نکات لازم برای عربی📚
-
اسلوب حصر و استثنا:
️استثنا: یعنی اینکه یک اسم رو از یک حکم کلی جدا کنی
️دانش اموزان به مدرسه رفتند جز علیارکان استثنا:
یسافر الطلاب الی العراق اِلّا محمداً
️الطلاب: مستثنی منه : همون اسم بزرگه یا کلّی
️الّا : ادات استثنا
️محمداً: مستثنی: همون فرد یا چیزی که از اسم بزرگه جدا میشهتکنیک ساختار استثناء:
( مستثنی منه مذکوراً):أحد،جميع،كل ،شیء،شخص،مثل،هدف ،عمل خبر،سبب، الطلاب،التلامیذ،الانسان ، مَن + اِلّا + مِن + ضمیر: بعضهم ،منها و.../ واحداً
بعض + ضمیر :بعضهم، بعضهاو... / واحدةً️یذهب الطلاب الی الصف اِلّا بعضهم
تکنیک ساختار حصر
(مستثنی منه محذوفاً):
️۱.کلمات پرسشی و منفی
️۲. نبودن مستثنی منه ( همون اسم بزرگه)
️۳.مِن+ مستثنی منه+اِلّا+ جار و مجرور یا فعل(معمولا)
️ ۴. اِلّا + اسم مرفوع️ما رجع الی المدینه اِلّا ابُُ
قیاس بین اسلوب حصر و استثنا:
استثنا: ۳ رکن ( مستثنی منه +اِلّا+ مستثنی)
حصر : ۲ رکن (اِلّا+ مستثنی)استثنا : مستثنی قطعاً منصوب ( َ، ً،اً)
حصر: مستثنی میتونه منصوب باشهاستثنا: جمله قبل از اِلّا کامله
حصر: جمله قبل از اِلّا ناقصهنکته: در بین ضمایر مستتر فقط نحن هست که میتونه مستثنی منه بشه در جریان باش
-
مفعول مطلق:
مصدری ( ثلاثی مزید یا مجرد)منصوب ( َ، ً،اً) از جنس فعل ما قبل خودانواع مفعول مطلق:
تاکیدی :
️مصدر های بدون وابسته( صفت،م.الیه)
️فعل+ ...+ مصدر
کلّم الله موسی تکلیماً
نزّل القران تنزیلاًصورت های سوال:
شک،تردید، تاکید،اهتمام، عنایة و...۲.نوعی:
️مصدر + وابسته( صفت ،م.الیه)️فعل + مصدر + ( صفت،م.الیه)
کلّم الله موسی تکلیماً جمیلاً
آمنت بالله ایمانَ المومنین
نظرتُ الی الدنیا نظراً اُحبُّهصورت های سوال:
بیان، نوع،کیفیة الفعل و...نکته:
مواردی که مفعول مطلقت میشه تاکیدی نه نوعی
️۱.آمدن حروف( ف،و،أ،لِ، حتی و...) بعد از مصدر
تکلّمتُ مع طلابی حتی یتقدَّموا فی الحیاة️٢.جواب شرط فعل بعد از مصدر:
من یجتهد فی الدورس اجتهاداً ینجح فی حیاته️۳. حال بودن اسم بعد از مصدر:
اِبتعد عن المعاصی اِبتعاداً خائفاً من العقاب -
١.معرفه :
اسمي که ما میشناسیم و برای ما تعریف شده است٢.نکره :
اسمي که برای ما ناشناخته یا مجهول است.
انواع معرفه :
١. تمامی ضمیر ها
( چه متصل چه منفصل)٢.اسم موصول :الذي، التي و..
٣.اسم اشاره : هذا، هذه و..
۴.اسم عَلَم ( خاص) : حسین، علی و..
