تست قرابت
-
Vampire_Hunter در تست قرابت گفته است:
Mmdasn
بعد کنکور با خیال راحت میشینم میخونم اینا رومنم دلم لک زده یخورده کتاب غیر درسی بخونم
مثلن بوف کور صادق هدایتمن خوندمش فکر کنم تابستون دوم به سوم راهنمایی بود
یادش بخیر
چه قدر روزای خوبی بودععع..شما بیدارین ؟؟
فک نمیکردم کسی بیدار باشهVampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟ -
Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟متوجه نشدم چی گفتین بار ادبیش سنگین بود
-
Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟متوجه نشدم چی گفتین بار ادبیش سنگین بود
Vampire_Hunter در تست قرابت گفته است:
Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟متوجه نشدم چی گفتین بار ادبیش سنگین بود
به عبارت دیگه شبا خواب ندارم -
Vampire_Hunter در تست قرابت گفته است:
Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟متوجه نشدم چی گفتین بار ادبیش سنگین بود
به عبارت دیگه شبا خواب ندارمVampire_Hunter در تست قرابت گفته است:
Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟متوجه نشدم چی گفتین بار ادبیش سنگین بود
به عبارت دیگه شبا خواب ندارمآها...بلی...
منم از ماه رمضون به این ور جغد شدم -
Vampire_Hunter در تست قرابت گفته است:
Vampire_Hunter
میگم که مارا همه شب نمیبرد خواب
فکر میکنین شوخیه؟متوجه نشدم چی گفتین بار ادبیش سنگین بود
به عبارت دیگه شبا خواب ندارمآها...بلی...
منم از ماه رمضون به این ور جغد شدمVampire_Hunter
ایشالا که خیره -
Vampire_Hunter
ایشالا که خیره -
این پست پاک شده!
-
Vampire_Hunter حواست باشه خیلی ازش تاثیر نگیری
-
Vampire_Hunter حواست باشه خیلی ازش تاثیر نگیری
Mmdasn چرا؟
مورد داره ؟ -
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچیدیادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیمساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگیادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندیدیادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدمرفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیریخیلی خوبه این...ویسش رو یه نفر بهم فرستاد روزی 10 بار گوش میدادمش
-
Mmdasn چرا؟
مورد داره ؟Vampire_Hunter آدمو به پوچ بودن سوق میده
-
Vampire_Hunter آدمو به پوچ بودن سوق میده
Mmdasn
چرا ؟ -
Vampire_Hunter آدمو به پوچ بودن سوق میده