رمز گذاری تاریخ ادبیات
-
با رمزگذاری تاریخ ادبیات میتونید خیلی راحت مطالب رو حفظ کنید !
خواجه عبدالله انصاری : کر را مزن (کنزالسالکین-رساله ی دل و جان-رسایل-الهی نامه-مناجات نامه-زادالعارفین-نصایح)
نظامی گنجه ای : ملخ ها (مخزن الاسرار-لیلی و مجنون-خسرو و شیرین-هفت پیکر-اسکندرنامه
عباس خلیلی: آرا (انتقام-روزگار سیاه-انسان واسرار شب)
بزگ علوی: میرزا سالاری از چمدان که حاوی نامه ها و ورق پاره های زندان بود همانند چشم هایش مراقبت میکرد
سیمین دانشور در جزیره ی سرگردانی با کتاب سووشون، آتش را خاموش می کرد
فرانتس فانون : سواد (سال پنجم الجزایر - واپسین دم استعمار - انقلاب آفریقا - دوزخیان روی زمین)
ویکتور هوگو: در تاریخ یک جنایت آن مرد گوژپشت بی نوا که در کلیسا می خندد، کارگر دریاست (تاریخ یک جنایت-مردی که می خندد-گوژپشت نتردام-بینوایان-کلیسای نتردام پاریس-کارگران دریا)دکتر ندوشن روزها به آواها و ایماها و صفیر سیمرغ گوش می کرد و جام جهان بین را می نگریست
مهدی اخوان ثالث : یک روز زمستونی توی حیاط زندون، از اوستا ارغنون(مثلا اسم یه نفره!)درباره آخر شاهنامه می پرسیدم
محمدرضا شفیعی کدکنی: آدم باش(از زبان برگ-در کوچه باغ های نیشابور-مثل درخت در شب باران-بوی جوی مولیان-از بودن و سرودن-شبخوانی)
هوشنگ ابتهاج: هوشنگ شب، گیر داده بود که مشق های نغمه رو توی سراب بنویسه
پیر لوتی، کتابی را به سوی اصفهان برد تا خلیج فارس و خزر را ببیند
ویلیام شکسپیر : شاهم (شاه لیر-اتللو-هملت-مکبث)
سیاوش کسرایی : آخ آب (آرش-خانگی-از قرق تا خروسخوان-با دماوند خاموش)
عبید زاکانی: مار (موش و گربه-اخلاق الاشرف-رساله ی دلگشا)
چارلز دیکنز: دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگی داشت، به همین خاطر به دو شهر بزرگ سفر کرد
هراتی در آسمان سبز،از این ستاره تا آن ستاره پرید تا دری به خانه ی خورشید باز کند
سعدی شیرازی: بگم؟؟؟خخخ(بوستان-گلستان-مجالس پنج گانه)
محمدعلی جمال زاده: یکی بود یکی نبود،یه دارالمجانین بود که توش دیوونه های هفت کشور جمع بودن،همشون هم سروته یه کرباس بودن و فرق بین تلخ و شیرین رو نمی فهمیدن.یه روز نامه ای از راه آبی رسید که توش درمورد بچه های ریش دار بود.نامه از شورآباد بود.قصه ما به سر رسید -
رمز غلامحسین ساعدی
عزاداران چوب بدست و کلاه به سر با ترس و لرز به گورستان رفتند تا توپ بازی کنند.
- عزاداران بیل
- توپ
- چوب بدست های ورزیل
- آی با کلاه، آی بی کلاه
- گور و گهواره
- ترس و لرز
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
ارتباط رمز با تاریخ ادبیات:
-
رمز تاریخ ادبیات بزرگ علوی
1. میرزا سالار چشمهایش به ورق پاره ها خورد، یاد نامه ها یش در چمدان افتاد.
2. بزرگ سالار چمدانی پر از ورق پاره داشت.- چشمهایش
- چمدان
- سالاری ها
- میرزا
- ورق پاره های زندان
- نامه ها
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
رمز تاریخ ادبیات بزرگ علوی
1. میرزا سالار چشمهایش به ورق پاره ها خورد، یاد نامه ها یش در چمدان افتاد.
2. بزرگ سالار چمدانی پر از ورق پاره داشت.- چشمهایش
- چمدان
- سالاری ها
- میرزا
- ورق پاره های زندان
- نامه ها
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
رمز تاریخ ادبیات - سید علی موسوی گرمارودی
دستچین دستچین، از خط خون تا ناکجا اباد عبور کردم و روی چمن زیر سایه ی نخل نشستم و سرود خواندم!- سرود رگبار
- خط خون
- چمن لاله
- در سایه سار نخل ولایت
- دستچین
- عبور
- تا ناکجا
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
رمز تاریخ ادبیات - سید علی موسوی گرمارودی
دستچین دستچین، از خط خون تا ناکجا اباد عبور کردم و روی چمن زیر سایه ی نخل نشستم و سرود خواندم!- سرود رگبار
- خط خون
- چمن لاله
- در سایه سار نخل ولایت
- دستچین
- عبور
- تا ناکجا
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
رمز تاریخ ادبیات - محمد علی اسلامی ندوشن
-
سیمرغ روزها، با آواهای قشنگش، جام را رساند.
-
دکتر ندوشن روزها به آواها و ایماها و صفیر سیمرغ گوش می کرد و جام جهان بین را می نگریست!
-
صفیر سیمرغ
-
روزها
-
آواها و ایماها
-
جام جهان بین
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
-
رمز تاریخ ادبیات - سلمان هراتی
- از آسمان پر ستاره به در خانه خورشید رسیدم!
- هراتی در اسمان سبز، این ستاره تا ان ستاره پرید تا دری به خانه خورشید باز کرد!
آثار:
- از آسمان سبز
- از این ستاره تا ان ستاره
- دری به خانه خورشید
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
رمز تاریخ ادبیات - محمدرضا شفیعی کدکنی
رمز: شبی در کوچه باغی، از زبان برگ درختی که جوی مولیان از زیرش می گذشت، شعری سرودم!
- شب خوانی
- بوی جوی مولیان
- در کوچه باغ های نیشابور
- مثل درخت در شب باران
- از زبان برگ درخت
- از بودن و سرودن
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
رمز تاریخ ادبیات - محمدرضا شفیعی کدکنی
رمز: شبی در کوچه باغی، از زبان برگ درختی که جوی مولیان از زیرش می گذشت، شعری سرودم!
- شب خوانی
- بوی جوی مولیان
- در کوچه باغ های نیشابور
- مثل درخت در شب باران
- از زبان برگ درخت
- از بودن و سرودن
توسط: نیلوفر اباذری- شهرسورک - ساری
-
-
-
-
-
-