خانواده
-
@m-sina
الان کامل خوندم پستت رو
دقیقن شرایطت رو داشتم عینن ینی
من خیلی وقتا دیگه بهش دروغ میگفتم واقعن
ولی خب از سر نگرانیه و نمیدونن دارن بدتر اذیت میکنن
لطفا لطفا خودتو نجات بده چون من وضعیت الانتو تجربه کردمو تهشم دیدم
اصلا کنکور بدرک
من الان بیماریایی سرم اومده ک نمیتونم بگمشون حتی
بضی وختا از شدت درد دلم میخواد جیغ بکشم فقط
گوارشم نابود شده ینی
به خودت رحم کن
همچی کنکور نیست
هیچی مهم تر از سلامتی نیست@f-seif-0 اخ مریضی هارو خوب اومدییییی
-
Yazdan Gonabadi در خانواده گفته است:
@m-sina بهترین کار اینه که توجه نکنید میدونم سخته ولی باید بهش فکر نکنید
این خوبه که مادر من بعضی اوقات میگه
تو زندکی به هیچ جا نمیرسی
یعنی مادر شما کنکور رو میگن مادر من کلا میگه زندگی ت هیچی
ولی خب از سر دشمنی نمیگن که از سر دلسوزی هستش و اینکه کاری کنن به خاطر فشار اونا بیشتر بخونبم
به هر حال توجه نکنید ...یعنی وقتی اینو میشنوی حالت بد نمیشه؟ به خودت چی میگی که ازکنارش میگذری؟
آخه یه غریبه که اینو نگفته! نزدیک ترین و عزیز ترین کس اینو بهت گفته!@m-sina خب چون میدونم درست نیست و از دید اون من دارم مسیر اشتباه میرم
ولی خودم که یقین دارم مسیرم درسته
پس برام مهم نیست .. -
Amaryllis Heshmati من به قرآن معتقدم و عاشقشم ولی با جواب شما موافق نیستم به نظرم همین برخوردا با قرآنه که یهویی یه نفر از دوستامون تصمیم میگیره بگه خدایی نیست و بخواد آتیش بزنه قرآنو
F GH 2 اگر کسی واقعاً قرآن رو بخونه (با تفسیر و تفکر)یعنی سعی کنه بفهمه قرآن رو اونوقت به خدا و دین اسلام و... ایمان می آره ، مشکل از ماست که دنبال دین نرفتیم و بعد دین رو بد جا انداختیم ، اسلام به ذات خود عیبی نداره ، هر عیب که هست از مسلمانی ماست .
حالا این حرف شما که می گید یکی قرآن رو آتیش بزنه و...
ببینید به نظر شما شاید او کوتاهی نکرده در مورد مطالعه وجست وجو در دین ؟ -
@m-sina
@m-sina
جرا خیلی قبلن گریه میکردم همش یا حواسم پرت میشد یهو ب خودم میومدم میدیم انقد ناخون کشیدم رو دستم زخم شده
ولی دیگه پوست کلفت شدم
چون یجا ضربشو خوردم
حتی چن روز پیش ب مامانم گفتم دیگه حرفات برام مهم نیستنو من فقط کاری رو میکنم که فکر میکنم درسته و کمکم میکنه
مثلن پارسال همش گیر میداد تو چرا زیاد کتاب نمیخونی باید زیاد کتاب بخونی
منم بیشتر کتاب میخوندم تا دست از سرم بکشه مثلن حتی میرم ب پشتیبان قلمچیم میگف فاطمه ما کتاب نمیخونه فق تست میزنه
اخرشم همون کم تست زدنه زد ب کمرم
یادبگیر نسبت ب هرچیزی بیخیال باشی
این راز موفقیت و خوشبختیه تو فقط باید یک نفر رو از خودت راضی نگه داری اونم خودتی
اشتباهات منو بقیه رو تکرار نکن دوست من@f-seif-0 مامان من فقط استراحت ها رو میبینه مثلا خواب یا حالا هر کازی وقت هایی که می خونم رو نمی بینه اصلن
-
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم@m-sina به عنوان یه پشت کنکوری با اینکه پدر و مادرم سواد دانشگاهی ندارن و از کنکور سر در نمیارن ولی توی این چند سال وقتی برمیگردم عقب هر حرفی تکرار میکنم هر حرفی که زدن بهم وگوشزد کردن و من عمل نکردم به خاطر غرورم به خاطر اینکه خودم بهتر میدونم دارم چیکار میکنم من مسیرو بهتر میدونم یا برا آینده برنامه ریزیه توپی کردم و اونا نمیدونن و هر توجیه مسخره ی دیگه که خودم برا خودم داشتم چیزی جز اشتباه من نبوده و همه اون حرفا درست بودن و اگه من به تک تکشون عمل میکردم الان پشت کنکور نمیموندم
مثلا میگفتن صبح زود پاشو ولی من ۸ پامیشدم ومیگفتم که فلان رتبه برتر هم ۹ شروع میکرده!!!!