۵.ذواللام : ( اسم های دارای ( ال))
۶.معرفه به اضافه :
یک اسم نکره با یک اسم معرفه هستشمثال : کتابُها ( کتاب نکره بوده اما چون ضمیر( ها) بهش اضافه شده کتاب شده معرفه به اضافه)
نکته : اسم های عَلَم اگر تنوین هم بگیرند باز معرفه هستند : حسینٌ
نکته : کلمه ( الله) هم معرفه به ( ال) است هم معرفه به عَلَم اما شما در تست فقط معرفه به ( ال) رو بزنید
نکته : علامت نکره بودن ( تنوین داشتن است) : کتابٌ، کتابً، کتابٍ
نکته : به نکره ( اسم مجهول) و به معرفه ( اسم معلوم) هم میگویند.
نکته :برخی اسم های میتوانند هم نکره و هم عَلَم باشند که تشخیص آن در جمله است. مثل (أکبر و محموداً)
@تجربیا
@ریاضیا -
در تحلیل صرفی اسم و فعل چه مواردی باید ذکر شود؟
️تحلیل صرفی اسم:
۱. مفرد ، مثنی یا جمع
۲. مذکر یا مؤنث
۳. معرفه(به علم ، معرّف بأل) یا نکره
۴. معرب یا مبنی(اسم های مبنی: ضمایر، اسم های اشاره، اسم های استفهام، اسم های موصول: الّذي و...، اسمهای شرط)
۵. اسم فاعل یا اسم مفعول یا اسم مبالغه یا اسم تفضیل یا اسم مکان
️تحلیل صرفی فعل:
۱. نوع فعل(ماضی، مضارع، امر، نهی، مستقبل)
۲. صیغه ی فعل
۳. ثلاثی مجرد یا ثلاثی مزید با ذکر مصدر
۴. معلوم یا مجهول
۵. لازم یا متعدی
-
️وقتی جمله، اسمیه است در اعراب(محل الإعرابی، ترکیب)مبتدا و خبر مشخص می کنیم.
خبری که برای مبتدا می آید یکی از سه حالت زیر را دارد:️انواع خبر:
۱. خبر مفرد(یک اسم است)
مثال:
التّلمیذُ مُــجــِدُّ.
( خبر مفرد )
۲. خبر جمله (یک فعل است)
مثال: التلمیذُ یــقــــرأُ الدّرسَ.
(خبر جمله)۳. خبر شبه جمله( جار و مجرور است یا ظرف + اسم)
مثال:
التلمیذ فـــي الصّـــفِّ.
جار و مجرور
( خبر شبه جمله)التلمیذُ جَنــبَ السَّبــّورَةِ.
ظرف اسم
( خبر شبه جمله )نکته ی مهم : اگر خبر از نوع سوم یعنی شبه جمله باشد، می تواند بر مبتدا مقدم شود و قبل از مبتدا بیاید:
فـي الصـَّفِّ تـلمــیـذٌ.
خبر مُقدَّم مبتدای مُؤَخَّرجنبَ السَّبُّورةِ تلـمیــــذٌ.
خبر مقدم مبتدای مؤخّر -
نکته در تکنیک های ترجمه ای :
کلمات کلیدی
إن اگر
لَو اگر
أبداً هرگز
لَن هرگز
هناک وسط جمله به معنی آنجا
هناک اول جمله به معنی وجود دارد
لیس هناک وجود ندارد
عندی وسط جمله به معنی نزد من
عندی اول جمله به معنی دارم
لی وسط جمله به معنی برای من
لی اول جمله به معنی دارم -
تفاوت میان (إنّ ،أنَّ ،إنْ ،أنْ)
️ إنَّ حرف مشبّهة بالفعل اول جمله می اید و بعد از مشتقات فعل (قال) معنی (همانا ،قطعا،به راستی )
️ أنَّ حرف مشبّهة بالفعل وسط جمله می اید معنی (که)
️ إنْ حرف شرط معنی (اگر)
️ أن حرف ناصبه معنی (که)
️️ یادمون باشد که (إنَّ ،أنَّ) بر سر اسم می ایند.
️️ فراموش نکنیم که (أنْ ،إنْ) برسر فعل مضارع می ایند.
