افسردگی و کنکور
-
این پست پاک شده!
-
سلام
منم یه روزایی دقیقا تو حال تو بودم :)) چقدر اونجایی که گفتی همه میگن ثنا چقدر بیخیاله رو درک کردم.
چقدر خوبه که پیگیر حال روحت هستی
هیچ بیماری روحی ای با "مشاوره" حل نمیشه عزیزم
روح ما مثل جسممون به "درمان" نیاز داره
این که یه روانشناس بخواد دو جلسه باهات حرف بزنه تاثیر چنداتی تو حال تو نداره، تو باید دنبال جلسات "رواندرمانی" باشی تا بتونی به خودت کمک کنی
اما گاهی وقت ها رواندرمانی با روانشناس به تنهایی کافی نیست، باید از روانپزشک دارو هم بگیری، این دو تا مکمل هم هستن
حالا برای این که خونوادت متوجه نشن، میتونی هر دو رو به صورت مجازی انجام بدی (دارو درمانی اولویت داره راستی، اول با یه روانپزشک حرف بزن، اون بهت میگه که به دارو نیاز داری یا نه.)
میتونی تو سایت های دکتر ساینا، طب کال و حتی اپ های آپ یا اسنپ به صورت متنی ویزیت شی بدون این که کسی خبردار بشه
بعد با نشون دادن عکس نسخه به داروخونه هم میتونی دارو رو بگیری -
یه چیز دیگه، این نصیحت طوره
میدونم تا حالا سعی کردی به خاطر خونوادت احساسات خودت رو بروز ندی، اما بدون با این کار داری به خودت آسیب میزنی
تو هم حق داری مثل بقیه گریه کنی، عصبانی بشی، رو مود نباشی، ناراحت باشی و همه ی احساساتت رو تجربه کنی
من انقدر احساساتمو سرکوب کرده بودم که تو خونه بهم میگفتن فاطمه یه پا فرشته اسیه فرشته ی زخمی بودم بیشتر
اینه که به فکر خودت هم باش، سلامتی تو کمتر از این که خیال خونوادت ازت راحت باشه اهمیت نداره -
amirmohammad shakeri
Aw man, If you keep going to call me my daughter,I'll call you daddy until the day
!before you dieSarah Ghanaatiyan در افسردگی و کنکور گفته است:
amirmohammad shakeri
Aw man, If you keep going to call me my daughter,I'll call you daddy until the day
!before you dieyea sure ive got no problem with that
but remember that u fall into my trap
-
Sarah Ghanaatiyan در افسردگی و کنکور گفته است:
amirmohammad shakeri
Aw man, If you keep going to call me my daughter,I'll call you daddy until the day
!before you dieyea sure ive got no problem with that
but remember that u fall into my trap
amirmohammad shakeri
!God save me -
سلام به همه ی رفقای آلایی
راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!
هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!
واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!و حالا از شما دوستان کمک میخوام که بهم بگین چکار کنم؟....
Sana Asadi 1 سلام
دوست، خانواده ، روانشناس و.. فقط عوامل بیرونی هستند، حال خوب درونیه، بهتون تبریک میگم که دنبال کشف حال خودتون بودید و برای بهتر شدنش تلاش میکنید
در واقع شما اصل کاری رو داریداین که خودتون به فکر خودتون هستید
این که خودتونو بیخیال نشون دادید ، تجربه من میگه این بد نیست ، یعنی اگر شما توی کاری تمام تلاشتو کردی و یا کاری از دستت برنمیاد برای چی باید حرص بخوری؟ اونایی که حرص میخورن کاری از پیش نبردن اما این که توی خودتون نگه داشتید این خوب نیست
من در مورد افسردگی سررشته ندارم اما این که تا اینجا اومدین یعنی بقیش رو هم میتونیداما در مورد کنکور، فکر می کنید عدم تمرکز برای شماست؟! خیلی اشتباه فکر می کنید
باید تاپیک های دیگه رو بخونید ، بچهها همه این مشکل رو دارن ، به شکل های مختلف، وقتی هیچ بهونه ای نداشته باشن میگن حسش نیست.