یا تایمای استراحتت زیادن و من توجیم این بود که مغزم خسته شده و کیفیت میاد پایین!!!!
هرروز درس بخون و من میگفتم حالا امروز روز استراحته!
تمرکز داشته باش وقتی توی اتاقتی و داری درس میخونی و من توجیه میکردم که درسو فهمیدم!!!
دلسوز تر از پدرو مادر هیچ جای دنیا پیدا نمیشه و بهترین مشاورای زندگی ادم پدرو مادرن حتی اگه از روی ناراحتی حرفی بزنن بدون یه جای کارت میلنگه -
@m-sina به عنوان یه پشت کنکوری با اینکه پدر و مادرم سواد دانشگاهی ندارن و از کنکور سر در نمیارن ولی توی این چند سال وقتی برمیگردم عقب هر حرفی تکرار میکنم هر حرفی که زدن بهم وگوشزد کردن و من عمل نکردم به خاطر غرورم به خاطر اینکه خودم بهتر میدونم دارم چیکار میکنم من مسیرو بهتر میدونم یا برا آینده برنامه ریزیه توپی کردم و اونا نمیدونن و هر توجیه مسخره ی دیگه که خودم برا خودم داشتم چیزی جز اشتباه من نبوده و همه اون حرفا درست بودن و اگه من به تک تکشون عمل میکردم الان پشت کنکور نمیموندم
مثلا میگفتن صبح زود پاشو ولی من ۸ پامیشدم ومیگفتم که فلان رتبه برتر هم ۹ شروع میکرده!!!!
یا تایمای استراحتت زیادن و من توجیم این بود که مغزم خسته شده و کیفیت میاد پایین!!!!
هرروز درس بخون و من میگفتم حالا امروز روز استراحته!
تمرکز داشته باش وقتی توی اتاقتی و داری درس میخونی و من توجیه میکردم که درسو فهمیدم!!!
دلسوز تر از پدرو مادر هیچ جای دنیا پیدا نمیشه و بهترین مشاورای زندگی ادم پدرو مادرن حتی اگه از روی ناراحتی حرفی بزنن بدون یه جای کارت میلنگهM Mashhadi در خانواده گفته است:
دلسوز تر از پدرو مادر هیچ جای دنیا پیدا نمیشه و بهترین مشاورای زندگی ادم پدرو مادرن حتی اگه از روی ناراحتی حرفی بزنن بدون یه جای کارت میلنگه
دقیقا درسته کاملا با شما موافقم
این حرفتون عالیه
-
@m-sina از قرآن کمک بگیرید .