-
کلمات مشابه در عربی
خیْر : بهتر _بهترین _خوبی
خیَّرَ : اختیاردادذهَب : طلا
ذهَبَ : رفتذکَر : مرد _نر
ذکَرَ : یاد کردذنَب : دم
ذنْب : گناه
ذئب : گرگربّ : پروردگار
ربَّ : چه بسا
رجاء : امید
رجاءً : لطفاسائل : مایع _ پرسشگر
سنّ : دندان
سنَة : سال
سنَة : چُرتسبَّتَْ : دشنام داد
سبْت : شنبهسارَ : حرکت کرد
صارَ : شدسوء : بدی
سواء : یکسانعاشِر : دهم
عاشِرْ : همنشینی کنعام : سال
عامّ : عمومیعبْر : ازراهِ
عبَر : عبرتها
عبَرَ : عبورکردعشاء : شام
عشاء : غروبعین : چشم _چشمه
عیّنَ : مشخص کردعلَم : پرچم
علِمَ : دانستغدَاً : فردا
غداء : ناهار
غداة : آغاز روزفرَغَ : خالی شد
فرَّقَ : جدایی انداختفلْم : فیلم
فلِمَ : پس برای چه؟نظَر : نگاه
نضِر : تروتازهنحْنُ : ما
نحْنَ : شیون کردند _باصدای بلندگریستن
@تجربیا
@انسانیا
@ریاضیا -
اسم مبالغه(در معنا صفت مبالغه️)
1وزن فَعّال فعّالة ،پرکاربرد ترین اند.
غفّار(بسيار آمرزنده)،أمّارة(بسيار امر كننده)2وزن فَعول نیز،برای اسم مبالغه می آید.
صبور(بسیار صبرکننده)،شَکور(بسیار شکر گزار)دلالت بر کثرت یک ویژگی و اغراق دارد،لذا در ترجمه از الفاظ خیلی،بسیار...استفاده میکنیم.
گاهاً وزن "فعّال" بر شغل دلالت دارد
حدّاد(آهنگر)،خبّاز(نانوا)گاهاً وزن "فعّالة" بر ابزار اشاره میکند
نظّارة(عينک)،سيّارة(خودرو)ة در فعّالة،علامت اغراق و کثرت است️️️
نه علامت تانیث(مؤنث)اسم هایی که دومین حرف آنها،مشدّد است،غالباً اسم مبالغه اندقیّوم(بسیار پاینده)،قدّیس(بسیار پاک)
-
انواع (ل) در عربی
(ل) ناصبه :
️ به معنی (برای اینکه ، تا) می باشد و اغلب وسط جمله و بر سر فعل مضارع می آید
مثال : علینا أن نتناول الأطعمة المفیدة لنتمتّع بها فی الحیاة
لنتمتّع مضارع منصوب(ل) جازمه :
️ بر سر فعل مضارع می اید به معنی (باید ) اغلب اول جمله می اید و به ان(ل) امر غایب نیز گفته می شود پس بر سر صیغه های مخاطب نمی اید
مثال : لنبحثْ عن علل تقدّم الآخرین
لنبحث مضارع مجزوم(ل) جاره :
️ یا همان حرف جر بر سر اسم می آید مثل : لتاکید
-
در چنین مواردی با توجه به سیاق و نیاز جمله ترجمه مناسب را انتخاب می کنیم.
-
قد + فعل مضارع = شايد+مضارع التزامی یا گاهی+مضارع اخباری
قَدْ یَکونُ بَینَ النّاسِ مَنْ هوَ أَحْسَنُ مِنّا، گاهی میانِ مردم کسی هست که از ما بهتر است. (شاید باشد)
قد يذكر الأستاذ تلاميذه :گاهی استاد شاگردانش را یاد می کند. (شاید یاد کند) -
من + فعل شرط ماضی + جواب شرط ماضی = ماضی + ماضی یا مضارع التزامی + مضارع اخباری
وقتی ادوات شرط بر سر جملهای بیاید که فعل شرط و جواب آن فعل ماضی باشد، میتوانیم فعل شرط را مضارع التزامی و جواب آن را مضارع اخباری ترجمه کنیم.
