توضیحات زیست دهم استاد موقاری
-
جلسه 43
گردش مواد در کرم خاکی :
رگ پشتی ( قلب لوله ای ، قلب اصلی ) با خون تیره ← خون تیره را به جلو می راند ← 5 جفت کمان رگی با خون تیره ( قلب کمکی ) ← خون تیره را به پایین و عقب می راند ← سرخرگ شکمی ( ابتدا با خون تیره ) ← تبادل گازی ( خون روشن ) | تنفس پوستی ← مویرگ های بین شکمی و پشتی ( خون روشن ) ← سیاهرگ با خون تیره ← رگ پشتی
بین رگ پشتی و شکمی ← در همه ی قسمت های بدن ← مویرگ داریم ( برای فرایند تبادل )
ساده ترین دستگاه گردش خون
سیاهرگ خون تیره دارد و سرخرگ ممکن است خون تیره داشته باشد یا روشن -
گردش خون در بدن مهره داران:
- ساده : دو حفره ای: یک بطن + دو دهلیز : ماهی ها و نوزاد دوزیستان
- مضاعف:
الف) 3 حفره ای: دو هدلیز + یک بطن: دوزیستان بالغ
** نوزاد دوزیستان: گیاهخوار، دارای آبشش و قلب دو حفره ای/ دوزیستان بالغ: گوشت خوار، دارای شش و قلب سه حفره ای
ب) چهار حفره ای: دو دهلیز + دو بطن:
← دیواره ی بین دو بطن کامل : برخی خزندگان، پرندگان و پستانداران
← دیواره ی دو بطن ناقص: بیشتر خزندگان: مارها، مارمولک و عنکبوت ها
در جانورانی که گردش خون ساده دارند در حفره های قلب همواره خون تیره وجود دارد.
تفاوت بین دیواره ی بین دو بطن ناقص و کامل، در فشار خون است. جانوری که دیواره ی بین دو بطن آن ها کامل است فشار خون بیشتری دارد.
ماهی ها تنها جانورانی اند که در طول زندگی خود همواره گردش خون ساده دارند.
همه ی اندام ها ← سیاهرگ شکمی با خون تیره ← سینوس سیاهرگی (دیواره نازک) با خون تیره ← دهلیز با خون تیره ← بطن با خون تیره ← مخروط سیاهرگی با خون تیره ← سرخرگ شکمی (آبشش) با خون تیره ← (آبشش) با خون روشن ← سرخرگ پشتی با خون روشن ← مویرگ های عمومی بدن با خون روشن ← همه ی اندام ها
فشار خون رگ: کمترین: سیاهرگ شکمی / بیشترین: سرخرگ شکمی
تنها سرخرگ و سیاهرگی که در ماهی خون روشن دارد، سرخرگ پشتی هست.
-
این پست پاک شده!
-
جلسه ی 45
وظایف کلیه :- تعادل آب بدن
- حفظ تعادل اسیدی - بازی شدن خون: با دفع H وHCO
- حفظ تعادل یون ها
- دفع مواد سمی و مواد زائد نیتروژن دار: (مثل اوره-اوریک اسید- کراتینین: که از سوزاندن DNAو RNA و پروتئین ها حاصل می شود چون درساختار خودN دارد.)
- دفع برخی داروها : (مثل پنی سیلین)
-
بچه ها قسمت هایی که توضیحات کمتری دارن به این خاطره که تو اون جلسه بیشتر کتاب خوانی شده. (نکات کتاب توضیح داده شده.)
-
جسله ی 46
• شش چپ کوچکتر از شش راست. شش راست بزرگتر از شش چپ. علت: شش چپ در مجاورت با قلب قرار دارد
• کلیه راست پایین تر از کلیه چپ. کلیه چپ بالاتر از کلیه راست. علت: اینکه موقعیت قرارگیری و شکل کبد
محافظت کلیه :
• دارای رشته های کلاژن و کشسان و ...:
دنده ها : بافت پیوندی استخوانی (بخشی از کلیه بالایی)
کپسول کلیه: بافت پیوندی رشته ای «متراکم » همه کلیه : مانع از نفوذ میکروب
• بدون رشته های کلاژن:
چربی: بافت پیوندی: دراطراف کلیه راست (1- ضربه گیری 2-حفظ موقعیت کلیه )
درخون و چربی رشته های کلاژن نیست.