-
@m-sina فقط بگم که خیلیا اینطورین یه تصویر رویایی از مامان بابای بقیه نسازین
من امسال یه سری مشکل تو خونمون هست که خیلیا ندارنش ولی دارم درستشون میکنم و از پیشرفت کردن تو حل مشکلاتم واقعا لذت میبرم@m-sina فقط بگم که خیلیا اینطورین یه تصویر رویایی از مامان بابای بقیه نسازین
من امسال یه سری مشکل تو خونمون هست که خیلیا ندارنش ولی دارم درستشون میکنم و از پیشرفت کردن تو حل مشکلاتم واقعا لذت میبرممنم قبول دارم هیچ کسی زندگی رویایی نداره ولی مادر من خودش نمیدونه که روح منو هدف گرفته. از طرفی من آدم ضعیفی هستم که با این حرفا حالم گرفته میشه وگرنه شاید از دید شما این چیزا عادی باشه
-
Amaryllis Heshmati من به قرآن معتقدم و عاشقشم ولی با جواب شما موافق نیستم به نظرم همین برخوردا با قرآنه که یهویی یه نفر از دوستامون تصمیم میگیره بگه خدایی نیست و بخواد آتیش بزنه قرآنو
-
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم@m-sina به قول آقای Amirreza Vafaei Moghadam اساسی حلش کنید
ولی هرگز به کسی که اینطور عاشقانه دوستتون داره دروغ نگید تنها توصیه که براتون دارم همینه هرگز دروغ نگید شاید بگید الان از بیرون گود دارم حرف میزنم ولی این جمله تا آخر عمرتون یادتون باشه شما با دروغ گفتن فقط خودتون گول میزنید و بازی میدید با اینکار هیچکس جزء شما ضرر نمیکنه و دراصل هیچکاری روهم پیش نمیبره
فقط خواستم به عنوان یه خواهر اینو بهتون گوشزد کنم موفق باشید -
@m-sina به قول آقای Amirreza Vafaei Moghadam اساسی حلش کنید
ولی هرگز به کسی که اینطور عاشقانه دوستتون داره دروغ نگید تنها توصیه که براتون دارم همینه هرگز دروغ نگید شاید بگید الان از بیرون گود دارم حرف میزنم ولی این جمله تا آخر عمرتون یادتون باشه شما با دروغ گفتن فقط خودتون گول میزنید و بازی میدید با اینکار هیچکس جزء شما ضرر نمیکنه و دراصل هیچکاری روهم پیش نمیبره
فقط خواستم به عنوان یه خواهر اینو بهتون گوشزد کنم موفق باشید@roghayeh-eftekhari در خانواده گفته است:
@m-sina به قول آقای Amirreza Vafaei Moghadam اساسی حلش کنید
ولی هرگز به کسی که اینطور عاشقانه دوستتون داره دروغ نگید تنها توصیه که براتون دارم همینه هرگز دروغ نگید شاید بگید الان از بیرون گود دارم حرف میزنم ولی این جمله تا آخر عمرتون یادتون باشه شما با دروغ گفتن فقط خودتون گول میزنید و بازی میدید با اینکار هیچکس جزء شما ضرر نمیکنه و دراصل هیچکاری روهم پیش نمیبره
فقط خواستم به عنوان یه خواهر اینو بهتون گوشزد کنم موفق باشیدخیلی ممنونم ازتون
-
@roghayeh-eftekhari در خانواده گفته است:
@m-sina به قول آقای Amirreza Vafaei Moghadam اساسی حلش کنید
ولی هرگز به کسی که اینطور عاشقانه دوستتون داره دروغ نگید تنها توصیه که براتون دارم همینه هرگز دروغ نگید شاید بگید الان از بیرون گود دارم حرف میزنم ولی این جمله تا آخر عمرتون یادتون باشه شما با دروغ گفتن فقط خودتون گول میزنید و بازی میدید با اینکار هیچکس جزء شما ضرر نمیکنه و دراصل هیچکاری روهم پیش نمیبره
فقط خواستم به عنوان یه خواهر اینو بهتون گوشزد کنم موفق باشیدخیلی ممنونم ازتون
@m-sina خواهش میکنم ویه چیز دیگه یبارم از نگاه مادرتون نگاه کنید شاید حق با اونه شاید دارید کم کاری میکنید شاید حق با شما نباشه یبارم از دید دیگه نگاه کنید امیدوارم هرچه سریعتر مشکلتون حل شه و بعد کنکور خبر رتبه عالیتون بشنویم
ببخشید زیاد حرف زدم -
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشمسلام دوستان
دوستان لطفا با حوصله بخونین
ببینید ریشه همه این مشکلات (گیر دادن خانواده) به آرزوهای کودکی پدر و مادرهامون برمیگرده اونا در کودکی آرزوهایی داشتن مثلا دوست داشتن پزشک و مهندس و ... بشن ولی خب نتونستن برای اینکه به این آرزوهاشون به نوعی برسن میان به بچه هاشون فشار میارن حتی در انتخاب رشته در سال نهم و انتخاب رشته کنکور هم دخالت میکنن نوعی که اصلا عشق و علاقه فرزندشون به اون رشته و درس اصلا مهم نیست . شاید بیشتر پد و مادر هامون حتی نمیدونن پزشکی که میگن برو بخون چند سال هست و چند واحد درسی داره چطوری شیف عوض میکنن... ولی فقط میگن برو بخون چون در کودکی خودشون در رسیدن به آرزوهاشون ناکام موندن به فرزندشون فشار میارن. بنابراین باید به پدر و مادرهامون به نوعی به فهمونیم که ما وسیله آرزوهای شما نیستیم.
