-
اگر به این می اندیشی که دیگران چگونه به تو می اندیشند
یا از دیگران می ترسی یا به خودت باور نداری …! -
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت.
گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد.
زمستان تمام شد و کلاغ مرد و جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند خوب شد مرد خسته شدیم از این غذای تکراری. -
اگر پول داشته باشی…
انسانها تو را خواهند شناخت.
اما اگر پول نداشته باشی…
تو انسانها را خواهی شناخت. -
هرچه انسان
وجود ارزشمندتری داشته باشد
به همان اندازه مودب و
فروتن تر است….. -
انسان امیدوار در جایى که دیگران شکست را مىبینند،
موفقیت را مىبیند و در جایى که دیگران تاریکى و طوفان را مىبینند،
نور خورشید را مىبیند. -
سعی کن
چون یک درخت کهن
ریشه در عمق
خاک داشته باشی
تا اگر شاخه ای از تو شکست
شکسته نشوی -
قرار نیست
من آن طور زندگی کنم
که دنیا دوست دارد،
خب طبعا قرار نیست
دنیا هم آن طور باشد
که من دوست دارم !
پس زندگی کن آنجوری که خودت دوست داری ! -
در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
پس برخیز تا چنین مردمی بگریند ... -
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند -
نصف اشباهاتمان ناشی از این است که
وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم
و وقتی که باید احساس کنیم، فکر می کنیم -
سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست
بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید -
همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که
"ای کاش"
تکیه کلام پیریت نشود -
چه داروی تلخی است وفاداری به خائن،
صداقت با دروغگو،
و مهربانی با سنگدل ... -
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام گل بگو گل بشنو
هرکسي مي خواهد وارد خانه پر عشق و صفايم گردد
يک سبد بوي گل سرخ به من هديه کند
شرط وارد گشتن شست و شوي دلهاست
شرط آن داشتن يک دل بي رنگ و رياست
بر درش برگ گلي مي کوبم
روي آن با قلم سبز بهار
مي نويسم اي يار
خانه ي ما اينجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر"خانه دوست کجاست? "
فریدون مشیری
-
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام
خانه به خانه در به در، کوچه به کوچه کو به کو
میرود از فراق تو خون دل از دو دیدهام
دجله به دجله یم به یم، چشمه به چشمه جو به جو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ، تار به تار پو به پو
در دل خویش طاهره ، گشت و ندید جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تواقبال لاهوری
-
banoo
زندگی صحنه ی یکتای هنر مندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم سپارند به یاد
banoo شما فکر کنم جزو معدود افرادی بودید که در انجمن همه از آشنایی با شما خوشحال شدند و یک خاطره ی بسیار خوب از شما دارند!!!امیدوارم هر کجا که هستید هر روز بهتر و بهتر بشید....