-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش روزی آیَد کِه دِلَم هیچ تَمَنا نَکُنَد...
-
کاش روزی آیَد کِه دِلَم هیچ تَمَنا نَکُنَد...
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۳:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در من دو جُرعهـ زندگی ماندهـ
آن هم نجُنبی زود میمیرد ...
#علیرضا آذر
-
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست عشق كدامست غم كجاستبگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست درهوای تو از آشیان جداست#فریدون_مشیری
-
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هــــرڪہ فرهاد
شود در ره عشــــقهمه ڪــس
در نظرش شــــیرین استتهمت ڪفر بہ عاشق نزنید
عاشــــقے
پاکترین آیین است️
-
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش پیدایت کنم…
در این برکه ی سکوت شبهای غم..
دور شدم از تو…
خیلی دور..
دور تر از آنی که در وجودم هستی… -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دست رو موهاش که می کشم میره عکس بعدی
-
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم؟!
با غم انگیزترین حالت تهران چه کتم؟!
علیرضا آذر -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
واعظان کین جمله در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می رسند، آن کارِ دیگر می کنند
صحبتی دارم به دانشمند مجلس، بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند؟!
حافظ -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دوستان دقت کنین که اسمش شعردانه است پس شعر بذارین و اسم شاعرشم میدونین بگین عااالی تر میشه.
ممنونم از همتون و پستای خوبتون آلااایی های مهربونخنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل
آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من...#شهریار
-
دست رو موهاش که می کشم میره عکس بعدی
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر که خصم اندر او کمند انداخت به مراد ویش بباید ساخت
هر که عاشق نبود مرد نشد نقره فایق نگشت تا نگداخت
هیچ مصلح به کوی عشق نرفت که نه دنیا و آخرت درباخت
#سعدی -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جُز من کهـ برایِ تو در این شهر ، غریبم
هر بی سروپایی کهـ رسید از تو خبر داشت
#نبی اَحمدی
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چشمِ خود بستم
که ديگر چشمِ مستش
ننگرم
ناگهان دل داد زد
"ديوانه! من ميبينمش" -
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هماین بیتو دوس دارم
-
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گویی که نیشی دور از او
در استخوانم میرود....#سعدی
+یا حق
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چشم از او..
جلوه از او!
ما چه حریفیم ای دل#شهریار
-
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عاشق روي جواني خوش نوخاسته ام
و از خدا دولت اين غم به دعا خواسته ام
عاشق و رند و نظربازم و مي گويم فاش
تا بداني كه به چندين هنر آراسته ام#حافظ
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شدم ز عشق به جايی
كه عشق نيز نداند ...#مولوی
-
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
داسٖتان عشق من شيرين تر از فرهاد بود
گر نگفتم، پاسِ عشق كوهكـَن مي داشتم