این کار باعث شده در جامعه ما متاسفانه به بعضی رشته به چشم حقارت نگاه بشه برای مثال میگم بچه ای که علاقه اش به رشته هنر هست ولی خونواده اجازه بهش نمیدن بره بخون چرا چون میگن که هنر رو کسی میخونه که معدلش کم باشه و هیچی از ریاضی و فیزیک سر در نیاره و یا اونا همش افراد منحرفی هستن ولی غافل از اینکه اگه اون بره هنر بخونه شاید برا خودش شجریان و ... بشه.دومی هم مقایسه هست واقعا این موردی هست خیلی برای دانش آموزان به خصوص کنکوری استرس شدیدی میاری برای مثال میگم به فلانی اونطوری درس میخونه تو هم اونطوری بخون اون فیزیک ۸۰ زد تو هم باید بالای ۸۰ بزنی و اما بازم غافل از اینکه آقا ممکن مدرسه اون فردی که میگین مدرسه بهتری هست یا معلم هاش خوبن و ... نباید اینکارو بکنین واقعا یکی دو بار برای خود من پیش اومد واقعا جیگرم آتیش گرفته.
حال راه حل چیست باید با مراجعه به یک روانشناس تحصیلی همه این موارد مطرح کنیم و ایشون مطمئن همه این حرفهای منو میگن و چون پدر و مادرمون ایم حرفهامو از دهن یه فرد متخصص در این باره بشنون اعتماد میکنن بهش.
خیلی ببخشید که سرتون رو درد آوردم ولی واقعا احساس کردم که نیاز باشه
-
سلام دوستان
دوستان لطفا با حوصله بخونین
ببینید ریشه همه این مشکلات (گیر دادن خانواده) به آرزوهای کودکی پدر و مادرهامون برمیگرده اونا در کودکی آرزوهایی داشتن مثلا دوست داشتن پزشک و مهندس و ... بشن ولی خب نتونستن برای اینکه به این آرزوهاشون به نوعی برسن میان به بچه هاشون فشار میارن حتی در انتخاب رشته در سال نهم و انتخاب رشته کنکور هم دخالت میکنن نوعی که اصلا عشق و علاقه فرزندشون به اون رشته و درس اصلا مهم نیست . شاید بیشتر پد و مادر هامون حتی نمیدونن پزشکی که میگن برو بخون چند سال هست و چند واحد درسی داره چطوری شیف عوض میکنن... ولی فقط میگن برو بخون چون در کودکی خودشون در رسیدن به آرزوهاشون ناکام موندن به فرزندشون فشار میارن. بنابراین باید به پدر و مادرهامون به نوعی به فهمونیم که ما وسیله آرزوهای شما نیستیم.
این کار باعث شده در جامعه ما متاسفانه به بعضی رشته به چشم حقارت نگاه بشه برای مثال میگم بچه ای که علاقه اش به رشته هنر هست ولی خونواده اجازه بهش نمیدن بره بخون چرا چون میگن که هنر رو کسی میخونه که معدلش کم باشه و هیچی از ریاضی و فیزیک سر در نیاره و یا اونا همش افراد منحرفی هستن ولی غافل از اینکه اگه اون بره هنر بخونه شاید برا خودش شجریان و ... بشه.دومی هم مقایسه هست واقعا این موردی هست خیلی برای دانش آموزان به خصوص کنکوری استرس شدیدی میاری برای مثال میگم به فلانی اونطوری درس میخونه تو هم اونطوری بخون اون فیزیک ۸۰ زد تو هم باید بالای ۸۰ بزنی و اما بازم غافل از اینکه آقا ممکن مدرسه اون فردی که میگین مدرسه بهتری هست یا معلم هاش خوبن و ... نباید اینکارو بکنین واقعا یکی دو بار برای خود من پیش اومد واقعا جیگرم آتیش گرفته.