اولین قدم، جمع کردن تمرکز مخصوصا روزهای اول کنکوری شدن خیلی سخته خیلیییییی
صبح ها زودتر بیدار بشین و سراغ درس برید و سعی کنید تمرکز تونو جمع کنید اولش سختهاما بعد راحت میشه
موفقیت هاتون روزافزون -
سلام به همه ی رفقای آلایی
راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!
هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!
واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!و حالا از شما دوستان کمک میخوام که بهم بگین چکار کنم؟....
Sana Asadi 1
منم تمرکز نداشتم ولی با راه ابریشم سال کنکور از یازده سال پیشش بیشتر بهم چسبید
شاید بگی دروغ میگی -
سلام به همه ی رفقای آلایی
راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!
هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!
واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!و حالا از شما دوستان کمک میخوام که بهم بگین چکار کنم؟....
Sana Asadi 1
این قسمت که برای اینکه به بقیه فشار بیشتری نیاد و از لحاظ شما خیالشون راحت باشه صبوری به خرج دادین اصلا و ابدا کار بدی نیست خیلیی هم عالیه
فقط حواستون باید باشه که برای دادن آرامش و حس اطمینان به اطرافیانتون خود شما باید وجود داشته باشین. پس اگه مواظب "خودت" نباشی این تویی که الان میبینی دیگه نیست که امید بده.
اگه اهلش هستی که یکمم این لابلا به خودت فک کنی بسم الله..
اگه نه بازم به بقیه فکر میکنی، شخصیتت دلسوز بقیه س که اینم عالیه! ازش بهترین استفاده رو بکن و برای اینکه بازم به خونوادت آرامش بدی شروع کن خودتو از نو بساز.
یعنی اگه فکر میکنی اگه هدفت اطرافیانت باشن زودتر به نتیجه میرسی، هدفتو تنظیم کن رو حال خوب اونا و شروع کن.
ببین میتونی از طریق همون دوستت با یه مشاور خوب تلفنی حرف بزنی؟
یا نه شاید هم باید خونوادت یا حداقل یک نفر از اعضای خوانوادت متوجه بشن و با هم این مسئله رو حل کنین. همه چیز بستگی به شرایط خودت و خونوادتون داره.
در هرصورت بدون مهمی! برای خودت مهمی... برای خونوادت مهمی... برای جامعه ت هم مهمی! مهمی واسه مایی که لایق خوندن حرفای دلت دونستی...
تو نمیدونی در آینده چی پیش میاد... چیکاره میشی؟ چه مسئولیتایی داری؟ کیا کنارتن؟ کیا به کمکت احتیاج دارن؟
هیچکس از آینده خبر نداره پس حق نداری راجع به خوب یا بد بودن آینده ت قضاوت کنی
آینده یچیز کلی نیست هرکسی خودش اونو برای خودش رقم میزنه! بشین فکر کن یا یه لیست بنویس از تمام چیزایی که حالتو خوب میکنه، تمام چیزایی که داری و دوسشون داری، چیزایی که نداری و بدست آوردنشون حالتو خوب میکنه. بعد نهایت استفاده و لذت رو از اونایی که داری ببر همه تلاشت هم بکن تا اونایی که نداری رو بدست بیاری.
در کنارش هم به این فک کن که چند سال آینده خودتو کجا میبینی؟ دوست داری از بیرون چه شکلی بنظر بیای؟ دوست داری خودت چه حس و حالی از خودت داشته باشی؟ فاکتور هایی که میخوای و راه های رسیدن بهشون رو یادداشت کن و حداقل اونایی که به بقیه نیاز ندارن و خودت از پسشون برمیای رو انتخاب کن و انجام بده!
.فقط یه کار متفرقه ای که دوسش داری هم کافیه تا تو سالی مثل امسال که میخوای واسه کنکور بخونی در کنارش انجام بدی.