تحلیل بیش از حد چربی اطراف کلیه که ممکن است موجب افتادگی کلیه ها شود:
• تاخوردگی میزنای
• خطر بسته شدن میزنای
• عدم تخلیه مناسب ادرار از کلیه
• نارسایی کلیه به دلیل بازگشت ادرار به سمت کلیه
•
کلیه ها زیر دیافراگم قرار گرفته اند.
غده فوق کلیه:
بخش قشری: پاسخ دیرپا به فشار- کورتیزول: باعث تضعیف دستگاه ایمنی بدن میشود
- آلدوسترون
بخش مرکزی:
- آدرنالین «اپی نفرین»
- نورآدرنالین «نوراپی نفرین»
-
جلسه ی 47
انواع نفرون:
قشری:- کپسول بومن
- لوله پیچ خورده «نزدیک و دور»
- لوله هنله«در بخش قشری کلیه»
مجاور مرکز: - کپسول بومن
- لوله پیچ خورده «نزدیک و دور» دربخش قشری کلیه
- لوله هنله: بخش بزرگی ازآن « نه همه ی آن » درقسمت مرکزی(لوله هنله طولانی تر است)
-
%(#db1515)[ادامه جلسه ۴۷:]
-
مجرای جمعکننده که جزئی از نفرون نیست، ممکن است برای چند نفرون مشترک باشد. پس تعداد مجاری جمعکننده از نفرونها کمتر است.
-
1 مثانه، ۱ میزراه، ۲ کلیه و 2 میزنای داریم.
-
جهت حرکت مواد در لوله هنله، برعکس جهت حرکت خون در شبکه مویرگی اطراف آن است.
-
چون همه کپسول های بومن در بخش قشریاند، سرخرگ کلیه باید تا آنجا منشعب شود.
-
مسیر حرکت خون:
سرخرگ آئورت --> سرخرگ کلیه --> سرخرگهای بین هرمی (بخش مرکزی) --> سرخرگهای کوچکتر --> سرخک آوران --> گلمرول --> سرخک وابران --> شبکه دور لولهای --> سیاهرگهای کوچکتر --> سیاهرگهای بین هرمی --> سیاهرگ کلیه --> بزرگ سیاهرگ زیرین --> دهلیز راست -
همواره ترتیب (سرخرگ --> مویرگ --> سیاهرگ) درست نیست:
- شبکه مویرگی گلومرول (سرخرگ --> مویرگ --> سرخرگ)
- شبکه مویرگی در کبد (سیاهرگ --> مویرگ --> سیاهرگ)
- شبکه مویرگی در آبشش ماهی (سرخرگ --> مویرگ --> سرخرگ)
-
-
%(#ff0000)[جلسه ۴۸]
• ادرار:
کپسول بومن --> لوله پیچ خورده نزدیک --> لوله هنله --> لوله پیچ خورده دور --> لوله رابط --> مجرای جمعکننده --> لگنچه --> میزنای --> مثانه --> میزراه --> تخلیه-
درمرحله تراوش، کاری با بخش سلولی (گلبول سفید، گلبول قرمز، پلاکت) نداریم؛ بلکه پلاسما بیرون ریخته می شود.
-
تراوش در کلیه ATP مصرف نمیکند، اما فشار لازم که از بطن چپ تامین میشود، با صرف ATP به وجود می آید.
-
مواد درون مویرگ کلافک (گلومرول) برای ورود به کپسول بومن باید از ۳ لایه (سنگفرشی تکلایه مویرگ --> غشای پایه ضخیم مویرگ --> شکاف تراوشی دیواره درونی کپسول بومن) عبور کند. (فقط در مرحله اول میتواند از سلول زنده رد شود.)
-
از آنجا که همهی کپسولهای بومن نفرونها در قسمت قشری کلیه قرار دارند، تراوش فقط در قسمت قشری انجام می شود.
-
از آنجا که تراوش با شبکه مویرگی اول سروکار دارد، سرخرگ وابران نقشی در تراوش ندارد، اما کمک میکند؛ به خاطر قطر کمی که دارد، فشار خون افزایش پیدا میکند و به تراوش کمک میکند.
زیست دهم. استاد موقاری. جلسه ۴۸.pdf
-
-
%(#a81919)[جلسه ۴۹]
بازجذب:
- در کپسول بومن بازجذب وجود ندارد؛ بلکه ازلوله پیچخورده نزدیک شروع میشود.