حال راه حل چیست باید با مراجعه به یک روانشناس تحصیلی همه این موارد مطرح کنیم و ایشون مطمئن همه این حرفهای منو میگن و چون پدر و مادرمون ایم حرفهامو از دهن یه فرد متخصص در این باره بشنون اعتماد میکنن بهش.
خیلی ببخشید که سرتون رو درد آوردم ولی واقعا احساس کردم که نیاز باشه
@mr-perfect اصلا بحث من این چیزایی که شما میگید نبود. من میگم مادرم بعد از اینکه کلی براش حرف زدم و ساعت ها زمان گذاشتم، آخرش حرف خودشو میزنه و همون سرزنش هارو میکنه. انگار نه انگار من کلی براش دلیل آوردم.(حتی حاضر نیست دلایلم رو نقض کنه! پشت سر هم میگه تو اشتباه میکنی)
اما شما از علاقه داشتن و نداشتن به پزشکی حرف میزنید.
من علاقه دارم و 99 درصد بچه ها هم دارند. اگر نداشتیم، همون روز اول بیخیال میشدیم. اما بحث من سر مشکلاتیه که سر راهم سبز شده هست و میخوام بپرسم چطوری از این موانع رد بشم.
هنوزم از علاقم به پزشکی کم نشده ولی از این موضوع ناراحتم که این حرفای مادرم سرعتم رو کند میکنه. -
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم@m-sina خوشبحالت
خوبه وضعیت مارو نداری شما بهرحال بگم که بدتر از شما زیاده غصه نخور اگه حرفای مادرت درسته که توهم سبک درس خوندنتو درست کن اگرم نیست اول براش توضیح بده اگر کافی نبود برین به یه مشاور مراجعه کنید -
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم -
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم@m-sina
سلام. اول از همه آرزو میکنم که خدا بهتون آرامش عطا کنه.
ببینید خیلیامون این مشکل رو از سوی خانواده داریم. مثلا مادر من از وقتی کلاس نهم بودم بهم میگفت اینجوری درس بخونی قبول نمیشی. توی فامیل هر کسی ارزم میپرسید میخوای چی بخونی و من جواب میدادم، مامانم میگفت البته با این وضع درس بخونه که قبول نمیشه. حالا هرچقدر هم من و حتی فامیل هامون میگفتن شروع میکنه. الان زوده یا واسه کنکور میخونه و اینا مادر من حرف خودش رو میزد. همه اینا هم در حالی بود که من همیشه توی کلاس شاگرد اول بودم و معدلام دیگه از ۱۹ و ۸۶ کمتر نبود تا اونموقع. (و یه سری مشکلات که حالا ترجیح میدم چیزی نگم ازش). من خیلی ناراحت میشدم. الانم حتی ناراحت میشم. الان در این مواقع هرچی مامانم بگه میگم "باشه". همین. اینا رو گفتم که فقططط بهتون بگم شما تنها کسی نیستید که این مشکلات رو دارید و خب خودکشی نه تنها اصصصلااا گزینه خوبی نیست بلکه فکر کردن بهش هم بده. در آینده زندگی مشکلاتی خواهد داشت که این چیزا پیشش هیچی نیست. اما راهکار هایی که به ذهن من میرسه:
۱- فرمودین که یه بار مادرتون گفتن که چرا انگیزه نمیگیرید از این حرفا. خب شما که الان مقصود مادرتونو میدونید، همینو مستقیم بهشون بگید. اندفعه که خواستن همچین حرفی بزنن خیلی با آرامش بگین که این حرفا نه تنها باعث انگیزه تون نمیشه بلکه همون مقدار انگیزه ای که دارید رو هم نابود میکنه. بگید که نیاز دارید تشویق بشید تا بازخواست. اینکه دیروز ۸ ساعت درس خوندین و امروز ۸ ساعت و نیم، یه پیشرفته و از مادرتون بخواید پیشرفت هاتونو براتون پررنگ کنن تا انگیزه بگیرید.(البته اگر قبلا امتحان نکردید)
۲- گفتین که پدرتون موضوع رو متوجه شدن و دیگه این برخورد رو ندارن. از طریق پدرتون وارد عمل بشین و از ایشون بخواید که با مادرتون صحبت کنن.
