه منو صدا میزد بیا داستان و شعر بخون
به زبون خودتون دیگه مطمین بودم لا اقل بخاطر این همه داستان نمره خوبی میده که این اتفاق کاملا برعکس شد اونی که فعالیت نداشت از همه بالاتر گرفت
دو تا استاد اینکار رو کردن بعدش با قطعیت به این نتیجه رسیدم که مهربون بودن ربطی به امتحان ندارهاین ترم استادی که همه میگفتن خیلی خوبه و فلان با اینکه 100 از 100 بودم چنان نمره ای داد گند زد به معدلم
اونم درس عمومی
درس عمومی و پایه عقده ای زیاد دارهSuccinate
امان از درس عمومی
کلاس که خشکه امتحان هم سخت استاد هم متضاد با نمره -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
@Hamid-s تو مدرسه هم اون دبیری که دروس عمومی درس میداد یه جوری رفتار میکرد که انگار درسش از زیست و شیمی و ریاضی و فیزیک مهمتره
-
نوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانشجویان پیراپزشکی فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خب خوبه تا الان یکم کرمانشاهی و لکی و شیرازی یادگرفتم
-
@Hamid-s در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate در
از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز
گفته است:
@Hamid-s در
از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز
گفته است:
استادهایی که میخندن رو جدی بگیرید تو امتحانا
استادهای سخت گیر هم طول ترم شاید اذیت شید ولی خیلی چیزا یاد میگیرین ازشوناونایی که می خندن مهربونن از همه ترسناک ترن
اونی که سخت گیره درس میخونی نمره رو میدهاحسنت سانیا خانوم
من یه استاد ادبیات داشتم واقعا خوش خنده ۲۰ دقیقه درس میداد بقیش فرصت به دانشجو میداد
هر جلسه منو صدا میزد بیا داستان و شعر بخون
به زبون خودتون دیگه مطمین بودم لا اقل بخاطر این همه داستان نمره خوبی میده که این اتفاق کاملا برعکس شد اونی که فعالیت نداشت از همه بالاتر گرفت
دو تا استاد اینکار رو کردن بعدش با قطعیت به این نتیجه رسیدم که مهربون بودن ربطی به امتحان ندارهاین ترم استادی که همه میگفتن خیلی خوبه و فلان با اینکه 100 از 100 بودم چنان نمره ای داد گند زد به معدلم
اونم درس عمومی
درس عمومی و پایه عقده ای زیاد دارهSuccinate
یه سوال
استاد میتونه ارزیابی رو ببینه؟
استاد همیشه میگن ما میبینیم نمیدونم واقعیه یا نه -
@f-nalist نایتِت گود باشه
-
دانشجویان پیراپزشکی فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پرستو بابایی ...هایی د کا ؟!
-
0-0ftm خب مسئول کلاس آیین نامه تون براتون مهر و امضا زده
منظورم در واقع از غیبت، این بود که مهر و امضا زده نشه
ما یه مدرس گند اخلاقی داشتیم، هر پنج دقیقه یبار میگفت جزء پنج مدرس برتر کشوره:/
مهدی خیامی
هر جلسه راحت ۴ نفری رو غیبت رد میکرد:/ -
@Hamid-s تو مدرسه هم اون دبیری که دروس عمومی درس میداد یه جوری رفتار میکرد که انگار درسش از زیست و شیمی و ریاضی و فیزیک مهمتره
@AmirBarsam
باید اسم دروس عمومی بشه اختصاصی
اختصاصی ها بشن عمومی شاید مشکل حل شد -
نوشتهشده در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Hamid-s نه باید اون دبیر ها و استاد ها رو به باد کتک گرفت
کلاس دوازدهم سر مدیریت خانواده یه معلم خشک و مذهبی اومده بود هر سوالی هم میپرسیدیم بر اساس منطق خودش جواب میداد نه که واقعیت رو بگه
یه بار همه از کلاسش فرار کردیم
هفته بعدی هممون غیبت کردیم
خلاصه یه کاری کردیم که رفتش