وجود ریزپرزهای فراوان در سطح یاختههای پوششی مکعبی لوله پیچخورده نزدیک --> بیشترین بازجذب در لوله پیچخورده نزدیک انجام می شود --> بیشترین ATP را مصرف می کند --> میتوکندری بیشترین فعالیت را دارد --> میتوکندری فراوانی وجود دارد
- درعمل بازجذب، بیشتر مواد بازجذبی توسط انتقال فعال و درنتیجه مصرف ATP وارد مویرگ میشوند.
- با صرف انرژی«ATP »:
گلوکز/ آمینواسید/ NaCl (در بیشتر قسمتهای نفرون)/ بیکربنات (درلوله پیچ خورده دور) - بدون صرف انرژی«ATP»:
آب/ NaCl (در بخش نازک صعودی لوله هنله)/ +K/ اوره/ بیکربنات (درلوله پیچ خورده نزدیک)
- قطعاً با صرف انرژی: گلوکز (C6H12O6)، آمینواسید
- قطعاً بدون صرف انرژی: آب/ اوره/ +K
- میتواند با یا بدون صرف انرژی باشد: NaCl/ بیکربنات
• ترشح:
- از مویرگهای شبکه دور لوله ای --> منشأ از خون است.
- از خود یاخته های دیواره نفرون --> منشأ از خون نیست.
• لوله جمعکننده:
- بازجذب: NaCl/ H2O/ بی کربنات/ اوره
- ترشح: -H+/ Cl
- تراوش: هیچ نقشی ندارد.
-
%(#8f1b1b)[جلسه ۵۰]
-
با ورود ادرار به لگنچه دیگر تغییری در ترکیبش رخ نمیدهد.
-
منظور از دهانه میزنای انتهای آن است.
-
گیرنده دیواره مثانه مکانیکی است با افزایش حجم ادرار و کشیده شدن دیواره مثانه تحریک میشود؛ نه با ورود ادرار
• مسیر حرکت ادرار:
لگنچه --> 2میزنای (درهر کلیه یکی) --> حرکت کرمی ماهیچه صاف دیواره میزنای --> مثانه (با عبور از دریچه دهانه میزنای) --> دریچه روی دهانه میزنای مانع برگشت ادرار به میزنای میشود --> جمع شدن ادرار در مثانه --> کشیدگی دیواره مثانه --> تحریک گیرنده مکانیکی (از نوع کششی) روی ماهیچه صاف مثانه --> پیام عصبی --> نورون حسی --> دستور نخاع --> نورون حرکتی --> انقباض ماهیچه صاف مثانه --> با افزایش شدت انقباض --> انبساط بنداره داخلی میزراه --> وارد شدن ادرار به میزراه --> بنداره خارجی میزراه --> در بزرگسالان انبساط به صورت ارادی و در نوزادان به صورت غیرارادی (به دلیل کامل نبودن ارتباط میان مغز و نخاع)
زیست دهم. استاد موقاری. جلسه ۵۰.pdf -
-
%(#700606)[جلسه ۵۱]
• مواد تشکیلدهنده ادرار:
- معدنی:
- آب: ۹۵% ادرار
- یونها:H+ / Cl-/ Na+/ بیکربنات
- آلی:
- اوره: تجزیه آمینواسیدها و نوکلئوتیدها «واحدهای RNA و DNA» --> آمونیاک (بسیار خطرناک و سمی) --> کبد --> اوره
- اوریک اسید: سوخت و ساز نوکلوئیکاسیدها «RNA و DNA»
- کراتینین: در ماهیچه --> کراتین فسفات + ADP --> کراتین + ATP
- انرژی کراتین فسفات > انرژی کراتین
با کاهش آب بدن --> کاهش حجم پلاسما --> افزایش نسبت حجم بخش سلولی به پلاسما
کاهش آب خون --> کاهش حجم خون --> کاهش فشار خون --> دیواره سرخرگ آوران --> آنزیم رنین به خون ترشح میشود --> تاثیر به پروتئین آنژیوتانسین --> راهانداز مجموعهای از واکنشها --> ترشح آلدوسترون --> تأثیر بر کلیه --> افزایش بازجذب سدیم --> افزایش بازجذب آب --> افزایش فشارخون
زیست دهم. استاد موقاری. جلسه ۵۱.pdf -
%(#570c0c)[جلسه ۵۲]
%(#ed1d1d)[تذکر:] پروتونفریدی و متانفریدی از کتاب درسی حذف شدهاند.