مَن فَکَّرَ قَبْلَ الْکَلامِ، قَلَّ خَطَؤُہُ.
هرکس پيش از سخن گفتن بينديشد، خطايش کم میشود. (انديشيد، کم شد) -
مضارع + مضارع = مضارع التزامی یا مضارع اخباری
أُفَتِّشُ عَن مُعْجَمٍ يُساعِدُني في فَهمِ النُّصوصِ.
دنبال فرهنگ لغتی می گردم که مرا در فهم متون کمک کند. (کمک میکند)
أُشاهِدُ طالِباً يَکْتُبُ تَمارينَ الدَّرْسِ في الصَّفِّ.
دانش آموزی را میبينم که تمرينهای درس را در کلاس مینويسد. -
ماضی + ماضی = ماضی ساده یا ماضی بعید
اشْتَريْتُ الْيَومَ کِتاباً قَدْ رَأَيْتُهُ مِنْ قَبل.
امروز کتابی را خريدم که قبلاً آن را ديده بودم. (ديدم( -
لمْ + فعل مضارع = ماضی ساده منفی یا ماضی نقلی منفی
لم یكتب فیه شيئاً : در آن چیزی ننوشت /ننوشته است. -
لیت + فعل ماضی = ماضی استمراری یا ماضی بعید
ليت زميلی اِبتعَدَ عن الكَسَلِ :کاش همکلاسی ام از تنبلی دوری می کرد /دوری کرده بود. -
اسلوب حصر : فعل به شکل مثبت یا منفی
این اسلوب معمولاً هنگامی است که پیش از إلّا جملۀ منفی آمده و مستثنی مِنه ذکر نشده باشد؛ مثال:
در اسلوب حصر میتوانیم عبارت را به صورت مثبت و مؤکَّد ترجمه کنیم.
ما شاهَدتُ في المَکتَبَةِ إلّا کاظماً.
در کتابخانه تنها کاظم را دیدم.
در کتابخانه کسی را جز کاظم ندیدم. -
گاهی میتوان《مصدر》را بهصورت فعل و 《فعل》را به صورت مصدر ترجمه کرد:
قصدت الرجوع الي المكتبة: خواستم به کتابخانه برگردم.
أخذ الشابُّ ینادی إصحابه: جوان شروع به صدا زدن دوستانش کرد.
-
-
️ ۵ نکته عالی️
1⃣ در ترجمه ی اسم توجه به عدد آن ( مفرد ؛ مثنی ؛ جمع )ضروری است.
لی مِسطرةٌ وَقلمان ِوکُتُبٌ:
یک خط کش و دو قلم و تعدادی کتاب دارم.2⃣ در ترجمه ی اسم نکره از « ی » و یا « یک » استفاده می کنیم.
اشتریتُ کتاباً:
یک کتاب خریدم. / کتابی خریدم.3⃣در ترجمه ی ضمایر؛شناخت « صیغه؛متصل و منفصل بودن و حالت اعرابی آن ها » ضروری می باشد.
انتم تَکتبونَ واجباتکم :
شما تکالیفتان را می نویسید.انتم منفصل مرفوع جمع مذکرمخاطب
« و» در تکتبون ،متصل مرفوع جمع مذکر مخاطب
"کم"متصل مجرور جمع مذکر مخاطب
4⃣ صفت مثنی و جمع به صورت مفرد ترجمه می شود(صفت در زبان فارسی به صورت مفرد ترجمه می شود اگر چه در زبان عربی مفرد نباشد).
مثنی
رَجلانِ قویانِ : دو مرد قویجمع
رجالٌ اَقویاء : مردان قویمثنی
التِّلمیذتان ِالمجتهدتانِ : دو دانش آموز کوشاجمع
التلامیذُ المجتهدونَ : دانش آموزان کوشا5⃣ اگر اسمی هم مضاف الیه وهم صفت گرفته باشد در ترجمه فارسی بدین گونه عمل می کنیم.