۳- اگر روش بالا میسر نبود میتونید از یکی از آشناهاتون که روابط صمیمانه ای با مادرتون داره هم کمک بگیرید. مثلا خاله تون یا یکی از دوستای مادرتون. موضوع رو بهشون بگین و بخواین که با مادرتون صحبت کنن. والدین معمولا حرف ما رو قبول نمیکنن چون بچه میدوننمون. ولی اگه یه بزرگسال همون حرف ها رو بهشون بزنه، بیشتر بهش فکر میکنن.و البته من هم روانشناس رو پیشنهاد میکنم اگر خانواده تون اهل رفتن پیش روانشناس هستن.
واقعا معذرت میخوام که طولانی شد. امیدوارم هرچه زود تر مشکلتون حل بشه و پرقدرت (مثل همین الان) ادامه بدین. موفق باشید -
@m-sina
سلام. اول از همه آرزو میکنم که خدا بهتون آرامش عطا کنه.
ببینید خیلیامون این مشکل رو از سوی خانواده داریم. مثلا مادر من از وقتی کلاس نهم بودم بهم میگفت اینجوری درس بخونی قبول نمیشی. توی فامیل هر کسی ارزم میپرسید میخوای چی بخونی و من جواب میدادم، مامانم میگفت البته با این وضع درس بخونه که قبول نمیشه. حالا هرچقدر هم من و حتی فامیل هامون میگفتن شروع میکنه. الان زوده یا واسه کنکور میخونه و اینا مادر من حرف خودش رو میزد. همه اینا هم در حالی بود که من همیشه توی کلاس شاگرد اول بودم و معدلام دیگه از ۱۹ و ۸۶ کمتر نبود تا اونموقع. (و یه سری مشکلات که حالا ترجیح میدم چیزی نگم ازش). من خیلی ناراحت میشدم. الانم حتی ناراحت میشم. الان در این مواقع هرچی مامانم بگه میگم "باشه". همین. اینا رو گفتم که فقططط بهتون بگم شما تنها کسی نیستید که این مشکلات رو دارید و خب خودکشی نه تنها اصصصلااا گزینه خوبی نیست بلکه فکر کردن بهش هم بده. در آینده زندگی مشکلاتی خواهد داشت که این چیزا پیشش هیچی نیست. اما راهکار هایی که به ذهن من میرسه:
۱- فرمودین که یه بار مادرتون گفتن که چرا انگیزه نمیگیرید از این حرفا. خب شما که الان مقصود مادرتونو میدونید، همینو مستقیم بهشون بگید. اندفعه که خواستن همچین حرفی بزنن خیلی با آرامش بگین که این حرفا نه تنها باعث انگیزه تون نمیشه بلکه همون مقدار انگیزه ای که دارید رو هم نابود میکنه. بگید که نیاز دارید تشویق بشید تا بازخواست. اینکه دیروز ۸ ساعت درس خوندین و امروز ۸ ساعت و نیم، یه پیشرفته و از مادرتون بخواید پیشرفت هاتونو براتون پررنگ کنن تا انگیزه بگیرید.(البته اگر قبلا امتحان نکردید)
۲- گفتین که پدرتون موضوع رو متوجه شدن و دیگه این برخورد رو ندارن. از طریق پدرتون وارد عمل بشین و از ایشون بخواید که با مادرتون صحبت کنن.