- نفریدیها از لحاظ کاری 3 نوع هستند:
- برای دفع
- برای تنظیم اسمزی
- برای هر دو
• پروتونفریدی:
شبکهای از کانالها که ازطریق منافذ دفعی به خارج بدن راه دارد.
-
در مهرهداران وجود ندارد.
-
در برخی بیمهرگان وجود دارد. (نه همه)
مثال: پلاناریا (نوعی کرم پهن) -
وضیفه اصلی پروتونفریدی در بدن پلاناریا --> دفع آب اضافی
-
بیشترین دفع نیتروژن (نه همه) --> از سطح بدن
مایعات بدن در فضای بین یاختهای --> ورود به یاختههای شعلهای --> هدایت توسط ضربان مژهای یاختههای شعلهای لوله جمعکننده --> از کانال های دفعی به سمت منافذ میرود --> خروج
آب اضافی --> اسمز --> ورود به یاختههای شعلهای --> خروج از منافذ
هرچیز پروتئینی اگر سازندهاش:
-
یوکاریوتی باشد:
دستور ساختش را DNAدر هسته (اندامک دو غشایی) داده؛
در سیتوپلاسم تولید و اجرا شده است. -
پروکاریوتی باشد:
دستور ساختش از DNA در ناحیه نوکلئوتیدی (سیتوپلاسم) میآید؛ درنتیجه دستور و تولید و اجرا در سیتوپلاسم است.
زیست دهم. استاد موقاری. جلسه ۵۲.pdf
-
%(#210606)[جلسه ۵۳]
• متانفریدی:
-
در مهره داران وجود ندارد.
-
در برخی بیمهرگان وجود دارد. (نه همه)
-
در بیشتر کرم های حلقوی دیده میشود. (:کرم خاکی)
-
در بیشتر نرمتنان دیده میشود. (:حلزون/ هشت پا)
-
هم در جانورانی با گردش خون بسته (:کرم خاکی) دیده میشود و هم جانورانی با گردش خون باز (:بیشتر نرمتنان).
-
پیشرفتهتر از پرتونفریدی است.
^ در کرم خاکی: ارتباط متانفریدی با مویرگ های خونی (خون)
^ در بیشتر نرمتنان: ارتباط متانفریدی با همولنف• سختپوستان:
-
برخی سختپوستان دارای غدد شاخکی در نزدیکی سر هستند. (:میگوها/ خرچنگها)
-
در بسیاری از سختپوستان انتشار ساده مواد دفعی از آبشش است. (:خرخاکی، خشکیزی است و آبشش ندارد.)
-
سختپوستان گردش خونی باز دارند --> مویرگ ندارند
• عملکرد غدد شاخکی:
مایعات دفعی --> تراوش به غده شاخکی (نزدیکی سر) --> منفذ دفعی (نزدیک شاخک) --> خروج• لوله مالپیگی:
-
همه حشرات لوله مالپیگی دارند. + برخی عنکبوتها
-
حشرات گردش خون باز دارند --> مویرگ ندارند (همانند سختپوستان)
-
ماده دفعی حشرات = اوریک اسید
• عملکرد لوله مالپیگی:
- k+ و Cl- --> انتقال فعال --> لوله مالپیگی
- آب --> اسمز --> لوله مالپیگی
- اوریک اسید --> انتقال فعال --> لوله مالپیگی
- کل محتوا (k+ و Cl- و آب و اوریک اسید) --> روده --> عبور از روده --> ورود به راست روده --> جذب آب و یونها --> اوریک اسید به همراه مدفوع --> دفع
زیست دهم. استاد موقاری. جلسه ۵۳.pdf
-
-
M.an سلام از روی جزوه ای که __chakisaldva__ نوشتن، قرار داده میشه
-
%(#260c0c)[جلسه ۵۴]
- همه مهرهداران کلیه دارند.
