-
Mohammad Afshar خوشا به حالتان
Zahra tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Mohammad Afshar خوشا به حالتان
اگر پستامو تا یک ساعت پیش دیده باشید میدونید از چه حالی به چه این حال خوب رسیدم انگار تموم زندگی بهم داره لبخند میزنه
-
زندگی بالاخره روی خودشو بهم نشون داد
-
Zahra tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Mohammad Afshar خوشا به حالتان
اگر پستامو تا یک ساعت پیش دیده باشید میدونید از چه حالی به چه این حال خوب رسیدم انگار تموم زندگی بهم داره لبخند میزنه
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohammad Afshar مگه چی بودن گزیده بگین لطفا اگه زحمت نمیشه
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام
شب همگی بخیر -
یه خواهش از همه دوستان اگه میخوایید موفق بشید و با روحیه به طرف چیزی که میخوایید برید یه هدف برا خودتون پیدا کنید تا بتونید برسید به اونجا که میخوایین اینو امشب فهمیدم
-
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید!نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید!سلام
اگه دقت کنید این متن که نوشته شده برای ی شخص نوشته نشده ، داره راجبه یک جامعه صحبت میکنه
قطعا شما و خیلیای دیگمون متیونیم ی رابطه سالم داشته باشیم با جنس مخالف در این شکی نیست ! ولی جامعه ما پذیرش اینو ندارهع . پذیرش اینو ندارهع که دوتا دختر و پسر دوست عادی باشن باهم .
شاید همه اینا برای شما فراهم باشه و خیلیم عالیه اینکه شما حسرتی توی زندگیتون ندارین ولی این درمورد شخص شما نیست در مورد خیلی از ادمای هم سن و سالهای ما هست که همین شرایطو ندارن... شاید به شما درباره موهاتون گیر ندادن ... شاید شما تونستین توی مدرسه ای باشین که شادیش فراهم بودهع...شاید شما تونستین شب با فکر به برآروده شدن آرزتون سر روی بالش بزارین ولی خیلیا هم هستن که شب با فکر نداشتن اب و نون یا اینکه فردا استرس مدرسشو داشته باشه که چی قرارهع بشه یا حتی چی بپوشه سر رو بالش میذارهع فقد تفاوتش با شما اینهع ک صبحش نمیتونه تلاشی برای داشتنشون بکنه پس میسوزه و میسازه !
شما دغدغت کنکور نبودهع درست ولی از همه بچهای اینجا هم بپرسی میگن دغدغه و استرس کنکورو ندارن؟ ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که نمیریم دنبال علاقمون چرا؟ چون بریم تهش هیچی نمیشیم تهش اونقدر بیکار توی خونه میوفتیم که شاید با این وضعیت روزی پول خورد و خوراکم نشه فراهم کرد
خیلیامون دغدمون کنکوره چون میدونیم اگ توی کنکور هیچی نشیم آیندهع نداریم...میدونیم اگ درس نخونیم پزشک نشیم و بریم دنبال علاقه ممکنه هیچ شغلی نباشه برامون...ولی خیلی از کشورای دیگهع اونقدر آینده جواناشون براشون مهمه ک آینده شغلی رو تضمین میکنهع
ماهم هیچ کدوم حسرت کلاس مختلط یا کلاس رقص نداریم... ایده ها متفاوته شاید این نوع کلاس برای خیلیا شاد بودن محسوب میشه...فقد هم من هم شما اینو خوب میدونیم که ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که هیچ آدمی بدون حسرت زندگی نمیکنهع ، فقد نوع حسرت متفاوته اونم با توجه به شرایط هرکس تعیین میشه... شما کنکور دغدغه و استرس اصلی زندگیتون نیست و میتونین از نوجوونیتون استفاده کنین و پی علاقتون برین ولی خیلیا که رویاهاشونو توی چیز دیگ میبینن ولی شرایط مجبورشون میکنهع نتونن انجامشون بدن ، حسرته براشون ! -
Mohammad Afshar مگه چی بودن گزیده بگین لطفا اگه زحمت نمیشه
Zahra tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Mohammad Afshar مگه چی بودن گزیده بگین لطفا اگه زحمت نمیشه
تا یک ساعت پیش از زندگی ناامید بودم ولی رو یه خبر زندگیم تغییر کرد
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
انشالله که دست پر بیاین سایت
اصلا اینطوری که شد همه باهم بریم همه باهام دست پر برگردیم -
خدانگهدار
ایشالا خوب برگردی
-
-
Zahra tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Mohammad Afshar مگه چی بودن گزیده بگین لطفا اگه زحمت نمیشه
تا یک ساعت پیش از زندگی ناامید بودم ولی رو یه خبر زندگیم تغییر کرد
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohammad Afshar خوش به حالتون کاش یکی از اون خبرا رو به منم بگن
-
ان شالله خبر قبولیت بهترین جا
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حس-یخی
فکر خوبیه -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
موفق باشید
انشالله تاپیک بعدی،خبر قبولی -
حس-یخی
فکر خوبیهنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهFatemeh Babazadeh من همیشه فکرام خوبه
فقط در خروجی کجاست من برم -
Fatemeh Babazadeh من همیشه فکرام خوبه
فقط در خروجی کجاست من برمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهحس-یخی
بزن روی پروفایلت زده بیرون رفتن -
Fatemeh Babazadeh من همیشه فکرام خوبه
فقط در خروجی کجاست من برمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهحس-یخی
جدی منم میخوام برم ولی امیدوارم جو گیری نباشه -
حس-یخی
بزن روی پروفایلت زده بیرون رفتننوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۹:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهFatemeh Babazadeh خوب بازم میتونم بیام که یه در که کلا بندازتم بیرون برم رد کارم
-
حس-یخی
جدی منم میخوام برم ولی امیدوارم جو گیری نباشهنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۹:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهFatemeh Babazadeh منم میرم دیگه خبر قبولی مونو میایم میگیم
-
Fatemeh Babazadeh خوب بازم میتونم بیام که یه در که کلا بندازتم بیرون برم رد کارم
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۹:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهحس-یخی
بگو کلا
مسدودت کنن