-
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رسيد مژده كه ايام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر يار خاكسار شدم
رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند#حافظ
-
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۷:۵۳ آخرین ویرایش توسط Dr.Saraaa انجام شده
«مَردی» بهـ این کهـ عشقِ دَه زن بودهـ باشی نیست
مردان ِ قدرتمند ، تنهــــا «یک نفـر» دارند
#اُمید صباغ نو
-
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۸:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باران.چو پیاپی شد گردند ملول از وی
وانگه که شود پنهان , وصلش به دعا خوانند -
«مَردی» بهـ این کهـ عشقِ دَه زن بودهـ باشی نیست
مردان ِ قدرتمند ، تنهــــا «یک نفـر» دارند
#اُمید صباغ نو
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-saraaa در
شعردانه
گفته است:
«مَردی» بهـ این کهـ عشقِ دَه زن بودهـ باشی نیست
مردان ِ قدرتمند ، تنهــــا «یک نفـر» دارند
#اُمید صباغ نو
به یاد سه نفر سوختم:
اول %(#0dff00)[مادری] که چشم به او دوختم…
دوم %(#0dff00)[پدری] که مردانگی را از او اموختم…
سوم %(#0dff00)[رفیقی] که جز مرام و معرفت چیزی از او نیاموختم…
%(#dd00ff)[سلامتی همشون] -
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش روزی آیَد کِه دِلَم هیچ تَمَنا نَکُنَد...
-
کاش روزی آیَد کِه دِلَم هیچ تَمَنا نَکُنَد...
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۳:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در من دو جُرعهـ زندگی ماندهـ
آن هم نجُنبی زود میمیرد ...
#علیرضا آذر
-
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست عشق كدامست غم كجاستبگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست درهوای تو از آشیان جداست#فریدون_مشیری
-
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هــــرڪہ فرهاد
شود در ره عشــــقهمه ڪــس
در نظرش شــــیرین استتهمت ڪفر بہ عاشق نزنید
عاشــــقے
پاکترین آیین است️
-
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش پیدایت کنم…
در این برکه ی سکوت شبهای غم..
دور شدم از تو…
خیلی دور..
دور تر از آنی که در وجودم هستی… -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دست رو موهاش که می کشم میره عکس بعدی
-
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم؟!
با غم انگیزترین حالت تهران چه کتم؟!
علیرضا آذر -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
واعظان کین جمله در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می رسند، آن کارِ دیگر می کنند
صحبتی دارم به دانشمند مجلس، بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند؟!
حافظ -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دوستان دقت کنین که اسمش شعردانه است پس شعر بذارین و اسم شاعرشم میدونین بگین عااالی تر میشه.
ممنونم از همتون و پستای خوبتون آلااایی های مهربونخنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل
آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من...#شهریار
-
دست رو موهاش که می کشم میره عکس بعدی
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر که خصم اندر او کمند انداخت به مراد ویش بباید ساخت
هر که عاشق نبود مرد نشد نقره فایق نگشت تا نگداخت
هیچ مصلح به کوی عشق نرفت که نه دنیا و آخرت درباخت
#سعدی -
نوشتهشده در ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۸:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جُز من کهـ برایِ تو در این شهر ، غریبم
هر بی سروپایی کهـ رسید از تو خبر داشت
#نبی اَحمدی
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چشمِ خود بستم
که ديگر چشمِ مستش
ننگرم
ناگهان دل داد زد
"ديوانه! من ميبينمش"