و برای خوندن کنکور هم از همون لیست چیزایی که داری یا کارایی که میتونی انجام بدی و حالتو خوب کنه واسه خودت جایزه بذار که هر n دقیقه که خوندم فلان کار رو انجام میدم یا مثلا تا ساعت x میخونم بعد نیم ساعت اینکارو میکنم...
برای برنامه ریزی و جدول تعیین ساعت برای درس خوندن هم فیلم "برنامه ریزی به روش ایکس" آقای امینی راد تو بخش مشاوره آلا هست کلی برنامه و روش هم تو نت هست هم اینجا کلی تاپیک داریم راجع بهش.ببخشید خیلیی طولانی شد ولی امیدوارم مفید باشه واست
-
Sana Asadi 1
این قسمت که برای اینکه به بقیه فشار بیشتری نیاد و از لحاظ شما خیالشون راحت باشه صبوری به خرج دادین اصلا و ابدا کار بدی نیست خیلیی هم عالیه
فقط حواستون باید باشه که برای دادن آرامش و حس اطمینان به اطرافیانتون خود شما باید وجود داشته باشین. پس اگه مواظب "خودت" نباشی این تویی که الان میبینی دیگه نیست که امید بده.
اگه اهلش هستی که یکمم این لابلا به خودت فک کنی بسم الله..
اگه نه بازم به بقیه فکر میکنی، شخصیتت دلسوز بقیه س که اینم عالیه! ازش بهترین استفاده رو بکن و برای اینکه بازم به خونوادت آرامش بدی شروع کن خودتو از نو بساز.
یعنی اگه فکر میکنی اگه هدفت اطرافیانت باشن زودتر به نتیجه میرسی، هدفتو تنظیم کن رو حال خوب اونا و شروع کن.
ببین میتونی از طریق همون دوستت با یه مشاور خوب تلفنی حرف بزنی؟
یا نه شاید هم باید خونوادت یا حداقل یک نفر از اعضای خوانوادت متوجه بشن و با هم این مسئله رو حل کنین. همه چیز بستگی به شرایط خودت و خونوادتون داره.
در هرصورت بدون مهمی! برای خودت مهمی... برای خونوادت مهمی... برای جامعه ت هم مهمی! مهمی واسه مایی که لایق خوندن حرفای دلت دونستی...
تو نمیدونی در آینده چی پیش میاد... چیکاره میشی؟ چه مسئولیتایی داری؟ کیا کنارتن؟ کیا به کمکت احتیاج دارن؟
هیچکس از آینده خبر نداره پس حق نداری راجع به خوب یا بد بودن آینده ت قضاوت کنی
آینده یچیز کلی نیست هرکسی خودش اونو برای خودش رقم میزنه! بشین فکر کن یا یه لیست بنویس از تمام چیزایی که حالتو خوب میکنه، تمام چیزایی که داری و دوسشون داری، چیزایی که نداری و بدست آوردنشون حالتو خوب میکنه. بعد نهایت استفاده و لذت رو از اونایی که داری ببر همه تلاشت هم بکن تا اونایی که نداری رو بدست بیاری.
در کنارش هم به این فک کن که چند سال آینده خودتو کجا میبینی؟ دوست داری از بیرون چه شکلی بنظر بیای؟ دوست داری خودت چه حس و حالی از خودت داشته باشی؟ فاکتور هایی که میخوای و راه های رسیدن بهشون رو یادداشت کن و حداقل اونایی که به بقیه نیاز ندارن و خودت از پسشون برمیای رو انتخاب کن و انجام بده!
.فقط یه کار متفرقه ای که دوسش داری هم کافیه تا تو سالی مثل امسال که میخوای واسه کنکور بخونی در کنارش انجام بدی.
