-
نوشتهشده در ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۷:۴۲ آخرین ویرایش توسط فااطمه انجام شده
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچیدیادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیمساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگیادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندیدیادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدمرفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتمفریدون مشیری
-
نوشتهشده در ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به دو چشمم از دو چشمش چه پیام هاست هر دم
که دو چشمم از دو چشمش خوش و پر خماار بادا.. -
نوشتهشده در ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چهرۀ عشق چنین محو نبود از آغاز
محرمی نیست که پنهان شده در پردۀ راز
همه گویند چرا اهل دلی پیدا نیست
هست اما اگرت دیدۀ دل باشد باز
عشق راهی است که پیمودن آن آسان نیست
با غمی ژرف شود خاطر عاشق دمساز
نیست در راه، قراری و زمانی آرام
رفت باید به مسیری همه در شیب و فراز
راه خونین دل از وادی جان می گذرد
گذری نیست از این راه مگر با پرواز
-
نوشتهشده در ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
استرس دارم بی تابم
روز و شب درگیرم،می خوابم
اشک دارم،از همه کارام بیزام
هی می گم:دوستت دارم،همش محتاج قرص میشم
تو تنهاییام،عقده ها دارم
"دوستت داشتم،تو منو رد کرد ی
قلبمو شکستی،خندهامو کم کردی
تمومه راهامو،پشت سر میزارم
غروب چشماتو،با قلبم حس کردم -
نوشتهشده در ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دوستان جان دادهام بهر دهانش بنگرید
کو به چیزی مختصر چون باز میماند ز من
صبر کن حافظ که گر زین دست باشد درس غم
عشق در هر گوشهای افسانهای خواند ز من
• حافظ
-
نوشتهشده در ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سال وفال ومال وحال واصل ونسل وتخت وبخت
بادت اندر شهریاری برقرار وبردوام
سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام -
نوشتهشده در ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
همه از دست غیر ناله کنند
سعدی از دست خویشتن فریاد -
نوشتهشده در ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من بودم و %(#ff0000)[دل] بود و کناری و %(#ff0000)[فراغی] ...
این %(#ff0000)[عشق] کجا بود ، که ناگه به %(#ff0000)[میان] جست؟!
%(#008849)[وحشی بافقی] -
نوشتهشده در ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از چهره ی افروخته گل را مشکن
افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن
گل را دیگر خجل مکن ای مه من
مشکن به چمن ای مه من قدر سمن
شعر مربعی -
نوشتهشده در ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۲۸ آخرین ویرایش توسط _MILAD_ انجام شده
به جانت نگارا که داری وفا
نگارا وفاکن به دل بی جفا
که داری به دل دوستی مر ، مرا
وفا بی جفا مر ، مرا خوشترا
-
نوشتهشده در ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۵:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خانه ام را خراب میخواهی...
دست در دست دیگری برگرد
دست در دست دیگری برگرد..
خانه ام را خراب خواهی کرد ..! -
نوشتهشده در ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ۲۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-an در
شعردانه
گفته است:
گوش كن!
نبضِ دلم ، زمزمه اش با تو يكيست...#مولانا
ادمین راستش من یکم شک دارم این شعر از حضرت مولانا باشه.میدونین کدوم کتابه؟خودم سرچ کردم اما این شعر میاد
نکند فکر کنی
در دل من یاد تو نیست...گوش کن "نبض دلم"
زمزمه اش با تو یکیست...%(#ff0000)[جز من اگرت عاشق و شیداست،بگو]
%(#ff0000)[ور میل دلت به جانب ماست،بگو]
%(#ff0000)[ور هیچ مرا در دل تو جاست،بگو]
%(#ff0000)[گر هست بگو،نیست بگو،راست بگو!]
که اون قسمتی که قرمز کردم خب بله شعری از مولاناست طبق این لینک هم تائید میشه
نظر من اینه که یه شاعر به تضمین از شعر مولانا استفاده کرده و گمان بر این شده که این هم از شعر مولاناست
شایدم اشتباه میکنم. به هر حال کسی اطلاع دقیقی داره بگه خوبه @دانش-آموزان-آلاء -
نوشتهشده در ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
این همه رنج کشیدیم و نمیدانستیم
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست
#هوشنگ_ابتهاج
-
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست
نشان می جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا ...
%(#9100ff)[#فاضل نظری]