۳- اگر روش بالا میسر نبود میتونید از یکی از آشناهاتون که روابط صمیمانه ای با مادرتون داره هم کمک بگیرید. مثلا خاله تون یا یکی از دوستای مادرتون. موضوع رو بهشون بگین و بخواین که با مادرتون صحبت کنن. والدین معمولا حرف ما رو قبول نمیکنن چون بچه میدوننمون. ولی اگه یه بزرگسال همون حرف ها رو بهشون بزنه، بیشتر بهش فکر میکنن.و البته من هم روانشناس رو پیشنهاد میکنم اگر خانواده تون اهل رفتن پیش روانشناس هستن.
واقعا معذرت میخوام که طولانی شد. امیدوارم هرچه زود تر مشکلتون حل بشه و پرقدرت (مثل همین الان) ادامه بدین. موفق باشیدNazanin Rahdar خیلی ممنونم ازت
-
@m-sina سلام واقعا درس نمی خونین و صحبت هاشون در مورد ایرادات مطالعه تون درسته یا صرفاً بیان نگرانی هاشونه؟
-
سلام دوستان
مادر من 3 روزه متوالی صبحا میاد تو اتاقم و دقیقا یک ساعت با من سرِ درس خواندنم دعوام میکنه
حالا ای کاش منو میزد! بدتر از اون روحیه ام رو تضعیف میکنه و بعد از دعوای یک ساعته، من تا شب روحیه ام داغونه!
مثلا توی دعوا میگه:
%(#3700ff)[تو شبیه کسی که میخواد پزشکی قبول بشه، درس نمیخونی
به برنامه ات متعهد نیستی
اگه اینطوری پیش بری ، هیچ وقت رشته ای که میخوای قبول نمیشی]
این سه تا جمله اش از بین چیزایی که بهم میگه بیشترین ضربه رو بهم میزنه.
کلی تلاش هم کردم که حالمو بعد شنیدنشون خوب کنم ولی نشد
درباره ی اینکه چرا حرف مادرم روم تاثیر بد داره تحقیق کردم و فهمیدم که من از لحاظ ذهنی خیلی به مادرم وابسته ام. یعنی هر حرفِ اون روی من تاثیر خیلی زیادی میگذاره. راه حلشم دروغ گفتنه. اگه من به مادرم الکی بگم همه چی اوکیه ، اونم ولم میکنه. اونوقت هم من خواشحالم هم مادرم و هیچ دعوایی هم بین مون رخ نمیده. شاید بگید دروغ گفتن کار بدیه و ... اما متاسفانه هیچ راه دیگه ای پیدا نکردم که جواب بده! حتی وقتی صحبت مسالمت آمیز با مادرم دارم، اون سه تا جمله ی بالارو بهم میگه که منو از صحبت مسالمت آمیز پشیمون میکنه!
چند بارم تو فکر خودکشی افتادم. شاید بازم بگید چه زود! تو که فقط 3 بار اینارو از مادرت شنیدی! بازم باید درجواب بگم که من بارها اینارو شنیدم ولی مشکل اینه که این سه روز پشت سرهم بودند، نه با فاصله!نمیدونم خانواده ی شمام اینطوریه یا نه ولی اگه میشه یه راهی بگید همه چی درست بشه
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @ریاضیا @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم@m-sina
سلام رفیق امیدوارم حالت خوب باشه مشتی...ببین راستش گیر دادنای پدر مادر ها همیشه هست و خب درکت میکنم ...هدف بزرگی داری که تلاش بسیار میخواد و مادر پدرتم تحت فشار میذارنت با حرفاشون...اما ازت میخوام یه چیز رو فراموش نکنی...اگه میبنی دیگران حتی عزیزترین کسات مسخرت میکنن یا بهت گیر میدن تنها راهی که میتونه بهشون نشون بده اشتباه میکردن یه موفقیت بزرگه عشقی...ببین ستون راستش رو بخوای تو توانمندی...هدفمندی و از همه مهمتر علاقه به پیشرفت و کار سختی مثل پزشکی داری...
پس بدون وقتی تو اینده ات رو ترسیم کردی قطعا بهش میرسی عشقی...من مطئنم که تو خواهی رسید...اما به تلاش...امیدوارم بهترین رتبه رو بیاری...ما تا تهش باهاتیم...کوچیکتم عشقی...زیرپات رو دیدی مارم میبنی.