و برای خوندن کنکور هم از همون لیست چیزایی که داری یا کارایی که میتونی انجام بدی و حالتو خوب کنه واسه خودت جایزه بذار که هر n دقیقه که خوندم فلان کار رو انجام میدم یا مثلا تا ساعت x میخونم بعد نیم ساعت اینکارو میکنم...
برای برنامه ریزی و جدول تعیین ساعت برای درس خوندن هم فیلم "برنامه ریزی به روش ایکس" آقای امینی راد تو بخش مشاوره آلا هست کلی برنامه و روش هم تو نت هست هم اینجا کلی تاپیک داریم راجع بهش.ببخشید خیلیی طولانی شد ولی امیدوارم مفید باشه واست
آمنه ب
ممنون دوست عزیز -
Sana Asadi 1
منم تمرکز نداشتم ولی با راه ابریشم سال کنکور از یازده سال پیشش بیشتر بهم چسبید
شاید بگی دروغ میگیرضا آلناصر
امیدوارم واسه منم این اتفاق بیوفته -
Sana Asadi 1 سلام رفیق
ببین اولا ک خیلی واضحه این اتفاق برا خیلیا میفته
پس فکر نکن فقط خودتیدیدن فیلم و سریال های طنز خیلی خیلی کمکت میکنن
ت حتی اگ بتونی تابستون فقط خودتو از لحاظ روحی بسازی وقت داری از مهر قدی شروع کنی
مطمئن باش عقبم نمیفتی فقط تمرکزت این باسه ک تو این ی ماه قراره همه چی اوکی شه
خوش بگذرون فیلم ببین ورزش کن و...
و اینم بدون ک هر وق به خودت تلقین کردی ک نه دیگه نمیشه یا نه من افسردم تو یه ماه خوب نمیشه بدون ک فقط داری گل ب خودی میزنی
مطمئن کارهای عجیبی از بدن و مغزت بر میاد
پس زود خوب شو لعنتی و بیا بعدش بریم جلو
کمکی هم خواستی در حد توانم کمکت میکنم
خیلی ممنون ازت
-
سلام به همه ی رفقای آلایی
راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!
هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!
واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!و حالا از شما دوستان کمک میخوام که بهم بگین چکار کنم؟....
Sana Asadi 1
سلام عزیزم
ببین
من خودم امسال و سال قبل از لحاظ مختلف تحت فشار روحی بودم و خب زود ناراحت شدنا و گریه کردنای الکی که اصلا طبیعی نبود!
و در آخر همهشون باعث شد که مسیر اصلی زندگیمُ پیدا کنم و حالم بهتر از قبله،حتی بهتر از زمانایی که فک میکردم خوبم!
پیشنهاد من اینه که بگرد خدا رو پیدا کن...
بهت قول میدم هرچی که بهش نزدیک تر بشی بیشتر کنارت حسش میکنی
آروم تر میشی
مطمئنی که یکی همهی این اتفاقا و حوادث رو میبینه
اصلا ناراحتی چه معنی داره وقتی یکی همیشه هواتُ داره؟
توی هر برههای از زندگی ما مشکلات هست
و همه مشکل دارن
خدا خودش گفته : لقد خلقنا الانسان فی کبد
یعنی ما انسان را در سختی آفریدیم.
الان پیش خودت فک میکنی که نه!مشکل من از همه بزرگتره!هیچ کس مثل من نیست
اصلا چرا من باید این اتفاقا واسم بیفته؟!
ببین
خدا به هیچ کس بیشتر از توانش تکلیف نمیده!
اون رنج و غصه ای که تو داری میکشی
با رنجی که یه نفر دیگه میکشه برابره!همون قدری که تو غصه میخوری همه این حجم از غصه رو تو زندگیشون دارن!اطرافت یه نگاه بنداز!کی هست که بدون مشکل باشه؟!آره شاید یه نفرُ پیدا کنی که شاد و خوشحاله،ولی من و تو باطن زندگیشُ که نمیدونیم!اونم یا اون امتحان بزرگا رو رد کرده یا هنوز تو مسیر زندگیشن!
