رفتن و ترک کردن همواره کار سختی هست
اما الزاما اشتباه نیست......
گاهی بهترین کار ممکن رفتن و دل کندن است
زمانی که به جز آزار و اذیت برای دوست داران خود کاری انجام نمیدهیم اگر ترکشان کنیم قطعا بهترین کار ممکن را چه برای خود و چه آنها انجام دادهایم....
دیر به این نتیجه رسیدم اما چه کنم که همواره از دنیا و پندهایش عقب بوده ام
عقب بودن از جهانی عقب مانده هم خودش دنیاییست
اما بالاخره دل کندم....
سخت و جان کاه بود اما شدنی
و حالا دارای آرامشی به وسعت شب هستم
شبی سیاه و بی انتها.....
در چهار راه تنهایی خود ایستادهام و به نوای دلم گوش جان سپردهام
حالا بیش از پیش خودم هستم
آن خودمی که کمتر کسی از من دیده است یا بهتر است بگویم هیچ کس ندیده است
گویی پروانه ای هستم که بسیار دیر و دور از پیله خود بیرون آمده است
ناسپاسی نمی کنم همین که در نهایت پروانه شدم کافیست
اما ای کاش زودتر از اینها راه و رسم پروانگی را میآموختم
ره دلدادگی تا پای جان....
ره دیوانگی و سر به بیابان گذاشتن تا مجنون شدن....
لیک همین که در طول زندگی ام توانستم پروازی هر چند کوتاه اما بدون ترس به سوی آرزوهایم داشته باشم سپاسگزار خالقم هستم....
اکنون آنچنان با حال پروانه خود انس گرفتهام که زین پس هر گاه بخواهم برای کسی آرزویی نیک کنم از خالق بی کرانی برای او خواستار پروانه شدن خواهم بود.
Nilay
دیدگاهها
-
خــــــــــودنویس -
موسیقی کده -
شعردانهگل سرخم چرا پژمرده حالی؟
بیا قسمت کنیم دردی که داریبیا قسمت کنیم، بیشش به من ده
که تو کوچک دلی، طاقت نداری!بابا طاهر
-
موسیقی کدهخُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بِنَماند هیچش اِلّا هوس قمار دیگر
-
کافــه میـــم♡در من چیزی کم بود
و در این زندگانی هم چیزی کج بود
میان ما و این زندگانی،
یک چیزی گنگ ماند
ما دیر آمدیم، یا زود؛
هرچه بود به موقع نیامدیم!محمود دولت آبادی
-
شعردانهمرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشانم، پریشان آفریدندباباطاهر
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 5روزم چو روز دیگران میگذرد اما شب که در میرسد یادها پریشانم میکنند....
-
شعردانهبه مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینمالا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینمجهان پیر است و بیبنیاد از این فرهاد کش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینمز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینمجهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینماگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینمصباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینمشب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینمحدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بیغلط باشد که حافظ داد تلقینمحافظ
-
موسیقی کده -
شب یلدااااتمثیلِ غمِ عشقِ تو با قلبِ ظریفم
یک باغ انار است و یکی کاسه چینیعلیرضا بدیع
( عکس رو که دیدم چشمام برق زد دلم نیومد اینجا نگذارم به نظرم مناسب این تاپیک هست
یلداتون مجدد مبارک️) -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5دوست داشته شدن از سوی کسی که دوستش میداری آن حس و حالتی است که در واژه عام و عادی خوشبختی نمیگنجد......
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 5 -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5انسان در تار عنکبوت تجربههایش دچار و گرفتار میماند
-
| گالری روح نواز🫀 | -
| گالری روح نواز🫀 | -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5من از نویسندهها میترسم
نویسندهها آدمای خطرناکین
فرق میذارن، درک میکنن
فرق نگاه معمولی و نگاهی که پر از عشقه رو میفهمن
از یه رفتار سادهات یه متن بلند مینویسن و با یه قدمت یه خیابون رو فرش میکنن..... -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5به نظرشون یه جمله ساده میگن ولی گاهی با همون جمله ساده قلب تو صد تکه میشه.....
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 5تو باغ گل نبودی نه نگو گلاب کردنت
تو مار بودی با عصا یه شب طناب کردنت -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5تویی که تو نقابتم دوباره صورتک زدی
چجوری بوسه میزنی به زخمی که نمک زدی -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5این بخشِ زیبای ادبیات است. شما پی میبرید که تنهاییتان یک پدیدهی جهانی است. شما تنها و جدا مانده نیستید، بلکه متعلق به جمعیتِ بزرگی از یک تنهاییِ مشترک هستید.