در عربی
اسم(موصوف)+مضاف الیه+صفت
عبادُ اللهِ الصالحونَ/ غابات مازندرانَ ألخضراء مِن أجمَلِ ألمناطِق فی ایرانموصوف/مضاف/مضاف الیه/صفت
در فارسی
اسم(موصوف) + صفت + مضاف الیه
بندگان شایسته ی خدا / جنگلهای سبز مازندرن از زیباترین مناطق ایران است
موصوف/صفت/مضاف/مضاف الیه
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400
@بچه-های-کنکور-ریاضی-1400 -
جمع_و_مفرد_عربی
️مفرد جمع. معنی واژه مفرد
قریب اقُرباء. نزدیک
اللِّسان ألسِنة. زبان
ألف آلاف. هزار
ألَم آلام. درد
أمّ أمّهات. مادر
إمرأة ، مَرأة النِّساء زن ، خانم
أمیر أمَراء. فرمانروا
أمین أمَناء. امانت دار
بحر بحار. دریا
أنف أنوف. بینی
آلة آلات. ابزار
باب أبواب. در️نکته های این بخش:
مفرد نساء، هر دو واژه «إِمرأة» و «مَرأة» هستند.
«قریب» می تواند اسم جانشین صفت باشد؛ در این صورت به معنای خویشان(قوم و خویش) است.«أمهات» جمع مونث سالم حساب میشه(اینو فقط بدونین چون قاعده نداره!)
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا -
انواع مَن در زبان عربی
من موصول:
اکثرا در وسط جمله می آید و به معنی "کسی که" یا "آن کس" می باشد.
من شرطیه:
همیشه در اول جمله می آید و بعد از آن دو فعل می آید به و به معنی "هرکس" یا "هرکه" می باشد.
من استفهامیه:
برای سوال کردن است و به معنی "چه کسی" می باشد.
انواع "ما" در زبان عربی
️ مای نفی :
برای منفی کردن فعل است و غالبا بر سر ماضی می آید:
ما ذَهَبَ ( نرفت) البته گاهی بر سر مضارع هم می آید
(ما یذهبُ : نمیرود)️ ما موصول:
اکثرا در وسط جمله می آید و به معنی "چیزی که" یا "آنچه" می باشد.
️ مای شرط:
همیشه در اول جمله می آید و پس از آن دو فعل می آید و به معنی "هرچیز" یا "هرچه" می باشد.
️ ما استفهامیه:
برای سوال کردن است و به معنی "چه چیزی" می باشد .
@انسانیا
@ریاضیا
@تجربیا -
چند نکته راجع به سرعت عمل در حل سؤالات عربی کنکور
️دربخش ترجمه ی فعل ها موارد زیر مورد توجه قرار گرفته شود.
1 )زمان و شخص(صیغه)
2 )کانَ + فعل مضارع
3 )کانَ + فعل ماضی
4 )قد + فعل ماضی
5 )قد + مضارع
6 )سَـ یا سوفَ + مضارع
7 )حَتّی، أن، کی، لـِ به معنی تا، تااینکه + مضارع
8 )لم، النهی، لِـ به معنی باید
9 )فعل مجهول
11 )فعل های مزید️ در بخش ترجمه ی اسم موارد زیر در نظر گرفته شود:
1 )عدد اسم(مفرد، مثنی، جمع)
2 )اسم های تنوین دار
3 )اسم های الـ دار
4 )اسم های اشاره و اسم های بعد از آنهااز لحاظ داشتن یا نداشتن(الـ)
5 )ساختار اسم از لحاظِ اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مبالغه🟣در پاسخ به سؤاالت تستی مربوط به ترجمه و رسیدن به پاسخ های درست رعایت موارد زیر الزم است:
️ زیر فعل ها خط بکشیم و به زمان و صیغه ی آنها توجه کنیم.