میخوام بگم که
درسته نوع مشکلات متفاوته ولی با توجه به میزان تحمل هر کس، رنج کشیدنشون یکسانه...
همهی این مشکلات باعث رشد تو ان!
برای اینن که تو یه چیزی رو تو زندگیت کم داری یا یه راهی رو داری اشتباه میری؛خدا چون دوستت داره یه مشکل میندازه جلوت که مسیر و هدف اصلی زندگیتُ پیدا کنی...بعدا به این غصه خوردنات میخندی
!
پیشنهادم
واسه نزدیک شدن به خدا از خیلیا شنیدم که سخنرانیهای حاج آقا پناهیان مفید بوده
ولی خودم ندیدمشون
امیدوارم که هرچی زودتر حالت بهتر شه -
Sana Asadi 1
سلام عزیزم
ببین
من خودم امسال و سال قبل از لحاظ مختلف تحت فشار روحی بودم و خب زود ناراحت شدنا و گریه کردنای الکی که اصلا طبیعی نبود!
و در آخر همهشون باعث شد که مسیر اصلی زندگیمُ پیدا کنم و حالم بهتر از قبله،حتی بهتر از زمانایی که فک میکردم خوبم!
پیشنهاد من اینه که بگرد خدا رو پیدا کن...
بهت قول میدم هرچی که بهش نزدیک تر بشی بیشتر کنارت حسش میکنی
آروم تر میشی
مطمئنی که یکی همهی این اتفاقا و حوادث رو میبینه
اصلا ناراحتی چه معنی داره وقتی یکی همیشه هواتُ داره؟
توی هر برههای از زندگی ما مشکلات هست
و همه مشکل دارن
خدا خودش گفته : لقد خلقنا الانسان فی کبد
یعنی ما انسان را در سختی آفریدیم.
الان پیش خودت فک میکنی که نه!مشکل من از همه بزرگتره!هیچ کس مثل من نیست
اصلا چرا من باید این اتفاقا واسم بیفته؟!
ببین
خدا به هیچ کس بیشتر از توانش تکلیف نمیده!
اون رنج و غصه ای که تو داری میکشی
با رنجی که یه نفر دیگه میکشه برابره!همون قدری که تو غصه میخوری همه این حجم از غصه رو تو زندگیشون دارن!اطرافت یه نگاه بنداز!کی هست که بدون مشکل باشه؟!آره شاید یه نفرُ پیدا کنی که شاد و خوشحاله،ولی من و تو باطن زندگیشُ که نمیدونیم!اونم یا اون امتحان بزرگا رو رد کرده یا هنوز تو مسیر زندگیشن!
میخوام بگم که
درسته نوع مشکلات متفاوته ولی با توجه به میزان تحمل هر کس، رنج کشیدنشون یکسانه...
همهی این مشکلات باعث رشد تو ان!
برای اینن که تو یه چیزی رو تو زندگیت کم داری یا یه راهی رو داری اشتباه میری؛خدا چون دوستت داره یه مشکل میندازه جلوت که مسیر و هدف اصلی زندگیتُ پیدا کنی...بعدا به این غصه خوردنات میخندی
!
پیشنهادم
واسه نزدیک شدن به خدا از خیلیا شنیدم که سخنرانیهای حاج آقا پناهیان مفید بوده
ولی خودم ندیدمشون
امیدوارم که هرچی زودتر حالت بهتر شهزهرا بنده خدا در افسردگی و کنکور گفته است:
Sana Asadi 1
واسه نزدیک شدن به خدا از خیلیا شنیدم که سخنرانیهای حاج آقا پناهیان مفید بودهایشون واقعااا عالین
منم از چند سال پیش شنیده بودم که صحبتاشون خیلی جوون پسنده و عالیه ولی واقعا تا پای حرفاشون نشستم عمق قضیه رو درک نکردم
واقعا هرکی دلش گرفته یه وویس یا فیلم کوتاه از ایشون ببینه و بشنوه حالش خوب میشه