شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
رفتم از داروخونه عصا بگیرم
میگه برای راه رفتن میخواید؟؟پَ نَ پَ حضرت موسی کلاس های تبدیل اژدها گزاشته میخوام شرکت کنم
-
رفته بودیم باغ وحش پسر خالم گفت اون ماره
.
.
گفتم په نه په شیلنگه براش لب و دهن گذاشتن -
رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتریارو گفت : راحت باشه؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ خار داشته باشه !
-
رفتم گل فروشی واسه مامانم گل بخرم، بعد از فروشنده پرسیدم:
این گلا طبیعیه؟
یه دختر 7 ساله اونجا بود گفت:
پ ن پ سزارینه...
بخدا من تا 10 سالگی فکر میکردم ما رو لک لکا میارن
اون وقت به ما دهه هشتادیا میگن گودزیلا -
رفتم سر خاک مادر بزرگم با یه تیکه سنگ کوچیک میزنم به قبرش
خانومه اومده میگه داری فاتحه میفرستی
میگم پ ن پ کلید نیاوردم موندم پشت در -
-
zahra movahedizadeh فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۵:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
پریشب تو خونه نشسته بودم دیدم یکی تو اتاق داره میگه علف...علف
گفتم یا حسین گندش در اومد...!
رفتم تو اتاق دیدم مامان بزرگمه سر نمازه داره میگه العفو... العفو...
-
از دوستم پرسيدن تعليم رانندگی چطور بود
ميگه فضا، فضای معنوی بود
به هر سمتی میپيچيدم همه داد ميزدن يا ابوالفضل -
بچه بودم عمه م بدون اجازه منو برد مشهد، تلفن اینا هم نبود که خبر بده برگشتم تهران دیدم مراسم هفتمم تموم شده.
-
پسر خالم ۴ سالشه ازش پرسیدم:
پوریا جون بنظر تو توی زندگی قیافه مهمتره یا پول یا عشق؟
برگشت گفت:
واسه تو که هیچکدومو نداری چه فرقی میکنه؟
الان دارم کتاب “مقابله با افسردگی حاد” اثر ماری کریستین رو میخونم
تحت درمانم برام دعا کنید -
این پست پاک شده!
-
ﯾﻪ بچه محل داریم اونقد دماغش گنده ست
.
.
.
.
.
.
.
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﺗﻨﮕﯽ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ...!ﻫﻤﻪﯼ ﺍﮐﺴﯿﮋﻥ ﺍﻃﺮﺍﻓﺶ ﺭﻭ ﻣﺜﻞ ﻫﻮﺩ بیمکث ﻣﯿﮑﺸﻪ بالا
-
میدونی تلخ ترین چیز زندگی چیه؟
این که در فریزر رو باز کنی ظرف بستنی شکلاتی رو ببینی خر کیف شی بعد درشو باز کنی ببینی توش پیاز سرخ کرده فریز شده باشه...!
-
من موندم این صدای پشه ها واقعا صدای بال زدنشونه …
یا لوس بازیشونه …
دارن با دهنشون صدای بالگرد در میارن !!!
به قیافش نمیخوره این صداها !!!
-
به نظرم باید جنس دیوارای حموم رو از لیف درست کن
که آدم راحت مثه خرس کمرشو بکشه به دیوار!
واقعا این دانشمندا چی کار میکنن پس، اینم من باید بهتون بگم؟
اَه -
یه بار رفته بودیم مهمونی
یکی دوساعت که نشستیم یه دفعه دختر کوچیکه ی صاحب خونه گفت :
دایی! شما کی میرین؟
داییشم گفت چی کار داری؟دختره : ما کباب داریم مامانم گفته وقتی شما رفتین میخوریم
-
به رییس شرکتمون گفتم:" ماشین جدیدتون مبارک, خیلی قشنگه"
رییس هم گفت :
اگه برای خودت اهداف بزرگتری رو مشخص کنی و تمام سعی ات رو برای رسیدن به اونها انجام بدی, بیشتر کار کنی و کارتو بهتر انجام بدی,
سال دیگه میتونم بهترشو بخرم ️ -
چند روز پیش فرشته ای که روی شونه راست میشینه بهم گفت:
داداش کار خوب نخواستیم، ناموسا یه صلوات بفرست ببینم خودکارم کار میکنه یا نه!
-
دختره هفت تا داداش داره بعدش
پست گذاشته چرا کسی با من دوست نمیشه ؟؟؟خب اگه بروسلی هم زنده بود وجود نمیکرد با تو دوست بشه
لامصب یگان ویژه دارید تو خونتون ......
6087/11722