• ماهیان :
-
آب شیرین: فشار اسمزی در مایعات بدن بیشتر از محیط --> آب تمایل دارد وارد بدن شود --> نوشیدن آب کم/ ادرار رقیق/ جذب یونها و نمک از طریق آبشش
-
آب شور: فشار اسمزی در محیط بیشتر از مایعات بدن --> آب تمایل دارد از بدن خارج شود --> نوشیدن آب زیاد/ ادرار غلیظ/ دفع برخی یونها و املاح
^ جانوران آبزی: بیشتر آمونیاک دفع میکنند؛ برخی هم اوره
^ جانوران خشکیزی: نمیتوانند آمونیاک دفع کنند --> اوره و اوریک اسید دفع میکنند.
• دوزیستان:
^ نابالغ (آبزی): دفع آمونیاک
^ بالغ (خشکیزی): دفع اوره
-
کلیه دوزیستان، مشابه ماهیان آب شیرین، آب اضافی را از طریق ادرار رقیق دفع می کند.
-
مثانه دوزیستان محل ذخیره آب و یونهاست.
-
در مثانه دوزیستان برخلاف انسان جذب داریم.
• هنگام خشک شدن محیط:
- دفع ادرار کم میشود.
- مثانه برای ذخیره آب بیشتر، بزرگتر میشود.
- بازجذب آب از مثانه به خون افزایش می یابد.
- کلیه دوزیستان نسبت به خزندگان، پرندگان و پستانداران سادهتر است.
• دفع در ماهیان آب شیرین:
-
از کلیه ها: نمک و یونها از طریق آبششها وارد می شوند. به دنبال آن آب اسمز میکند. این آب اضافی از طریق ادرار رقیق دفع میشود.
-
از طریق آبشش: آب اضافی آمده به همراه CO2 و آمونیاک دفع میشود.
- علت باز کردن مداوم دهان صرفا تبادلات گازیست؛ نه نوشیدن آب.
• جمعبندی انواع مواد زائد:
-
حشرات: اوریک اسید
-
ماهیها:
1- آب شیرین: عمدتا آمونیاک از آبشش
2- آب شور استخوانی: بیشتر آمونیاک و برخی اوره و هر دو از آبشش
3- آب شور غضروفی: عمدتا اوره و برخی آمونیاک
-
دوزیستان:
1- نابالغ: اوریک اسید
2- بالغ: اوره
-
بسیاری از خزندگان: اوریک اسید
-
پرندگان: اوریک اسید
-
پستانداران: اوره (البته برخی علاوه بر اوره، اوریک اسید نیز دفع میکنند. (:انسان))
-
%(#380c0c)[جلسه ۵۵]
گیاهان:
- بدون آوند: خزهگیان
- آوندی:
2.1. بدون دانه: سرخسها --> تکثیر به وسیله هاگ
2.2. دانه دار:
2.2.1. بازدانه: کاج و سرو
2.2.2. نهاندانه:
2.2.2.1. تکلپهای: برنج، ذرت، خرما و...
2.2.2.2. دولپهای: مرکبات، سیب، زمینی، هویچ و...
-
بازدانگان برخلاف نهاندانگان نه میوه میدهد و نه گل.
-
تکلپهایها دانه تک قسمتی و دولپهایها دانه دو قسمتی دارند.
-
ریشه تکلپهایها انشعابات فراوان دارد، درحالیکه ریشه دولپهایها مستقیم است.
-
تکلپهایها برگ دراز و باریک دارند، درحالیکه دولپهایها پهن با رگبرگهای منشعب است.
-
هیچ سلول جانوریای دیواره ندارد. کلروپلاست و واکوئل مرکزی نیز ندارند.
-
بیشتر آغازیان دیواره دارند.
-
دیواره، اندامک نیست.
-
همه بافتهای گیاه زنده نیست (: چوب پنبه)
-
در همه سلولهای گیاهی چه زنده و چه مرده دیواره وجود دارد.
-
سلول گیاهی = دیواره سلولی + غشاء + سیتوپلاسم و اندامکها + هسته
-
تیغه میانی از پلی ساکاریدی به نام پکتین ساخته شده است که فاقد ماده زمینهای است.
-
DNA در ساختن دیواره نخستین نقش دارد (دادن دستور ساخت پروتئین که در ماده زمینهای است.)؛ ولی در ساختن تیغه میانی نقش ندارد؛ چراکه فاقد پروتئین است.
-
دیواره نخستین برخلاف دیواره پسین قابلیت رشد دارد.
-
این جا مونده بود
زیست دهم. استاد موقاری. جلسه ۵5.pdf