🟢زیر اسم های ال دار یا تنوین دار خط بکشیم.
زیر اسم های جمع خط بکشیم
@انسانیا
@تجربیا
@ریاضیا -
️کلمات #مشابهعربی مشترک
إنّ حقیقتا _قطعا
أنَّ که
إنْ اگر
أنْ که
إنّما فقطإلّا بجز _مانده
ألا هان _آگاه باش
ألّا أن +لاآخَر دیگر
آخِر پایان@تجربیا
@ریاضیا
@بچه-های-کنکور-ریاضی-1400
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400 -
جمله وصفیه
به جمله ای که پس از اسم نکره برای بیان توصیف آن بیاید جمله وصفیه« توصیف کننده » می گویند. اسم نکره یعنی اسمی بدون ( ال ) زائد درابتدا و یا اسم غیر عَلَم (غیر خاص ) که غالباً در حرف آخرش حرکت تنوین می گیرد.مانند طالباً، کِتابٌ)
️جمله وصفیه به دو شکل می آید : ۱_ به صورت فعل ( جمله فعلیه ) ۲_ به صورت اسم ( جمله اسمیه ).
رأیتُ طالِباً یُطالِعُ کِتابَهُ : «دانش آموزی را دیدم که کتابش را مطالعه می کرد» در اینجا جمله «یُطالِعُ کِتابَهُ » : جمله وصفیه ازنوع ( فعلیه ) است ، چون بعداز اسم نکره یعنی طالباً آمده است .
رأیتُ طالباً کِتابُهُ في یَدِهِ : « دانش آموزی را دیدم که کتابش در دستش بود یا است » در اینجا عبارت «کِتابُهُ في یَدِهِ » جمله وصفیه از نوع ( اسمیه ) است، چون بعداز اسم نکره طالباً آمده است.
غالباً جمله وصفیه به صورت فعل یعنی ( جمله فعلیه ) می آید ، مانند مثال اولی .
اگر جمله ای بعداز اسمی معرفه بیاید و حالت آن را بیان کند دیگر جمله وصفیه نیست بلکه به آن جمله حالیه می گویند.
مانند : رأیتُ الطالِبَ یُطالِعُ کِتابَهُ : دانش آموز را دیدم درحالیکه کتابش را مطالعه می کرد. که دراینجا عبارت « یُطالِعُ کِتابَهُ » بعداز اسم معرفه « الطالب » آمده و حالت دانش آموز را بیان می کند،پس جمله حالیه است .
️نکته مهم در ترجمه جمله وصفیه : حتما قبل از جمله وصفیه باید از کلمه ( که ) استفاده کنیم و فعل موجود در جمله وصفیه را مطابق فعل قبل از جمله وصفیه ترجمه کنیم .
رأیتُ طالِباً یُطالِعُ کِتابَهُ : «دانش آموزی را دیدم که کتابش را مطالعه می کرد» که عبارت ( یُطالِع کتابَهُ) جمله وصفیه است ، چون بعداز اسم نکره آماده و درترجمه قبل از آن کلمه ( که ) باید بیاید . همچنین فعل جمله وصفیه باید مطابق فعل جمله قبل از آن ترجمه شود ما خوندیم که:
️( ماضی + مضارع=ماضی استمراری: شاهدنا مُزارِعاً یَحصُدُ محاصیلَهُ في المزرعة . یحصد : درو می کرد ).و همچنین ️( ماضی + ماضی = غالباً ماضی بعید که می تواند به صورت ماضی ساده نیز ترجمه شود : عَصَفَتْ ریحٌ خَرَّبَتْ بیتاً جَنبَ شاطي البَحرِ.خَرَّبَتْ : خراب کرده بود (خراب کرد ) و️ ( مضارع + مضارع = غالباً مضارع التزامی: یُعجِبُني تلمیذٌ یُساعِدُ زمیله في الدَّرسِ . یُساعِدُ : کمک کند ) .
@تجربیا
@ریاضیا